کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31


جستجو



آخرین مطالب


 



2-1-2 تعریف فلسفه. 14

2-1-3 بازشناسی مفهوم فلسفه. 16

2-1-4 مفهوم فلسفه و آموزش فلسفه از دیدگاه فیلسوفان. 17

2-1-5 ضرورت، تعریف و ماهیت تفکر. 19

2-1-6 اهمیت فلسفیدن و فلسفه ورزی.. 24

2-1-7 فلسفه سیری مولد برای مقابله با دگماتیسم. 24

2-1-8 فلسفه در جایگاه فعالیت… 25

2-2 آموزش فلسفه. 26

2-2-1 ماهیت و مفهوم آموزش فلسفه. 26

2-2-2 مشکلات، مزایا و فواید پیش رو برای آموزش فلسفه. 26

2-2-3 روش آموزش فلسفه. 27

2-2-4 نقد و بررسی فرایند یاددهی یادگیری آموزش فلسفه. 29

2-2-5 نقد و بررسی ارزشیابی و ارزیابی کلاس آموزش فلسفه. 31

2-3 آموزش فلسفه برای کودکان. 32

2-3-1 مبانی آموزش فلسفه برای کودکان. 32

2-3-2 اهمیت پرداختن به فلسفه برای کودکان و نوجوانان. 32

2-3-3 اهداف برنامه فلسفه برای کودکان و نوجوانان. 33

2-3-4 ویژگی های (ماهیت و مبنا) برنامه ی فلسفه برای کودکان و نوجوانان. 34

2-3-5 ویژگی ها، عناصر و اجزا، مزایا و فواید. 34

2-4 آموزش فلسفه در آموزش عالی.. 35

2-4-1 تاریخچه آموزش عالی در اسلام(دانشگاه جهان اسلام زمینه ساز دانشگاه کنونی جهان غرب) 35

2-4-2 اهداف آموزش عالی.. 36

2-4-3 رسالت دانشگاه 37

2-4-4 بررسی و تبیین مفهوم استادی و معلمی گری در دانشگاه 37

2-4-5 نقش دانشگاه در هویت دهی به دانشجو. 38

2-4-6 فلسفه برای همه. 39

2-4-7 ورود فلسفه در دانشگاه در ایران معاصر. 39

2-4-8 دانشگاه و آموزش فلسفه. 39

2-4-9 برنامه درسی متناسب آموزش فلسفه به دانشجویان. 41

2-4-10 مسائل و موانع، چالش های پیش رو. 41

2-4-11 آموزش بزرگسالان. 42

2-4-12 خصوصیات دوران جوانی(5 شاخصه ی اصلی) 44

2-4-13 تجربه آموزش فلسفه در دانشگاه های ایران. 48

2-5 بخش دوم: پیشینه تحقیق.. 48

2-5-1 تحقیقات داخلی: 49

2-5-2 تحقیقات خارجی: 50

2-6 جمع بندی مبانی نظری و پیشینه و ارائه چارچوب تحقیق: 52

3-1 روش انجام پژوهش… 56

3-2 جامعه آماری و روش انتخاب نمونه. 56

3-3 ابزار پژوهش: 58

3-4 روش تجزیه و تحلیل داده ها 59

4-1 ضرورت آموزش فلسفه. 61

4-1-1 فلسفه از نظر شما چه معنایی دارد؟ ( فرض کنید که می خواهید این کلمه را برای کسی که تا به حال آن را نشنیده است توضیح بدهید) کدام تعریف از فلسفه قابلیت آموزش دهی و آموزش پذیری عمومی در فضای غیرعلوم انسانی دارد؟. 61

4-1-2 یک آدم باذهنیت فلسفیو یا روح فلسفی را در نظر بگیرید، توضیح دهید که او چه کاری یا چه حرفی می زند یا چه حالتی دارد که او را شخصی دارای شخصیت فلسفی می دانید؟. 63

4-1-3 خواندن و نوشتن فلسفه چه میزان ضرورت دارد؟ این ضرورت ناظر به چه وجهی از فلسفه می باشد؟ 65

4-1-4 یادگیرنده در جهت ضرورت یادگیری فلسفه چه ویژگی هایی (تفکر شناختی، دغدغه مندی، شوق شناخت، درد فهم، نیاز به گفتگو)لازم دارد؟. 66

4-1-5 شرایط نظارتی، ارزیابی و تشخیصی عملکرد امکان آموزش فلسفه نیازمند به درنظر گرفتن چه ملاحظاتی است؟(بررسی مفهوم دانشگاه و نقش آن در ضرورت آموزش فلسفه) 68

4-2 امکان آموزش فلسفه. 69

4-2-1 آموزش فلسفه از جهت امکان با توجه به ملاحظات برنامه درسی(هدف، محتوا، روش) با چه مسائلی روبرو می باشد؟. 69

4-2-2 موانع پیش رو برای نرسیدن به نگرش فلسفی و در کل فلسفیدن را چه می بینید و می دانید؟ 71

4-2-3 شرایط امکانی نوع ارائه(استاد، روش تدریس و ملاحظات یاددهی- یادگیری) چه میزان در آموزش فلسفه در فضای دانشجویان غیر علوم انسانی تاثیر گذار می باشد؟. 73

4-2-4 شرایط مکانی و محیطی(مکان، زمان، فردی و گروهی بودن، سبک آموزش و محیط آموزشی) به چه میزان در امکان آموزش فلسفه تاثیر دارد؟. 76

4-2-5 شرایط نظارتی، ارزیابی و تشخیصی عملکرد امکان آموزش فلسفه نیازمند به درنظر گرفتن چه ملاحظاتی است؟(بررسی مفهوم دانشگاه و نقش آن در امکان آموزش فلسفه) 78

4-3 محدودیت های پیش رو آموزش فلسفه چیست؟. 78

5-1 مقدمه. 81

5-2 یافته های مرحله دوم. 82

5-3 یافته های پژوهش مبتنی بر آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی.. 83

5-4 بحث در نتایج.. 84

5-4-1 بعد اول: تعریف و تبیین نقش استاد. 84

5-4-2 بعد دوم: بازتعریف مفهوم دانشگاه 88

5-4-3 بعد سوم: نقش محوری دانشجو(یادگیرنده فعال) 90

5-4-4 بعد چهارم: جایگاه برنامه درسی(محتوا و روش) آموزش عالی.. 93

5-4-5 بعد پنجم: ارزش یابی فلسفه ورزانه. 96

5-5 آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی: بازبینی مدل استادپروری.. 100

5-5-1 شمای کلی مقوله ها 100

5-6 محدودیت های پژوهش… 104

پایان نامه

5-7 پیشنهاد های پژوهشی.. 104

فهرست جدول ها

عنوان صفحه

جدول 3-1: مشخصات نمونه(متخصصین فن)…………………………………………………………………….56

جدول5-1: چارچوب نظری تدوین شده برای آموزش فلسفه……………………………………………. 100

فهرست شکل ها

عنوان صفحه

شکل ‏2‑1: فرایند پیچیده تفکر از باربارا کالدول(1999) 22

شکل ‏2‑2: ویژگی 5 گانه بزرگسالی.. 47

شکل ‏2‑3: ساختارانجام پژوهش… 54

شکل 5-1:شمای کلی مقوله ها…………………………………………………………………………………… 102

 

