.1-2-3الحاد و بی دینی………………………………. 43
.2-2-3بابیت……………………………….46
3-3- سیّد جمال و فراماسونری………………………………… 48
3-4- سیّد جمال عامل انگلیس……………………………….50
فصل چهارم: شرایط و گفتمان ها در آستانه ی انقلاب مشروطه
4-1. مقدّمه……………………………….54
4-2. اوضاع ایران در آستانه ی انقلاب مشروطه……………………………….56
4-2-1. شرایط بین المللی………………………………. 56
4-2-2. شرایط فرهنگی-اجتماعی………………………………… 58
4-2-3. شرایط سیاسی……………………………….59
4-2-4. شرایط اقتصادی………………………………. 61
4-3. گفتمان های رایج در آستانه ی انقلاب مشروطه……………………………… 62
4-3-1. گفتمان ملّی گرایان ( روشنفکران متجدّد و غرب گرا ) ……………………63
4-3-2. گفتمان دینی………………………………. 64
4-3-2-1. مشروطه خواه ……………………………….64
4-3-2-2. مشروطه ی مشروعه خواه……………………………….65
4-3-3. گفتمان اصلاحی سیّد جمال الدّین اسد آبادی ………………………………. 66
فصل پنجم: سیّد جمال الدّین و انقلاب مشروطه
5-1- مقدّمه……………………………….72
5 -2- سیّد جمال الدّین و مشروطه ………………………………. 73
5 -3 : ابعاد مختلف اندیشه های سیّد جمال الدّین اسد آبادی …………………….82
5-3-1- بعد فردی………………………………… 83
5-3-2 : بعد فرهنگی و اجتماعی………………………………… 85
5-3-3 : بعد دینی………………………………… 89
عوامل انحطاط و عقب ماندگی………………………………. 90
5 -3-4. بعد سیاسی………………………………… 94
الف) رابطه دین و سیاست……………………………….97
ب. مبارزه با استبداد داخلی………………………………. 98
ج: مبارزه با استعمار……………………………….100
5-4.مقایسه اندیشه های سیّد جمال الدّین اسد آبادی با دیگراصلاح طلبان هم عصراو………103
الف. از جهت شیوه برخورد با فرهنگ و تمدّن غرب………………..104
ب . از جهت چگونگی پذیرش علوم و فنون ( نوگرایی و اصلاح )…………………..105
ج. ازجهت چگونگی برخورد با استعمار سیاسی غرب ……………………………….107
د . از جهت نوع رابطه دین با سیاست……………………………….108
5 -5. سیر انتقال اندیشه های سیّد جمال الدّین……………………………….109
5-5-1 : قلم ( مکتوبات )………………………………. 110
5-5-2. زبان ( سخنرانی ها و گفتارهای تاریخی )……………………………… 115
5-6:تأثیر اندیشه های سیّد جمال الدّین برتوده های مردم و سران مشروطه…………116
5-6-1. سیّد جمال و توده های مردم……………………………….117
5-6-2. سیّد جمال الدّین و روشنفکران و سیاسیون……………………………….119
5-6-3. سیّد جمال الدّین و علما ( روحانیون )……………………………….125
نتیجه گیری و پیشنهادات………………………………… 135
پیشنهادات………………………………. 137
محدودیت ها………………………………. 137
منابع……………………………….. 138
چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سیّد جمال الدّین اسدآبادی در تحول گفتمان سیاسی شیعه در آستانه ی انقلاب مشروطه ی ایران است. با توجه به این که سیّد جمال ده سال پیش از مشروطه در گذشته است ،در این تحقیق تلاش شده با استفاده از روش های اسنادی و کتابخانه ای به بررسی کتب ،رسائل ،مقالات ،اسناد، گفته ها و خاطرات نزدیکان و هم عصران سید جمال پرداخته شود.
یافته های این پژوهش مشخص می کند در آستانه مشروطه گفتمان های متفاوت وگاه متضادی همچون گفتمان های دینی، که خود به دو دسته ی مشروطه خواه و مشروعه خواه تقسیم می شود وگفتمان غربگرا رایج بوده است؛که به دلیل عدم انطباق و سازگاری با شرایط موجود و ناتوانی در انعکاس شرایط واقعی جامعه،نتوانسته عاملی مهم و اساسی در ایجاد انقلاب مشروطه باشد؛این درحالی است که افکار و اندیشه های سید جمال،که در قالب نامه،مقاله و سخنرانی منتشر می شده است؛ از یک سو نوعی گفتمان خاص را بوجود آورده، که ما آن را (گفتمان اصلاحی سید جمال) نامیده ایم؛و از دیگر سو گفتمان مذکور بیشترین تأثیر بر روند شکل گیری انقلاب مشروطه داشته است.در گفتمان اصلاحی سید جمال به دلیل شناخت همه جانبه ی او از دنیای متمدن(غرب)و تحولات ناشی از مدرنیته و همچنین درک شرایط متفاوت حاکم بر جامعه ی ایران، نقایص موجود در گفتمان های دیگر به چشم نمی خورد و به خوبی توانایی انعکاس شرایط و مشکلات جامعه ی ایران را دارا بود؛ به همین دلیل این گفتمان توانست بیشترین تأثیر را در جهت دهی فکریِ گروه ها و اقشار مختلفی همچون علما، سیاسیون و توده ی مردم داشته باشد و در نهایت به مثابه ی دستاویزی در بحران های سیاسی و فکری آستانه مشروطه خود نمایی کرد که نتیجه تمسک به آن پیروزی انقلاب مشروطه بود.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
سیّد جمال الدّین مصلحی بزرگ دنیای اسلام که هر چند بیش از یک قرن از در گذشت او می گذرد ولی همچنان تفکر و راه و روش او الهام بخش بسیاری از شخصیت ها، متفکران و روشن فکران مسلمان است. و دنیای عرب و همه مصلحان شیعی ایرانی تحت تاثیر مستقیم و یا غیرمستقیم سیّد جمال بوده اند.
