4-1-1- دیدگاه هیوم 28

4-1-1-1 نقد دیدگاه هیوم 31

4-1-2-دیدگاه راسل 33

4-1-2-1 نقد دیدگاه راسل 35

4-2- قائلان به این همانی شخصی 36

4-2-1 -معیار بدنی 37

4-2-1-1- دلایل قائلان به ملاک بدنی 38

4-2-1-2- نقد معیار بدنی 39

4-2-2 – ملاک مغزی و نقد آن 42

4-2-3- ملاک حافظه و آگاهی 43

4-2-3-1- نقد دیدگاه حافظه 45

4-2-4- ملاک پیوستگی روان شناختی و نقد آن 46

4-2-5- ملاک نفس 47

4-2-5-1- نقد ملاک نفس 48

5- معیار این همانی براساس آراء ملاصدرا 52

5-1- صدرا جسم را منشأ همه افعال و آثار انسان نمی داند 53

5-2-صدرا نوعیت انسان را به نفس نسبت می دهد. 54

5-3- صدرا نفس را صورت بدن می داند. 55

5-4 -بررسی ملاک بدن و حافظه به عنوان ملاک این همانی از دیدگاه صدرا 56

6- نفس معیار این همانی.. 58

نتیجه گیری.. 61

فصل سوم: بررسی براهین اثبات وجود و بقای نفس…. 63

1-بررسی براهین اثبات نفس… 64

2-اثبات نفس از نظر ملاصدرا 73

3- بقای نفس… 74

3-1- اثبات بقای نفس به طور کلی 74

3-2- اثبات بقای نفس پس از فساد بدن 76

نتیجه گیری.. 79

فصل چهارم: این همانی و جاودانگی… 80

1- رابطه ی این همانی و جاودانگی.. 81

2- انواع جاودانگی انسان.. 83

2-1- جاودانگی عرفی 83

2-1-1- جاودانگی انسان در یاد و خاطره ها 83

2-1-2- جاودانگی ازطریق ذراری و اعقاب 83

2-1-3- جاودانگی از طریق آثار 83

2-2- جاودانگی شخصی و غیر شخصی 83

2-3- جاودانگی دنیوی و اخروی 84

2-3-1- جاودانگی دنیوی 84

پایان نامه

2-3-1-1- تناسخ 84

2-3-2-جاودانگی اخروی 85

2-3-2-1- نظریه برانگیختگی ابدان 85

2-3-2-1-1-بررسی مسأله این همانی در نظریه برانگیختگی ابدان 90

2-3-2-2- نظریه ی جاودانگی در پرتو بدن مثالی 91

2-3-2-3- نظریه ی روح مجرد 92

2-3-2-3-1- دیدگاه ابن سینا بر مبنای معاد روحانی 93

دیدگاه ابن سینا در مورد مسأله این همانی و جاودانگی 97

2-3-2-3-2- نظریه صدرایی در تبیین معاد جسمانی 100

2-3-2-3-2-1-بررسی مسأله این همانی صدرایی در اثبات معاد جسمانی 108

نتیجه گیری.. 112

فصل پنجم: این همانی و حرکت جوهری… 114

1-حرکت.. 115

1-1- انواع حرکت 116

1-2-اقسام حرکت جوهری 116

2- معنای حرکت در جوهر. 117

2-1 – دلیل منکرین حرکت در جوهر 121

2-2-موضوع در حرکت جوهری بر اساس دیدگاه صدرا 123

2-3- این همانی و حرکت جوهری: 124

3- حرکت جوهری نفس… 126

3-2 -مراحل و اکوان وجودی نفس 128

3-3-حرکت اشتدادی نفس 129

3-4 -حرکت جوهری نفس و حل مشکل این همانی 132

نتیجه گیری.. 134

جمع بندی نهایی.. 136

منابع و مآخذ. 140

چکیده انگلیسی.. 145

 

فصل اول: کلیات

 

مقدمه

این همانی فردی یا هویت شخصی معادل واژه ی personal Identity ، یکی از مسائل اصلی مورد بحث در فلسفه نفس است. سؤال از اصل و ماهیت انسان و این که چه عاملی باعث می شود فرد از تولد تا زمان مرگش یک شخص باقی بماند و چگونگی تشخیص این استمرار از مباحث مطرح در مسأله این همانی شخصی است. سؤال اصلی در این همانی شخصی این است که، دلیل منطقی و شرایط کافی برای اینکه فرد P2 در زمان T2 همان شخصP1 در زمان T1 باشد چیست؟ سؤال دیگر این است که با چه شواهد ظاهری یا تجربی و یا احیاناً غیرتجربی ما می توانیم حکم به این همانی شخصی بدهیم؟[1] به چه دلیل، ما همان انسان ده سال قبل هستیم؟ چه دلیلی برای اثبات این ادعا داریم؟ عامل حفظ این وحدت در وجود ما چیست؟

