مورد تایید قرار داده اند. در مجموع و براساس پژوهش های موجود می توان نتیجه گرفت كه شخصیت و استرس های تجربه شده توسط هر فرد می تواند پیش بینی كننده سلامت روانی فرد باشد. معلمان نیز مانند سایر افراد جامعه تحت تاثیر شخصیت و محیط اطراف خود قرار می گیرند و از آنها تاثیر می پذیرند و متقابلا بر محیطشان نیز تاثیر می گذارند.

معلمانی كه از شخصیت انعطاف پذیر، برونگرا و مسئولیت پذیر برخوردار هستند مطمئنا از سلامت روانی برخوردار خواهند بود و برعكس معلمانی كه درونگرا و روان نژند بوده و منابع متعدد استرس را تجربه می كنند، سلامت روانی كمتری خواهند داست و این به نوبه خود در ارتباطات بین فردی، تدریس و رفتار معلمان و نهایتا در یادگیری و پیشرفت فراگیران تاثیر عمده ای خواهد گذاشت.

استرس، كنش وری فرد در قلمرو اجتماعی، روانشناختی، جسمانی، خانوادگی و شغلی را دچار اختلال می كند و نارضایتی شغلی، كاهش تولید، افزایش خطاها، تنزل سطح قضاوت و كندی زمان واكنش را در پی دارد. استرس براساس ایجادتغییرات روانشناختی مانند افزایش تحریك پذیری، اضطراب، تنش، حالت عصبی و ناتوانی در مهار خود، روابط اجتماعی و خانوادگی را مختل می كند و در ایفای نقش حرفه ای ضعف و سستی بوجود می آورد ( استورا[1]، 1386).

پایان نامه

بنابراین هر چقدر استرس تجربه شده معلم بیشتر باشد نارضایتی شغلی، سستی در تدریس، كاهش توان جسمی، ضعف روابط اجتماعی و درك نامناسب فراگیران نیز بیشتر خواهد بود و نهایتا نتیجه این خواهد بود كه دانش آموزان مضطرب، دلسرد، كم سواد و منفعل را تحویل جامعه خواهد داد. مسلما این روند به نفع هیچ جامعه ای نخواهد بود. تضمین آینده جامعه نیاز به معلمانی توانمند، سالم و با نشاط و دانش آموزانی فعال، پركار و جدی دارد.

با اندك تاملی در رابطه با مسائل مطرح شده و اهمیت سلامت روانی معلم، به راحتی ضرورت پرداختن به این پژوهش مشخص می گردد، به ویژه اینكه بدون سلامت روانی معلم، اساس تعلیم و تربیت دچار مشكل می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...