    • فصل1 معرفی پژوهش
    • بیان مساله

واژه فلسفه در معانی متعدد و گوناگونی به کار برده می شود. از جمله معانی فلسفه، ارزش یابی آن چه در زندگی برای شخص مهم است، در نظر گرفت(پاپکین و استرول، 1370). پرداختن به این موضوع که فلسفه امری طبیعی و گریز ناپذیر برای انسان در طول تاریخ بوده است حرفی گزاف نیست. بررسی های تاریخی فلسفه این نیاز درونی را گوشزد کرده و ما را متوجه گمشده تاریخی انسان ها می نماید. (نقیب زاده، 1387: 120). لذا، آموزش فلسفه برای همه انسان ها هم لازم و هم امری طبیعی است، این امر سبب می شود که ما همواره در جستجوی چهارچوبی جامع برای آن باشیم تا بتوانیم یافته های جداگانه خود را در اندرون آن معنایی کلی بدهیم. فلسفه نه تنها مانند هنر، علم و تاریخ شاخه ای از معرفت به شمار می رود، بلکه در واقع، مواد مذکور را از جهت حدود نظری آنها در بر می گیرد و در جستجوی ایجاد پیوند هایی میان آنهاست. به عبارتی باید گفت: «کوشش فلسفه بر این است که در کل قلمرو تجربه، پیوستگی برقرار کند.» (نلر، 1387: 15). در طول تاریخ، فلسفه همواره دستخوش دگرگونی هایی شده است، تا جایی که هم آن را مخصوص طبقه ای خاص معرفی کرده اند و هم اینکه نگاه های جزمی و بیگانه وارد آن شده است، طوری که فیلسوفان قرن هفدهم مسلما بر آن بودند که انقطاع و فاصله ای میان سنت های فلسفی گذشته و آنچه خود درصدد پرداختن به آن بودند وجود دارد. اگر برای مدت مدیدی آراء فیلسوفان دوره رنسانس و دوره مابعد آن به همان صورتی که می نمود پذیرفته می شد، این امر تاحدی ناشی از عقیده راسخ بود که در قرن وسطی واقعا چیزی که شایسته نام فلسفه باشد وجود نداشت. شعله تفکر فلسفی خلاق و مستقل، که در یونان باستان آنچنان فروزان بود، عملا تا احیای آن در دوره رنسانس و تجدید عظمت آن در قرن هفدهم به خاموشی گراییده بود. (کاپلستون، 1386: 11)

اما تخصصی شدن فلسفه و یا محدود شدن معنای آن به نوعی خاص از فعالیت و یا نوعی خاص از محتوا سبب شده تا کم کم همه نتوانند با فلسفه رابطه برقرار نمایند و به تعبیری به یک کالای لوکس تبدیل شده است که تنها بعضی باید به سراغ آن بروند. این موضوع به حدی قابل توجه است که یکی از بزرگترین فلاسفه بریتانیایی چنین گفته است: «فلسفه دقیقا با موضوعات و پدیده های مورد علاقه عموم افراد خردمند و فرهیخته مربوط است و در صورتی که تنها تعدادی از اشخاص حرفه ای و متخصص قادر به فهم آنچه گفته می شود باشند. از ارزش و اعتبار فلسفه کاسته خواهد شد.» می توان گفت شایع ترین عاملی که سبب انحراف مدرسین فلسفه از سنت فلسفه ورزی می شود، این است که آنان بین تاریخ فلسفه و فعالیت فلسفی، تمایزی قائل نمی شدند. (اسمیت، 1377: 41)

برای رسیدن به سخنی دقیق برای جلوگیری از ایجاد شکاف بین فلسفه و نیاز انسانی و ضرورت فهم همگانی آن، بایستی به پرسش درباره ذات، مقصد و خاستگاه فلسفه به عنوان پرسش مبتلابهی که همواره فیلسوفان و پیروان دبستان های گوناگون در طول زمان پاسخ هایی برای آن داشته اند، بپردازیم. برای نمونه افلاطون فلسفه را در یک معنی کوششی برای رسیدن به روشنایی بودن، می داند و آن را روبروی سفسطه می گذارد … یا پیروان دبستان تحلیل منطقی مانند برتراند راسل، کار فلسفه را روشنگری مفهوم ها از راه تحلیل آن ها می داند. (نقیب زاده، 1389: 9)

با توجه به تاکید فیلسوفان معاصری چون لیپمن مبنی بر آموزش فلسفه از دوران کودکی، مساله آموزش فلسفه در بزرگسالی نمود و قوت بیشتری می یابد و توجه به آن را جدی تر می کند. اهمیت این مساله به حدی است که نقیب زاده در کتاب گفتارهایی در فلسفه و فلسفه تربیت می گوید: «بدین سان، اگر تاکید عرفان و تربیت عرفانی بر پالایش است و رهایی از بندگی تمایلات، نقش تربیتی فلسفه در پرورش خرد است و گشودن افق های تازه. اهمیت خرد- که بزرگ مرد فرهنگ ایران، فردوسی، آن را چشم جان نامیده- چندان و چنان است که اگر فروگذار شود، حتی معنوی ترین جلوه فرهنگ انسانی یعنی عرفان نیز می تواند، چنان که در یورش مغولان دیده شد، چون دستاویزی برای بی عملی، به کار گرفته شود.»(نقیب زاده، 1391: 120). باقری نیز برای آموزش فلسفه سه رویکرد قائل است، رویکرد اول مخالف با حضور فلسفه به عنوان یک نظام و یا یک فرایند روشنگر می باشد. در دیدگاه دوم که موافق با حضور فلسفه می باشد، اما نکته در خور توجه این است که بایستی با نگاهی افراط به پذیرش یک نظام فلسفی یا رویکرد اقدام نموده این سبب می شود زمینه های نقد و بررسی محدود گردد. اما سومین رویکرد، رویکرد مورد پذیرش این پژوهش، استفاده از فلسفه چون روش و ساختار می باشد. رویکردی که در آن استفاده روشی از فلسفه مد نظر می باشد نه لزوما محتوایی. (باقری، 1389: 27- 29).

مساله ی قرار گرفتن علم تجربی در مقابل فلسفه و رقیب پنداشتن آن نیز سبب شده که تصور جمع کردن آن ها و استفاده متقابل علم و فلسفه از یکدیگر ممتنع به نظر آید. این امر بیش از پیش در نو رهپویان عرصه کسب علم و یا فلسفه نمود بیشتری داشته است. امروزه در زبان پارسی و عربی کلمه ی علم به دو معنای متفاوت به کار برده می شود و غفلت از این دو نوع کاربرد اغلب به مغالطاتی عظیم انجامیده است. معنای اصلی و نخستین علم، دانستن در برابر ندانستن است. به همه دانستنی ها صرف نظر از نوع آن ها علم گویند و عالم کسی را می گویند که جاهل نیست. کلمه ی علم در معنای دوم منحصرا به دانستنی هایی اطلاق می شود که تجربه مستقیم حسی در داوری یا گردآوری شان دخیل باشد. علم در این جا در برابر جهل قرار نمی گیرد بلکه در برابر همه دانستنی هایی قرار می گیرد که آزمون پذیر نیستند.(سروش، 1388: 1-2)

نالس نیز معتقـد است که بـه منظـور ایجـاد تحـولات اجتماعی، مربیـان تعـلیم و تربیت بایـد دربارة نقش خود دوباره فکرکنند و فعالیت های خود را بر آموزش مهارت ها و روش هایی متمرکز سازند که شاگردان برای تحقیـق مستقل بدان احتیاج دارند. (مایـرز، 1374: 7 ). بنابراین فلسفه به معنای تفکر و درست اندیشی را می توان پیش نیاز هر گونه آموزش برای تربیت محققان، دانشمندان و حتی انسان های مستقل در جامعه دانست.

از سوی دیگر، ارتباط آموزش عالی با نیازهای كشورها به نیروی انسانی متخصص امری بسیار واضح و حیاتی است به خصوص در كشورهای در حال توسعه كه نیازهای نیروی انسانی با سرعت و شدت قابل توجهی تغییر می كند.آموزش عالی یکی از ارکان مؤثر در تحقق سیاست های توسعه پایدار محسوب می شود. از جمله کارکردهای اصلی آموزش عالی به عنوان یک رکن در جامعه تربیت نیروی انسانی متخصص است. بطور کلی، اهداف عمده آموزش عالی را می توان در چهار محور متصور شد:1. کمک به تحقق اهداف اجتماعی از طریق ایجاد فرصت های برابر آموزش عالی 2.برآوردن تقاضای اجتماعی برای آموزش عالی،پرورش تواناییهای شهروندان وتسهیل یادگیری مادام العمر3. پرورش نیروی انسانی متخصص مورد نیاز کشور4. توسعه مرزهای تخصص مورد نیاز کشور(سرمد و دیگران، 1374).