از هنگام تولد تاکنون ظاهر بدن ما و حتی بسیاری از سلول های بدن ما تغییر کرده است، اما ما باز هم خود را همان فرد گذشته می دانیم. ممکن است در این میان بدن ما دچار تغییرات اساسی هم شده باشد: به عنوان مثال دست یا پای ما قطع شده باشد، آیا با وجود این تغییرات، ما هنوز همان فرد گذشته هستیم و این همانی ما حفظ شده است یا این که باید بگوییم ما تنها شبیه به فرد گذشته هستیم. این امر مسلم است که به لحاظ بدنی و ظاهری با فرد گذشته دارای این همانی نیستیم، اما آیا این گونه تغییرات باعث می شود که ما فرد دیگری باشیم؟ این سؤالات هرچند ساده به نظر می رسند ، اما سال های متمادی ذهن فیلسوفان نفس را به خود مشغول داشته است. سؤال از این همانی فردی و چیستی آن و چگونگی استمرار آن از جمله پرسش های اساسی و رایج در فلسفه نفس یا ذهن است. فیلسوفان ذهن پاسخ های متفاوتی به این گونه سؤالات داده اند ، اما آن چه مسلم است چگونگی دیدگاه آنان در باب حقیقت انسان تأثیر مستقیمی بر تبیین آنان از مسأله ی این همانی دارد؛ به عنوان مثال: تجربه گرایان و کسانی که حقیقت انسان را تنها به یک جوهر مادی تحویل می برند، عامل حفظ هویت فردی انسان را بدن مادی یا یکی از اجزای آن نظیر: مغز نسبت داده اند ، اما در مقابل کسانی که حقیقت انسان را جوهری غیرمادی می دانند این استمرار را در نتیجه ی استمرار یک جوهر غیرمادی یا همان نفس تلقی می کنند به گونه ای که برخی مانند ابن سینا و دکارت تمام حقیقت و این همانی انسان را چه در حیات دنیوی و هم در حیات اخروی بر اساس همین نفس مجرد تبیین می کنند ، اما دوگانه انگارانی مانند: ملاصدرا با دیدگاه ویژه خود در باب رابطه نفس و بدن این همانی انسان را در پرتو نفس و بدن هر دو ممکن می سازد.

در مقابلِ دیدگاه قائلان به این همانی شخصی، بعضی فیلسوفان استمرار هویت فردی یا وجود یک خود مستمر را نوعی توهم به شمار آورده اند. از نظر آنان این تنها یک تخیل است که ما فکر می کنیم، انسانی را که اکنون می بینیم همان انسان چند لحظه قبل یا انسان چند سال پیش است؛ درست مانند خانه ای که ما در مورد آن بگوییم این خانه همان خانه پنجاه سال قبل است. از نظر آنان ما هر لحظه با انسانی جدید یا خانه ای جدید مواجه هستیم که تنها شبیه به آن انسان گذشته یا خانه گذشته است. این خطای ذهن انسان است که با مشاهده این تصاویر مستمر و شبیه به هم، چنین وحدتی را توهم می کند.

نکته ی قابل توجه این است که مسأله ی هویت شخصی، تنها دغدغه ی فیلسوفان ذهن نیست بلکه، این بحث ارتباط تنگاتنگی با سایر حوزه های علم نظیر: علم اخلاق، حقوق و کلام دارد. با اعتقاد به وجود یک خود مستمر در وجود انسان است که می توان انسان ها را به لحاظ اخلاقی و حقوقی مسئول کارهای گذشته شان دانست؛ باور به چنین استمراری موجب مجازات مجرم حتی پس از سالیان دراز می شود. هم چنین مسأله ی هویت شخصی در مباحثی مانند: جاودانگی، چگونگی حیات پس از مرگ، عذاب و پاداش نقش اساسی ایفا می کند، بدون بیان دقیق چگونگی استمرار فرد انسان در حیات پس از مرگ، هیچ یک از این آموزه ها قابل توضیح و تبیین عقلانی نیست.

با توجه به اهمیت بحث این همانی شخصی، این پایان نامه به بررسی این مسأله در آراء یکی از مشاهیر فلسفه اسلامی؛ یعنی ملاصدرا پرداخته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...