جنبش هایی نظیر اعرابی پاشا و اخوان المسلمین در مصر، مهدی سودانی و دکتر حسن الترابی در سودان و جنبش های مشروطیت در عثمانی و مصر و ایران همگی ریشه در نهضت فکری_ سیاسی سیّد جمال داشته اند.
از دلایل عمده ی وسعت این تاثیر گذاری می توان به عوامل زیر اشاره کرد :
الف) حرکت سیّد جمال در سطحی فراتر از مذهب و ملّیت خاص و به طور عام در سطح جهان اسلام بود، چرا که او همه ی کشور های اسلامی را وطن خود می دانست.
ب)سیّد جمال،جهانی،عام وانسانی می اندیشید ومتعّهد به ارزش های والای انسانی بود.
ج) سیّد جمال نه غرب ستیز بود و نه غرب گرا، بدین معنی که نه مانند سنّت گرایان به گونه ای احساسی و سطحی به رد مطلق غرب می پردازد و نه مانند متجدّدان غرب گرا
کور کورانه و به طور مطلق غرب را پذیرفته بود، او قائل به تمیز و تفکیک جنبه های مثبت و منفی تمدّن جدید بود. سیّد جمال با روی کردی انتقادی به سنّت و مدرنیته خواهان ترکیب و تلفیق جنبه های منطقی، عقلایی، انسانی و مفید هر دو از موضع دینی و تفکر دینی بود.
بزرگانی چون دکتر شریعتی درباره ی او چنین می گویند: (( در عصری که استعمار غرب در اوج سلطنت جهانی و شرق در حضیض خواب خرگوشی آن هم در جامعه های اسلامی، که بر سر هر کشوری آدمک هایی از قبیل ناصر الدّین شاه حکومت می کرد فریادی از حلقوم تنهایش بر می آورد. و هم چون صور اصرافیل و ملّت های مسلمان کفن بر خویش می درند و از قبرستان سکوت و رکود بر می شورند)).
افکار سیّد جمال در شرایطی که جهان اسلام در عقب ماندگی ذهنی و انحطاط فکری و اجتماعی و … در خواب غفلت عمیقی به سر می بردند و دنیای غرب گام در مسیر پیشرفت گذاشته و از دنیای شرق در جهت استعمار و بردگی استفاده می کردند، ماهیت ضد استعماری دارد.
استاد سیّد محمّد طباطبایی مورّخ و ادیب بزرگ در مورد تاثیر اندیشه های سیّد جمال الدّین و خدمات او چنین می نویسد : ((من چهره سیّد جمال الدّین اسد آبادی را برگزیده ام، زیرا عکس چهره ی او را در قانون اساسی و مطبوعات و فرهنگ جدید و همه ی تشکیلات اساسی حکومت مشروطه وطن خود می نگرم و عقیده دارم خدمتی که او به ایران کرد از نظر ارزش، بالاتر از خدمتی بوده که نادر و اردشیر و یعقوب لیث و شاه اسماعیل به تاریخ ایران کرده اند و در ردیف خدمت هوخشتره مادی و آرشاک پرتوی محسوب می شود)).
در مورد شخصیت این چهره ی درخشان و مبارز و مجاهد مقاله های فراوانی به زبان های مختلف نوشته شده است که در این مقالات اهداف مبارزات و روحیّات این مرد بزرگ مورد بررسی قرارگرفته است و تا حدی افکار و اندیشه های مبارزاتی ایشان روشن شده است، اما هنوز ابهامات زیادی در مورد ایشان وجود دارد و البته زندگی پر ماجرای سیاسی و اجتماعی ایشان نیز بر این ابهامات دامن زده است .
سیّد جمال عامل تحوّل بود و همواره می کوشید افکارش راهی به سوی آزادی و استعلای جهان اسلام باشد بنابراین مشروطه مدیون دیدگاه اصلاحی او می باشد، چون عامه مردم ایران حتّی در لغت هم مشروطه را نمی شناختند و آشنایان نیز به بیراهه رفته بودند. عدّه ای چون ملکم خان سیاسیون ملّی گرایی بودند که مذهب را در حاشیه قرار داده و خواستار پیاده شدن فرهنگ غرب بدون هیچ دخل و تصرفی بودند، امّا سیّد جمال الدّین مشروطه را راهی می دانست که از طریق آن با وجود حفظ فرهنگ و ارزش های اسلامی عقب ماندگی های ناشی از بی تدبیری های حکومت های مستبد وابسته به غرب را جبران کند. بنابراین تاثیر سیّد جمال بر نهضت مشروطه چیزی نیست که بر دوست و دشمن پوشیده باشد.
2-1- بیان مسأله
[چهارشنبه 1399-10-17] [ 04:52:00 ق.ظ ]
|