پس از فهم تعریفی مورد پذیرش از فلسفه این سوال مطرح می شود که آموزش فلسفه به مثابه تعریفی که پذیرفته ایم به چه میزان ضرورت دارد و تا چه حد ممکن است؟ الزامات و زمینه های فرهنگی، ساختار های زبانی و الگوهای صحیح و متناسب برنامه درسی به نوبه خود در تحقق عملی برنامه درسی آموزش فلسفه در محدوه آموزش عالی چگونه کمک می نمایند. پژوهش های صورت پذیرفته درباره ی آموزش فلسفه، بیشتر معطوف به “آموزش فلسفه به کودکان” است. از دلایل قوت گرفتن رویکرد تاکید بر آموزش فلسفه به کودکان نسبت به گروه های سنی دیگر نظیر آموزش فلسفه بر دانشجویان، می توان به میزان زیاد تالیفات و ترجمه ها، پژوهش ها، سمینارها …. صورت گرفته در زمینه آموزش فلسفه برای کودکان در داخل کشورمان، و اثرگذاری و نتیجه بخشی بیش تر آن باید دانست. درباره ی پژوهش در موضوع آموزش فلسفه در آموزش عالی در کشورمان تا به حال پژوهش خاصی صورت نپذیرفته است . این پژوهش در نظر دارد که ضرورت پرداختن به آموزش فلسفه و شرایط امکان آن را در دانشگاه بررسی نموده و به این مساله پاسخ دهد که ضرورت و امکان سنجی آموزش فلسفه در دانشگاه به چه شکل قابلیت اجرایی می باشد؟

    • اهمیت و ضرورت تحقیق

یکی از مهمترین اهداف و مقاصد آموزش عالی در ایران، تربیت و توسعه منابع انسانی به معنی افزایش توانمندیهای انسانی متخصص و بهره گیری حداکثر از دانش و مهارت آنان درجهت رشد و اعتلای کشور است.نظام آموزش عالی نقشی تعیین کننده در ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای نیازهای اجتماعی و اقتصادی دارد. وابستگی بخش های مختلف اقتصادی و اجتماعی کشور به بخش آموزش عالی از نظر تربیت و تامین نیروی انسانی متخصص، برنامه ریزی در این بخش را از حساسیت خاصی برخوردار ساخته است، به طوری که نحوهء برنامه ریزی در بخشهای دیگر متاثر از برنامه ریزی در این بخش است(حیدری ،1383).

بررسی و مطالعه ی گذشته ی “آموزش عالی” به عنوان منبع فیاض و الهام بخش نهاد آموزش که سرچشمه ی همه ی کمالات بشری است و در طول تاریخ پرفراز نشیب خود، به ویژه در دوران طلایی فرهنگ و تمدن اسلامی، با الهام از منبع پر نور الهی و نمود های مادی و معنوی آن، از طریق تربیت دانشمندان و نخبگان بزرگ مسلمان به تاثیرگذاری پرداخته، از اهمیت ویژه ای برای بهره گیری در دوران معاصر برخوردار است(چیت سازیان، 1387). .

    • حوزه نظری:
    1. یافته های این پژوهش به توسعه ادبیات پژوهشی در حوزه فلسفه تعلیم و تربیت منجر خواهد شد
    1. طرح و ایده نو در زمینه رشد و توسعه آموزش فلسفه خصوصا در آموزش عالی
    1. توجه عمیق به ضرورت ها و نیازمندی های آموزش عالی از بابت آموزش فلسفه
  • حوزه کاربردی:
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-10-17] [ 08:53:00 ق.ظ ]




4-1-1- دیدگاه هیوم 28

4-1-1-1 نقد دیدگاه هیوم 31

4-1-2-دیدگاه راسل 33

4-1-2-1 نقد دیدگاه راسل 35

4-2- قائلان به این همانی شخصی 36

4-2-1 -معیار بدنی 37

4-2-1-1- دلایل قائلان به ملاک بدنی 38

4-2-1-2- نقد معیار بدنی 39

4-2-2 – ملاک مغزی و نقد آن 42

4-2-3- ملاک حافظه و آگاهی 43

4-2-3-1- نقد دیدگاه حافظه 45

4-2-4- ملاک پیوستگی روان شناختی و نقد آن 46

4-2-5- ملاک نفس 47

4-2-5-1- نقد ملاک نفس 48

5- معیار این همانی براساس آراء ملاصدرا 52

5-1- صدرا جسم را منشأ همه افعال و آثار انسان نمی داند 53

5-2-صدرا نوعیت انسان را به نفس نسبت می دهد. 54

5-3- صدرا نفس را صورت بدن می داند. 55

5-4 -بررسی ملاک بدن و حافظه به عنوان ملاک این همانی از دیدگاه صدرا 56

6- نفس معیار این همانی.. 58

نتیجه گیری.. 61

فصل سوم: بررسی براهین اثبات وجود و بقای نفس…. 63

1-بررسی براهین اثبات نفس… 64

2-اثبات نفس از نظر ملاصدرا 73

3- بقای نفس… 74

3-1- اثبات بقای نفس به طور کلی 74

3-2- اثبات بقای نفس پس از فساد بدن 76

نتیجه گیری.. 79

فصل چهارم: این همانی و جاودانگی… 80

1- رابطه ی این همانی و جاودانگی.. 81

2- انواع جاودانگی انسان.. 83

2-1- جاودانگی عرفی 83

2-1-1- جاودانگی انسان در یاد و خاطره ها 83

2-1-2- جاودانگی ازطریق ذراری و اعقاب 83

2-1-3- جاودانگی از طریق آثار 83

2-2- جاودانگی شخصی و غیر شخصی 83

2-3- جاودانگی دنیوی و اخروی 84

2-3-1- جاودانگی دنیوی 84

پایان نامه

2-3-1-1- تناسخ 84

2-3-2-جاودانگی اخروی 85

2-3-2-1- نظریه برانگیختگی ابدان 85

2-3-2-1-1-بررسی مسأله این همانی در نظریه برانگیختگی ابدان 90

2-3-2-2- نظریه ی جاودانگی در پرتو بدن مثالی 91

2-3-2-3- نظریه ی روح مجرد 92

2-3-2-3-1- دیدگاه ابن سینا بر مبنای معاد روحانی 93

دیدگاه ابن سینا در مورد مسأله این همانی و جاودانگی 97

2-3-2-3-2- نظریه صدرایی در تبیین معاد جسمانی 100

2-3-2-3-2-1-بررسی مسأله این همانی صدرایی در اثبات معاد جسمانی 108

نتیجه گیری.. 112

فصل پنجم: این همانی و حرکت جوهری… 114

1-حرکت.. 115

1-1- انواع حرکت 116

1-2-اقسام حرکت جوهری 116

2- معنای حرکت در جوهر. 117

2-1 – دلیل منکرین حرکت در جوهر 121

2-2-موضوع در حرکت جوهری بر اساس دیدگاه صدرا 123

2-3- این همانی و حرکت جوهری: 124

3- حرکت جوهری نفس… 126

3-2 -مراحل و اکوان وجودی نفس 128

3-3-حرکت اشتدادی نفس 129

3-4 -حرکت جوهری نفس و حل مشکل این همانی 132

نتیجه گیری.. 134

جمع بندی نهایی.. 136

منابع و مآخذ. 140

چکیده انگلیسی.. 145

 

فصل اول: کلیات

 

مقدمه

این همانی فردی یا هویت شخصی معادل واژه ی personal Identity ، یکی از مسائل اصلی مورد بحث در فلسفه نفس است. سؤال از اصل و ماهیت انسان و این که چه عاملی باعث می شود فرد از تولد تا زمان مرگش یک شخص باقی بماند و چگونگی تشخیص این استمرار از مباحث مطرح در مسأله این همانی شخصی است. سؤال اصلی در این همانی شخصی این است که، دلیل منطقی و شرایط کافی برای اینکه فرد P2 در زمان T2 همان شخصP1 در زمان T1 باشد چیست؟ سؤال دیگر این است که با چه شواهد ظاهری یا تجربی و یا احیاناً غیرتجربی ما می توانیم حکم به این همانی شخصی بدهیم؟[1] به چه دلیل، ما همان انسان ده سال قبل هستیم؟ چه دلیلی برای اثبات این ادعا داریم؟ عامل حفظ این وحدت در وجود ما چیست؟

از هنگام تولد تاکنون ظاهر بدن ما و حتی بسیاری از سلول های بدن ما تغییر کرده است، اما ما باز هم خود را همان فرد گذشته می دانیم. ممکن است در این میان بدن ما دچار تغییرات اساسی هم شده باشد: به عنوان مثال دست یا پای ما قطع شده باشد، آیا با وجود این تغییرات، ما هنوز همان فرد گذشته هستیم و این همانی ما حفظ شده است یا این که باید بگوییم ما تنها شبیه به فرد گذشته هستیم. این امر مسلم است که به لحاظ بدنی و ظاهری با فرد گذشته دارای این همانی نیستیم، اما آیا این گونه تغییرات باعث می شود که ما فرد دیگری باشیم؟ این سؤالات هرچند ساده به نظر می رسند ، اما سال های متمادی ذهن فیلسوفان نفس را به خود مشغول داشته است. سؤال از این همانی فردی و چیستی آن و چگونگی استمرار آن از جمله پرسش های اساسی و رایج در فلسفه نفس یا ذهن است. فیلسوفان ذهن پاسخ های متفاوتی به این گونه سؤالات داده اند ، اما آن چه مسلم است چگونگی دیدگاه آنان در باب حقیقت انسان تأثیر مستقیمی بر تبیین آنان از مسأله ی این همانی دارد؛ به عنوان مثال: تجربه گرایان و کسانی که حقیقت انسان را تنها به یک جوهر مادی تحویل می برند، عامل حفظ هویت فردی انسان را بدن مادی یا یکی از اجزای آن نظیر: مغز نسبت داده اند ، اما در مقابل کسانی که حقیقت انسان را جوهری غیرمادی می دانند این استمرار را در نتیجه ی استمرار یک جوهر غیرمادی یا همان نفس تلقی می کنند به گونه ای که برخی مانند ابن سینا و دکارت تمام حقیقت و این همانی انسان را چه در حیات دنیوی و هم در حیات اخروی بر اساس همین نفس مجرد تبیین می کنند ، اما دوگانه انگارانی مانند: ملاصدرا با دیدگاه ویژه خود در باب رابطه نفس و بدن این همانی انسان را در پرتو نفس و بدن هر دو ممکن می سازد.

در مقابلِ دیدگاه قائلان به این همانی شخصی، بعضی فیلسوفان استمرار هویت فردی یا وجود یک خود مستمر را نوعی توهم به شمار آورده اند. از نظر آنان این تنها یک تخیل است که ما فکر می کنیم، انسانی را که اکنون می بینیم همان انسان چند لحظه قبل یا انسان چند سال پیش است؛ درست مانند خانه ای که ما در مورد آن بگوییم این خانه همان خانه پنجاه سال قبل است. از نظر آنان ما هر لحظه با انسانی جدید یا خانه ای جدید مواجه هستیم که تنها شبیه به آن انسان گذشته یا خانه گذشته است. این خطای ذهن انسان است که با مشاهده این تصاویر مستمر و شبیه به هم، چنین وحدتی را توهم می کند.

نکته ی قابل توجه این است که مسأله ی هویت شخصی، تنها دغدغه ی فیلسوفان ذهن نیست بلکه، این بحث ارتباط تنگاتنگی با سایر حوزه های علم نظیر: علم اخلاق، حقوق و کلام دارد. با اعتقاد به وجود یک خود مستمر در وجود انسان است که می توان انسان ها را به لحاظ اخلاقی و حقوقی مسئول کارهای گذشته شان دانست؛ باور به چنین استمراری موجب مجازات مجرم حتی پس از سالیان دراز می شود. هم چنین مسأله ی هویت شخصی در مباحثی مانند: جاودانگی، چگونگی حیات پس از مرگ، عذاب و پاداش نقش اساسی ایفا می کند، بدون بیان دقیق چگونگی استمرار فرد انسان در حیات پس از مرگ، هیچ یک از این آموزه ها قابل توضیح و تبیین عقلانی نیست.

با توجه به اهمیت بحث این همانی شخصی، این پایان نامه به بررسی این مسأله در آراء یکی از مشاهیر فلسفه اسلامی؛ یعنی ملاصدرا پرداخته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:52:00 ق.ظ ]




ب) فرضیه های فرعی.. 8

    1. روش پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………… 8

    1. تاریخچه و سابقه ی پژوهش…………………………………………………………………………………………………………. 8

فصل اول: کلیات… 11

1-1. واژه شناسی………………………………………………………………………………………………………………………………. 12

1-1-1. مفهوم لغوی علّت… 12

1-1-2. معانی اصطلاحی علّت در فلسفه. 12

1-2. اقسام علل………………………………………………………………………………………………………………………………… 15

1-2-1. علل چهارگانه. 15

1-2-1-1. علل ماهیت…………………………………………………………………………………………………………… 16

1-2-1-2. علل وجود………………………………………………………………………………………………………………. 16

1-2-2. علّت تامّه و علّت ناقصه. 18

1-2-3. علّت بسیط و مركب… 18

1-2-4. علّت بی واسطه و باواسطه. 18

1-2-5. علّت انحصاری و جانشین پذیر. 18

1-2-6. علّت داخلی و خارجی.. 19

1-2-7. علّت حقیقی و اعدادی.. 19

1-2-8. علّت مقتضی و شرط.. 19

1-3. منشاء تصور علیّت…………………………………………………………………………………………………………………… 20

1-3-1. نظریه ی عقل گرایان.. 20

1-3-2. نظریه ی حس گرایان.. 21

1-4. اصل علیّت……………………………………………………………………………………………………………………………….. 24

1-4-1. بدیهی بودن اصل علیّت… 24

1-5. فروع اصل علیّت……………………………………………………………………………………………………………………… 25

1-5-1. تلازم علّت و معلول یا اصل ضرورت علّی………………………………………………………………….. 25

1-5-1-1. اثبات «اگر علّت تامه موجود باشد، معلول حتماً موجود است.» ……………………… 26

1-5-1-2. اثبات «هرگاه معلول موجود باشد، وجود علّت آن واجب و ضروری است.» …… 27

1-5-2. تقارن یا تقدّم علّت بر معلول.. 28

1-5-3. اصل سنخیّت علّت و معلول.. 31

1-5-4. از علّت واحد جز معلول واحد صادر نمی شود. 33

1-5-4-1. مراد از واحد اول در این قاعده……………………………………………………………………………. 34

1-5-4-2. مجرای قاعده ی الواحد………………………………………………………………………………………….. 36

1-5-4-3. آیا واحد از طرف علّت با واحد از طرف معلول یکی است؟……………………………….. 37

1-5-4-4. مراد از صدور در قاعده ی الواحد………………………………………………………………………….. 38

1-5-4-5. ارتباط قاعده ی الواحد با اصل سنخیت بین علّت و معلول……………………………….. 39

1-5-5. ملاک نیازمندی معلول به علّت… 39

1-5-6. بقاء معلول هم نیازمند به علّت است… 42

1-5-7. بطلان دور 43

1-5-8. بطلان تسلسل.. 44

1-5-8-1. برهانی بر محال بودن تسلسل در ناحیه ی علّت ها………………………………………………. 46

1-5-9. بطلان اتفاق.. 47

1-5-10. در عدم، علیّت نیست… 50

فصل دوم: دیدگاه غزالی درباره ی علیّت………………………………………………………………………………………. 51

2-1. معرفی اجمالی غزالی.. 52

2-1-1. زندگی نامه. 52

2-1-2. مراحل فکری غزالی.. 54

2-1-3. مهم ترین آثار غزالی.. 55

2-2. مکتب اشعری، خاستگاه فکری غزالی.. 57

2-3. علیّت در مکتب اشاعره 58

2-3-1. نظریه ی ابوالحسن اشعری (324 ه‍..ق) 58

2-3-2. نظریه ی تفتازانی (م793 ه‍..ق) 58

2-3-3. نظریه ی قاضی عضدالدین ایجی (م756 ه‍..ق) 59

2-3-4. دیدگاه اشاعره درباره ی «قاعده ی ضرورت علّی». 59

2-3-5. انگیزه‏های اشاعره از بیان نظریه ی عادت… 60

2-3-6. اشاعره و سنخیت… 62

2-3-7. اشاعره و علیّت… 63

2-4. تحلیل علیّت در ارتباط با ضرورت و سنخیت… 64

2-5. دیدگاه غزالی درباره ی علیّت… 66

2-5-1. غزالی و اصل علیّت عامه. 67

2-5-1-1. انواع روابط میان اشیاء از نظر غزالی.. 67

2-5-1-1-1.عدم ارتباط میان دو شی ء 67

2-5-1-1-2. ارتباط میان دو شی ء 68

الف- رابطه ی تکافؤ و تضایف… 68

ب- رابطه ی شرط با مشروط.. 68

ج- رابطه ی اقترانی.. 69

2-5-1-2. اقسام سه گانه ی «سبب» از نظر غزالی.. 71

2-5-1-2-1. اسباب قطعی.. 71

2-5-1-2-2. اسباب ظنی.. 72

2-5-1-2-3. اسباب وهمی.. 73

2-5-1-3. اقسام سه گانه ی دیگر «سبب» از نظر غزالی.. 74

2-5-1-3-1. سبب [علّت] حسی.. 74

2-5-1-3-2. سبب فقهی.. 74

2-5-1-3-3. سبب عقلی.. 75

2-5-1-4. شواهدی دیگر از معنای علیّت در آثار غزالی.. 76

2-5-2. تحلیل علیّت فلسفی بوسیله ی غزالی.. 77

2-5-3. تحلیل «ضرورت» از نظر غزالی.. 78

2-5-4. غزالی و نفی ضرورت علّی.. 79

2-5-4-1. اقسام محال حقیقی [ذاتی] از نظر غزالی.. 79

2-5-4-1-1. نفی بدیهیات عقلی.. 80

2-5-4-1-2. نفی هر چیزی كه متضمن مفهوم شی است… 80

2-5-4-1-3. قلب اجناس بدون وجود ماده مشترك… 80

2-5-5. تعریف و جایگاه نظریه ی عادت در تفکر غزالی.. 84

2-5-5-1. «عادت» توجیهی برای نظم موجود در طبیعت… 85

2-5-5-3. ارتباط تجربه و عادت از دیدگاه غزالی.. 87

2-5-5. نظر غزالی درباره ی سنخیت… 88

2-5-6. دلایل غزالی در نفی ضرورت علّی.. 89

2-5-6-1. وقوع و امکان معجزه 89

2-5-6-2. قدرت مطلق الهی.. 91

2-5-6-3. اثبات معاد جسمانی.. 92

2-5-6-4. اثبات اختیار الهی.. 92

2-5-6-5. اثبات صانع بودن خداوند نسبت به جهان.. 93

2-5-7. بررسی تحلیل فلاسفه از حیث فاعل نزد غزالی.. 94

2-5-8. اشکالات غزالی به ابن سینا در بحث علیّت… 95

2-5-8-1. ملاک نیاز به علّت حدوث است، نه امکان.. 97

2-5-8-2. نفی علیّت در طبایع و اجسام. 97

2-5-8-3. نظام علیّت ناسازگار با توحید افعالی…………………………………………………………………… 97

2-5-8-4. نفی سنخیّت در علیّت………………………………………………………………………………………….. 98

2-5-8-5. نفی ضرورت علیّت………………………………………………………………………………………………… 98

2-5-8-6. بطلان «قِدَم عالم»………………………………………………………………………………………………… 99

2-5-8-7. انتقاد غزالی به ابن سینا در بحث معاد جسمانی…………………………………………………. 100

2-5-8-8. تناقض اصل علیّت با صانع و فاعل بودن خداوند……………………………………………….. 100

2-5-8-9. قاعده ی الواحد مسأله ی دیگر مورد اختلاف غزالی و ابن سینا………………………….. 101

2-5-9. انسجام یا عدم انسجام آرای غزالی درباره ی علیّت… 101

2-5-9-1. دیدگاه اول؛ دیدگاه جانبدارانه……………………………………………………………………………… 102

2-5-9-2. دیدگاه دوم؛ پذیرش عدم انسجام آرای غزالی درباره ی علیّت…………………………… 104

2-5-9-3. داوری درباره ی دو نظریه ی فوق………………………………………………………………………….. 104

2-5-9-3-1. تقریر نظام فیض توسط غزالی………………………………………………………………………… 106

فصل سوم: دیدگاه ابن رشد درباره ی علیّت…. 111

3-1. معرفی اجمالی ابن رشد…………………………………………………………………………………………………………… 112

3-1-1. زندگی نامه. 112

3-1-2. آثار و آرا 114

3-1-3. فلسفه ی ابن رشد، تحت تأثیر ارسطو. 115

3-2. رویارویی ابن رشد و غزالی………………………………………………………………………………………………………. 117

3-2-1. ویران سازی غزالی و کتاب وی.. 117

3-2-2. تکفیر فلاسفه توسط غزالی و جواب ابن رشد. 118

3-3. علیّت از نظر ابن رشد………………………………………………………………………………………………………………. 119

اجمالی بر مسأله ی هفدهم تهافت التهافت… 120

3-3-2. ابن رشد و رابطه ی ضروری بین علّت و معلول.. 122

3-3-3. نقدهای ابن رشد به غزالی.. 124

3-3-3-1. علیّت و اثبات خداوند…………………………………………………………………………………………… 124

3-3-3-2. علیّت و سنت الهی در جهان……………………………………………………………………………….. 125

3-3-3-3. علیّت و حكمت الهی…………………………………………………………………………………………….. 126

3-3-3-4. علیّت و شناخت خدا……………………………………………………………………………………………. 128

3-3-3-5. علیّت و عقل………………………………………………………………………………………………………….. 129

3-3-3-6. علیّت و علم حقیقی (حد و برهان) …………………………………………………………………….. 130

3-3-3-7. نفی قول به عادت…………………………………………………………………………………………………. 132

3-3-3-8. علیّت و تمایز اشیاء از یكدیگر……………………………………………………………………………… 135

3-3-3-9. مجهول بالطبع ماندن اشیاء………………………………………………………………………………….. 135

3-3-3-10. علیّت و نفی اتفاق………………………………………………………………………………………………. 136

3-3-3-11. نفی علیّت، ایجاد شكّاكیت………………………………………………………………………………… 138

3-3-3-12. انتقاد ابن رشد نسبت به پاسخ غزالی………………………………………………………………… 140

3-3-4. معجزه از نظر ابن رشد. 141

3-3-5. انتقادهای ابن رشد از ابن سینا و بازگشت او به فلسفه ی ارسطو. 143

3-3-5-1. نفی قاعده ی الواحد و صدور عقل ها توسط ابن رشد…………………………………………… 146

3-3-5-2. انتقاد ابن رشد از نظریه ی «فیض» یا «صدور»…………………………………………………… 151

3-3-5-2-1. نظر ابن رشد درباره ی علّت کثرت در جهان هستی ……………………………………….. 155

3-3-5-3. منشاء پیدایش جهان……………………………………………………………………………………………. 156

3-3-5-4. جماد را نیز می توان فاعل نامید…………………………………………………………………………… 158

3-3-5-5. تقسیم علّت فاعلی………………………………………………………………………………………………… 158

3-3-5-6. تعریف فاعل [علت فاعلی] …………………………………………………………………………………… 158

3-3-5-7. معلول در چه چیزی به علّت نیازمند است؟………………………………………………………. 159

3-3-5-8. تأخر معلول از علّت………………………………………………………………………………………………. 162

3-3-5-9. نیاز هر متحرکی به محرک، یک اصل یقینی و عام نیست……………………………….. 162

3-3-5-10. تأثیر حقیقی علل و عوامل مادی………………………………………………………………………. 163

3-3-5-11. نقش علل فاعل الاهی………………………………………………………………………………………… 164

3-3-5-12. امکان که زمینه ساز ایجاد است یک حقیقت عینی است………………………………. 164

فصل چهارم: تحلیل نظرات غزالی و ابن رشد و نتیجه گیری…………………………………………………….. 166

4-1. تحلیل نظرات غزالی و ابن رشد………………………………………………………………………………………………. 167

4-1-1. اصل علیّت عامه…………………………………………………………………………………………………………………. 167

4-1-1-1. تحلیل نظرات غزالی.. 167

4-1-1-2. تحلیل نظرات ابن رشد. 168

4-1-2. اصل ضرورت علّی و معلولی………………………………………………………………………………………………. 169

4-1-2-1. تحلیل نظرات غزالی.. 169

4-1-2-1-1. نقد نظریه ی عادت غزالی…………………………………………………………………………………. 172

4-1-2-2. تحلیل نظرات ابن رشد. 174

4-1-3. اصل سنخیّت میان علّت و معلول…………………………………………………………………………………….. 174

4-1-4. معجزه و علیّت……………………………………………………………………………………………………………………. 174

4-1-4-1. تحلیل نظرات غزالی.. 175

4-1-4-2. تحلیل نظرات ابن رشد. 176

4-1-5. تعریف فاعل………………………………………………………………………………………………………………………… 177

4-1-5-1. تحلیل نظرات غزالی.. 177

4-1-5-2. تحلیل نظرات ابن رشد. 178

4-1-6. قاعده ی الواحد……………………………………………………………………………………………………………………. 178

4-1-6-1. تحلیل نظرات غزالی.. 178

4-1-6-2. تحلیل نظرات ابن رشد. 179

4-1-7. ملاک نیاز معلول به علّت…………………………………………………………………………………………………… 180

4-1-7-1. تحلیل نظرات غزالی.. 180

4-1-7-2. تحلیل نظرات ابن رشد. 181

4-1-8. حدوث و قدم عالم……………………………………………………………………………………………………………… 183

4-1-8-1. تحلیل نظر غزالی در بحث حدوث و قدم عالم.. 183

4-1-8-2. تحلیل نظر ابن رشد در بحث حدوث و قدم عالم.. 184

4-1-9. جدال غزالی و ابن رشد با ابن سینا…………………………………………………………………………………….. 186

4-1-9-1. تحلیل جدال غزالی با ابن سینا 186

4-1-9-2. تحلیل جدال ابن رشد با ابن سینا 188

4-2. اشتراک نظرات غزالی و ابن رشد……………………………………………………………………………………………. 189

4-2-1. انتقاد به ابن سینا 189

4-2-2. عدم تبیین مناسب از ارتباط معجزه و علیّت… 190

4-2-3. رد قاعده ی الواحد. 190

4-2-4. اثبات علیّت در رابطه ی بین خداوند و معلولات… 190

4-3. اختلاف نظرات غزالی و ابن رشد……………………………………………………………………………………………. 190

پایان نامه

4-3-1. اصل علیّت عامه. 190

4-3-2. ضرورت علّی و معلولی.. 191

4-3-3. سنخیّت علّت و معلول.. 191

4-3-4. تعریف فاعل.. 191

4-3-5. ملاک نیاز معلول به علّت… 191

4-3-6. قدم زمانی عالم.. 191

4-3-7. رابطه ی ضرورت علّی و صانع بودن خدا 191

4-3-8. ابن رشدِ ذات گرا و غزالیِ نومینالیست… 192

4-4. خاتمه؛ داوری در جدال غزالی و ابن رشد در بحث علیّت و فروع آن…………………………………. 193

4-4-1. داوری میان غزالی و ابن رشد در بحث علیّت عامه. 193

4-4-2. داوری میان غزالی و ابن رشد در بحث ضرورت علّی و معلولی.. 193

4-4-3. داوری میان غزالی و ابن رشد در بحث معجزه 193

4-4-4. داوری میان غزالی و ابن رشد در تعریف فاعل.. 194

4-4-5. داوری میان غزالی و ابن رشد در بحث قاعده ی الواحد. 194

4-4-6. داوری میان غزالی و ابن رشد در بحث ملاک نیاز معلول به علّت… 194

4-4-7. داوری میان غزالی و ابن رشد در بحث حدوث و قدم عالم.. 194

4-4-8. داوری میان غزالی و ابن رشد در جدال با ابن سینا 195

4-4-9. نتیجه ی کلی پژوهش…. 195

4-4-10. یافته های پژوهش و آزمون فرضیه ها………………………………………………………………………… 197

………………………………………………………………………………………………………………….. 201

مقدمه

1. بیان مسأله

از مشتركات هر نظام فلسفی بحث از علّت و معلول است، كه هر فیلسوفی بسته به مبانی خود به بحث و بررسی در این موضوع می پردازد. این قاعده و لوازم آن در طول تاریخ از سوی فلاسفه و متفكرین گوناگون مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نقش بحث علیّت در علوم مختلف و فلسفه به حدی است كه می توان گفت مبنای تمام علوم طبیعی و حتی دینی در این اصل باشد. اهمیت بحث علیّت تا جایی است كه ارسطو، فلسفه را به علم العلل تعریف كرده است. اولین منكران علیّت را هم می توان سوفسطاییان دانست. هیوم هم در عالم فلسفه ی غرب منكر این اصل شده است. در عالم اسلام نیز رویكردهای متفاوتی در قبال این اصل اتخاذ شده است؛ از یک سو فلاسفه ی مسلمان با اثبات و قبول اصل علیّت و ضرورت علّی و معلولی، كه مفاد اصلی این قاعده تلازم ضروری میان علّت و معلول است، نظام فلسفی خود را تبیین كرده اند، و از سوی دیگر چهره های شاخصی همچون بزرگان اشاعره مانند ابوحامد محمد غزالی و فخررازی، به مخالفت با این اصل پرداخته اند.

محور اصلی این پژوهش نقد، بررسی و تبیین مقایسه ای نظریات محمد بن احمد بن رشد اندلسی معروف به ابن رشد، از فلاسفه ی مسلمان قرن ششم هجری، به عنوان چهره ای كه رویكردی مشائی دارد و یكی از بزرگان اشاعره یعنی ابوحامد محمد غزالی معروف به امام محمد غزالی با تأکید بر نقدهای غزالی بر ابن سینا در بحث علیّت و لوازم آن است، که در راستای نیل به این هدف ابتدا به ذکر کلیاتی از مفهوم علّت و معلول پرداخته و سپس به تببین جنبه های مخالفت غزالی با علیّت و نظرات وی در این باب پرداخته ایم. برای درک بهتر نظرات غزالی بررسی نظرات ابن سینا نیز ضروری می نمود که برای دریافت نظرات ابن سینا سعی شده است که فصل اول این پژوهش یعنی کلیات بر اساس نظرات ابن سینا باشد. در آخر نیز نظرات و دفاعیات ابن رشد را در بحث علیّت مطرح کرده و در پایان نتیجه گیری از این جدال ارائه کرده ایم. اما چرا غزالی و ابن رشد؟

غزالی یکی از بزرگ ترین متکلمان اشعری است که هم در تبیین و تفسیر نظریه ی «عادت الله» اشاعره بیش ترین نقش را داشته و هم در نقد آرای فلاسفه درباره ی علیّت، بالاخص عنصر ضرورت علّی بیش ترین تلاش را کرده است. در تبیین نظریه ی اشاعره درباره ی علیّت، همه ی متکلمان اشعری بعد از غزالی، بدون شک وام دار او هستند. اگر نگوییم مهم ترین نقدها را به علیّت در طول تاریخ غزالی انجام داده است، بی تردید یکی از مهم ترین متفکرینی است که به این موضوع وارد شده و با نقدهای خود سعی در فرو ریختن بنیان فلسفه ی مشاء داشته است. ابن رشد نیز در مقام فیلسوفی ارسطویی و مسلمان در تهافت التهافت با چالش های غزالی روبرو می شود و به جهت دفاع از آرای فلاسفه تبیین خود را از علیّت فلسفی ارائه داده است. به نظر می رسد بررسی نظرات این دو متفکر پیرامون مسأله ی علیّت و فروع آن، گامی مهم در تبیین این مسأله باشد. امید است که بتوانیم در این پژوهش، گامی هر چند کوچک در راستای این هدف برداریم.

2. اهمیت موضوع

اصل علیّت به عنوان یک اصل کلّی و عام، مورد استناد همه ی علومی است که درباره ی موضوعات حقیقی بحث می کند. از سوی دیگر کلّیت و قطعیّت هر قانون علمی، مرهون قوانین عقلی و فلسفی علیّت است و بدون آنها نمی توان هیچ قانون کلّی و قطعی در هیچ علمی به اثبات رسانید.

برای درک بهتر اهمیت مبحث علیّت به موارد ذیل می توان اشاره کرد:

الف) علیّت و اثبات حقایق عینی

اثبات وجود حقیقی اشیاء عینی و خارج از نفس، مرهون اصل علیّت است و بدون آن راهی برای اثبات حقایق عینی باقی نمی ماند. همچنین اثبات مطابقت ادراکات با اشیاء خارجی نیازمند به قوانین فرعی علیّت است.

توضیح اینکه تصدیق واقع عینی جهان هستی، اگر چه امری قطعی و ضروری است و نیازمند به دلیل نیست، اما این تصدیق ضروری فقط به وجود اجمالی جهان هستی نظر دارد. اینکه هر احساسی، واقعیت عینی دارد، از راه ضرورت حاصل نمی شود، لذا باید آن را اثبات نمود. اگر علیّت و نظام علّی و معلولی را نپذیریم اثبات چنین امری ممکن نیست؛ زیرا صورت هایی که در ذهن تحت شرایط خاصی پدید می آیند، ثابت می کنند که علّتی از خارج سبب پیدایش آنها شده است. اگر مبداء علیّت نباشد احساس و یا وجود شیء در حس نمی تواند وجود واقع عینی را که در قلمرو دیگری موجود است، کشف نماید.

ب) علیّت و استدلال

مبداء علیّت تنها مبدئی است که کلیه ی کوشش ها در راه استدلال، در کلیه ی قلمروهای فکری انسان بکار برده می شود، بر آن متوقف است. زیرا غرض از استدلال اثبات امری است که ثابت نشده است. بنابراین دلیل، علّت و واسطه در اثبات است و چیزی را که مجهول است، معلوم می گرداند. اگر رابطه ی علیّت و معلولیت را درک نکنیم از هیچ استدلالی نمی توانیم نتیجه بگیریم. زیرا نتیجه، معلول مقدمه ها است و هنگامیکه قانون علیّت از حساب ساقط گردد و هیچگونه ضرورتی بین علّت و معلول وجود نداشته باشد، ارتباطی نیز بین دلیل و آن حقیقت که مورد استدلال قرار گرفته است، نیز باقی نمی ماند.

ج) علیّت و اثبات خداوند

قانون علیّت، از با ارزش ترین قوانین مورد استفاده در فلسفه ی الهی است. همین قانون با سایر قوانین منشعب از آن است که ما را ملزم می کند که تمام رشته های علّی و معلولی را منتهی به یک ذات کامل و غیر معلول بدانیم و همه ی نظامات را تحت نظام واحد و قائم به ذات واحد بشناسیم. به همین دلیل است که مرحوم صدرالمتألهین در جلد دوم اسفار می نویسد:

أن الطریق إلى إثبات الصانع ینسد بسببه فإن الطریق إلیه هو أن الجائز لا یستغنی عن المؤثر فلو أبطلنا هذه القاعدة لم یمكننا إثبات واجب الوجود.

اگر علیّت نفی گردد، راه اثبات صانع نیز مسدود می شود. زیرا طریقه ی اثبات صانع این است که هر امر ممکنی محتاج به مؤثر است و چنانچه این طریق باطل شود، امکان اثبات واجب الوجود نخواهد بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:52:00 ق.ظ ]




2-3-2 ابواب بهشت وجهنم ازدیدگاه ملاصدرا 30

2-3-2-1 باب هشتم باب قلب… 32

2-3- 3ابواب بهشت وجهنم از دیدگاه امام خمینی.. 34

2-3-4مناسبات آن آیات و روایات… 37

2-4 درجات و درکات بهشت وجهنم. 39

2-4-1 درجات بهشت و درکات جهنم از دیدگاه ملاصدرا 39

2-4-2درجات بهشت و درکات جهنم از دیدگاه امام خمینی.. 47

2-4-2-1بهشت و جهنم اعمال. 47

2-4-2-2بهشت و جهنم اخلاق.. 48

2-4-2-3بهشت و جهنم لقاء. 49

2-4-3 مناسبات آن با آیات وروایات… 51

2-4-3-1 انواع واقسام بهشت در قرآن وروایات… 51

2-4-3-1- 1تبیینی ازجنت نعیم وساکنان آن. 52

2-4-3-1-2 تبیینی از جنت عدن وساکنان آن. 55

2-4-3-1-3 تبیینی از جنة المأوی وساکنان آن. 59

2-4-3-1-4 تبیینی از جنت فردوس وساکنان آن. 61

2-4-3-2 طبقات جهنم در قرآن. 62

2-4-3-2-1 تبیینی از هاویه. 66

2-4-3-2-2تبیینی از سعیر. 68

2-4-3-2-3 تبیینی از جَحیم. 68

2-4-3-2-4 تبیینی از سقر. 69

2-4-3-2-5 تبیینی از حطمه. 70

2-4-3-2-6 تبیینی از لظی.. 71

2-4-3-2-7 تبیینی از جهنم. 72

. 75

3- 1 حقیقت مکان وزمان. 76

3-1-1 حقیقت مكان. 77

3-1-1-1حقیقت مکان از دیدگاه ملاصدرا 78

3-1-1-2حقیقت مکان از دیدگاه امام خمینی.. 79

3-1-2 حقیقت زمان. 79

3-1-2-1حقیقت زمان از دیدگاه ملاصدرا 82

3-1-2-2 حقیقت زمان از دیدگاه امام خمینی.. 85

3-2 مکان وزمان بهشت وجهنم. 87

3-2-1 مکان وزمان بهشت وجهنم از دیدگاه ملاصدرا 87

3-2-2 مکان وزمان بهشت وجهنم از دیدگاه امام خمینی.. 89

3-2- 3مناسبات آن با آیات وروایات… 92

3-3 وجود کنونی بهشت وجهنم. 98

3-3-1 دلائل منکران. 99

3-3-1-1 دلیل نقلی.. 100

3-3-1-2 دلیل عقلی منکران. 102

3-3-2 دیدگاه ملاصدرا در مورد وجود کنونی بهشت وجهنم. 102

3-3-3دیدگاه امام خمینی در مورد وجود کنونی بهشت وجهنم. 104

3-3-4 مناسبات آن با آیات وروایات… 105

3-3-4-1 آیات وروایات مربوط به معراج پیامبر(ص) 106

3-3-4-2 آیاتی که دلالت بر مهیاشدن بهشت وجهنم دارد. 107

3-3-4- 3آیات وروایات دال بر رؤیت بهشت وجهنم در دنیا 108

3-3-4-4 احاطه جهنم به کافران. 109

3-3-4-5آیاتی که مالکیت مؤمنین را بر بهشت ثابت می کند. 111

3-3-4-6 روایات دالّ بر تشکیل کنونی بهشت وجهنم از اعمال انسان ها 111

. 114

4-1 نعمت های بهشتی.. 115

4-1-1خدمتگزاران بهشتی.. 115

4-1-2 ظروف بهشتی.. 118

4-1-3 لباس‏ها و زیورهای بهشتی.. 119

4-1-3-1 لباس هایی از سندس واستبرق.. 119

4-1-3-2 دستبندهایی از طلا، نقره ومروارید. 120

4-1-4 همسران بهشتی.. 120

4-1-4- 1پاک و پاکیزه 121

4-1-4-2 فراخ چشم. 122

4-1-4-3 تنها دلباخته ی همسران خویش و هم سن وسال. 122

4-1-4-4 همچون مروارید در صدف ویاقوت ومرجان. 124

4-1-5 مشروبات بهشتی.. 128

4-1-5-1شراب های طهور وغیر مسکروعاری از تباهی.. 128

4-1-5-2آب حیات… 130

4-1-6 نهرهای بهشتی.. 132

4-1-7 خوردنی‏های بهشتی.. 134

4-1-7-1 میوه های فراوان. 134

4-1-7-2میوه های دائمی.. 136

4-1-7-3 درخت سدر. 137

4-1-7-4گوشت های بهشتی.. 139

4-1-8تخت‏ها و فرش‏ها 140

4-1-8-1 تخت ها ی رو به روی هم. 140

4-1-8-2 تخت هایی زربا فت… 142

4-1-8-3 تخت ها وفرش هایی بلند مرتبه. 142

4-1-9 سلام وامنیت… 144

پایان نامه

4-1-10 مقام رضوان الهی.. 148

4-1-11 خلود در نعمت ها ولذت ها 154

4-2 عذابهای جهنم. 155

4-2-1خوردنی های جهنم. 156

4-2-1-1ضریع. 156

4-2-1-2غذای گلوگیر. 157

4-2-1-3غسلین.. 157

4-2-1-4حمیم و غساق دو نوشایه جهنمی.. 158

4-2-1-5 درخت زقّوم. 160

4-2-2 غل و زنجیر دوزخیان. 165

4- 2- 3 لباس های دوزخیان. 168

4-2-3-1 لباس های آتشین.. 168

4-2-3-2پیراهن های آتش زا (قطران) 168

4-2-4 گرزهای آتشین.. 169

4-2-5 سایه هایی از دود و آتش… 170

4-2-6 بادهای گرم و سوزان. 172

4-2-7 تبدیل پوست انسان بعد از سوخته شدن آن در آتش دوزخ.. 174

4-2-8 سوختن درون انسان به وسیله آتش جهنم. 177

4-2-9 دشمنی وخصومت… 180

4-2-10 خلود در عذاب… 181

.. 185

. 189

الف- فهرست منابع فارسی: 189

ب- فهرست منابع عربی: 192

ج- فهرست مقالات… 197

فصل اول:

کلیات

1-1مقدمه

مباحث مربوط به بهشت وجهنم از اصلی ترین مباحث حوزه معادشناسی است.این پایان نامه متکفل استقراء آراء امام خمینی(ره)وملاصدرا در این زمینه وهمچنین دسته بندی وارائه نظام مند این آراء به صورتی روش مند می باشد.یکی دیگراز رسالت های این پایان نامه این است که در نگاه تطبیقی به این ارائه مبادرت ورزد تابرخی از نقاط عطف ونوآوری های خاص در نظرگاه امام(ره) که ازپیروان مکتب صدرایی است کشف گردد ورسالت مهم دیگراین پایان نامه غنی سازی درون مایه ی مباحث وتبیین های فلسفی عرفانی آراء ازدیدگاههاوتحلیل های تفسیری حضرت امام وملاصدرا وبیان استشهادها واستدلال های مربوط به آیات وروایات در حوزه های مورد بحث است.مسائلی نظیر:ماهیت بهشت وجهنم وجایگاه آن در عوالم وجود وقیامت ومکان وزمان بهشت وجهنم وسایر شاخصه های آن وطبقات بهشت وجهنم ومقامات آن وارتباط آنها با اعمال وجسمانی وروحانی بون عذابهاو…همه وهمه ازمسائلی است که در یک نظام وساختارروشن وازسویی مبتنی برمبانی فلسفی عرفانی وازسوی دیگرمدلل به آیات وروایات می توانند در این پایان نامه عرضه گردند.

1-2سؤالات تحقیق

1-2-1سؤالات اصلیِ تحقیق

-ماهیت وشاخصه ها بهشت وجهنم از دیدگاه امام خمینی وملاصدرا چیست و آراء ایشان در این زمینه چه مناسبتی با آیات و روایات دارد ؟

– طبقات ومراتب بهشت و جهنم و جلوه های پاداش وعذاب آن از دیدگاه امام خمینی وملاصدرا چیست و چه مناسباتی با اعمال وملکات انسان دارد وشواهد این آراء در آیات و روایات چیست؟

1-2-2سؤال فرعی تحقیق

– تبیین فلسفی عرفانی آراء ونظرات حضرت امام وملاصدرا در تطابق با دیدگاههای تفسیری ایشان چگونه انجام پذیر است وچه آیات وروایاتی نظرات ایشان را تأیید می نماید؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:51:00 ق.ظ ]




…… 20

7.1.2- جایگاه و اهمیت مثل در زندگی انسان از دیدگاه افلاطون……………………………………………. 26

8.1.2- تمثیل ……………………………………………………………………………………………………………………………….. 27

9.1.2- تأملی پیرامون تأویل مثل افلاطون ………………………………………………………………………………… 29

بخش دوم : مبانی معرفتی مثل

1.2.2- نقش مثل در معرفت شناسی …………………………………………………………………………………………. 37

2.2.2- تأملی در كسب معرفت…………………………………………………………………………………………………….. 45

3.2.2- مفاهیم حقیقی و اعتباری………………………………………………………………………………………………… 47

4.2.2- معرفت حقیقی ………………………………………………………………………………………………………………… 49

5.2.2- تأملی در مفاهیم حقیقی و اعتباری ………………………………………………………………………………. 50

6.2.2- متعلَّق علم ……………………………………………………………………………………………………………………….. 51

بخش سوم : مثل و عالم طبیعت

1.3.2- مفهوم « مادی » و « مجرد »………………………………………………………………………………………….. 59

2.3.2- ویژگی های اجسام و مجردات ………………………………………………………………………………………… 60

3.3.2- نیاز ماده به صورت ………………………………………………………………………………………………………….. 61

4.3.2- پیوستگی ماده و صورت ………………………………………………………………………………………………….. 64

5.3.2- رابطه مثل و ماده …………………………………………………………………………………………………………….. 64

6.3.2- روابط واحد و كثیر در مثل …………………………………………………………………………………………….. 65

فصل سوم : بررسی مثل از دیدگاه ابن سینا

بخش اول : ابن سینا و مثل افلاطونی

1.1.3- مثل افلاطونی از دیدگاه ابن سینا ………………………………………………………………………………….. 70

پایان نامه

2.1.3- اتحاد فرد مجرد و مادی در ماهیت ………………………………………………………………………………… 76

3.1.3- تداخل متبانیات ………………………………………………………………………………………………………………. 80

4.1.3- تشكیك بین فرد مادی و فرد مجرد …………………………………………………………………………….. 85

5.1.3- انتقاد بر دیدگاه ابن سینا پیرامون مثل افلاطونی…………………………………………………………… 90

فصل چهارم : بررسی مثل از دیدگاه صدرالمتألهین

بخش اول- دیدگاه صدرالمتألهین در تحقیق و ثبوت صور و مثل افلاطونی

1.1.4- صدرالمتألهین و مثل …………………………………………………………………………………………………….. 95

2.1.4- نقد تأویلات بعضی از حكما ……………………………………………………………………………………………. 97

3.1.4- قیاس افراد عالم ناسوت با مثل نوریه …………………………………………………………………………….. 102

4.1.4- دلایل سه گانه مشرقیه…………………………………………………………………………………………………….. 103

5.1.4- نتایج برهان ………………………………………………………………………………………………………………………. 108

بخش دوم- نقد و بررسی دیدگاه صدرالمتألهین

1.2.4- اثبات وجود حركت …………………………………………………………………………………………………………. 112

فصل پنجم : استنتاج و استنباط

بخش اول- نتیجه گیری

نتیجه گیری …………………………………………………………………………………………………………………………………. 124

فهرست منابع و مأخذ…………………………………………………………………………………………………………………….. 126

چکیده انگلیسی……………………………………………………………………………………………………………………………… 000

بخش اول

مقدمه

حمد و سپاس خداوندی را سزاست كه شدت ظهورش او را مخفی ساخته است. حقیقت آن است که در این عبارت که هیچگونه شکی در آن نمی باشد هر موجودی که دارای نفس باشد اعم از نباتی و حیوانی و ناطقه ، بدنبال کمال نهایی می باشند که بعضی از این موجودات مانند نبات و حیوان کمال نهایی آنها تا یک قلمروی است و تنها انسان یا چیزی شبیه به انسان است ، یعنی موجودی که دارای عقل و اختیار باشد و در مرتبه دیگری از وجود باشد که تا به آن غایت نهایی خود یعنی بیرون آمدن از کثرت و تا رسیدن به آن وحدت ناب و صرف لحظه ای قرار و آرام ندارد که ما این مسئله را به بداهت در خود و دیگران در می یابیم.

بنابرین باید گفت هدف و غایت یکی است ولی بعضی بیراهه می روند و تعداد اندکی که این مسیر را به درستی می پیمایند.یافتن حقیقت چیزی است که همواره هر کسی بدنبال آن است «هر انسانی طالب حقیقت است» که این خود یک قضیه موجبه کلیه است .لذا ما بر حسب تمایل درونی ، موضوعی که انتخاب نموده ایم مثل افلاطونی است. هر جا سخن از افلاطون به میان می آید واژه مثل، در ذهن تداعی می شود. و هر گاه سخن از مثل به میان می آید نام افلاطون به ذهن متبادر می شود.گویی چنین است که این دو واژه دارای تقابل تضایف اند.افلاطون تلاش می نماید با اثبات مثل طرحی نو در معرفت پیش روی بشر بگشاید و جهان هستی را از آن زاویه به تماشا بنشیند لذا با توجه به انگیزه و علاقه درونی ام این موضوع را برگزیدم.

برداشت اینجانب آن است که در این زمینه شاید بتوانم کار مفیدی انجام دهم. یكی از ویژگی های ذاتی بشر اعم از فلاسفه و دیگر انسان ها همواره دست یابی به حقیقت بوده است و در این راستا عده ای برای یافتن حقیقت، مقوله «معرفت» و چگونگی حصول آنرا پیش رو كشیدند و از آنجائیكه معرفت درست و یقینی به عنوان دانشی درست و مطمئن را نمی توان در میان محسوسات بدست آورد چونكه پیوسته در معرض تغییرند لذا باید به اموری ثابت و جاودان دست پیدا كنیم كه در معرض تغییر و زوال نباشند لذا این امر نگارنده را بر آن داشت كه این مهم را در مثل افلاطونی جستجو و بررسی نماید لذا دیدگاه دو فیلسوف بزرگ اسلام را كه یكی از آندو از مخالفین مثل «ابن سینا» و دیگری یكی از مدافعین مثل «صدرالمتألهین»، برایم بسیار اهمیت داشت برگزیدم و بر آن شدم تا جایی كه بضاعت علمی ام اجازه دهد دیدگاه های هر كدام را بررسی نمایم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:51:00 ق.ظ ]