4- 1 – طبیعت­گرایی توصیفی ……………………………………………………………. 32

4 – 1 – 1- توصیف گزارش ­گونه و روایی …………………………………………. 32

4 – 1 – 2 – توصیفات ساده نمادین …………………………………………………35

4 – 1 – 3 – توصیف براساس شخصیت­بخشی به عناصر طبیعت (تشخیص) ….. 37

4– 2 – طبیعت گرایی با کارکرد عناصر حماسی…………………………………… 38

4- 2 – 1 – پیوند حماسه و تغزل ………………………………………………………. 39

4- 2- 2 – بازتاب روح حماسی در عناصر زبانی و بلاغی ……………………. 39

4-2 – 2- 1 – واژگان …………………………………………………………………….. 41

4- 2 – 2- 2 – ایماژها و تصاویر حسّی……………………………………………….. 42

4 – 2 –3 – لحن و آهنگ حماسی ………………………………………………….. 55

4 – 2 – 3 – 1 – لحن غمگینانه و سوگوارانه ……………………………………55

4 – 2 – 3 – 2 – گله و شکایت ………………………………………………….. 56

4 – 2 – 3 – 3 – صفا و صمیمیت …………………………………………………… 56

4 – 2 – 4 – تلفیق حماسه و عرفان ………………………………………………. 57

4 – 3 – طبیعت گرایی تألیفی وتأویلی ………………………………………….. 61

4 – 3 – 1 – تصویر رمانتیک ………………………………………………………… 63

4 – 3 – 2 – فردیّت در تصویر و کارکرد ایماژها و تصاویر ………………… 69

4 – 3 – 3 – تنوّع ایماژها و تصاویر خیالی در طبیعت­گرایی تألیفی و تأویلی….. 73

4 – 3 – 4 – بیان دردهای نگفتنی از راه تأویل نمادین عناصر طبیعی ………78

4 – 4 – طبیعت­گرایی شهودی ……………………………………………………… 82

4 – 4 – 1 – تقابل عقل وعشق ……………………………………………………… 83

4 – 4 – 2 – وحدت عارفانه با هستی …………………………………………… 85

4 – 4 – 3 – تلفیق نگاه شهودی و اجتماعی …………………………………….. 89

4 – 4 – 4 – تمایزهای زبانی و بلاغی در دوره­ی شهودی …………………. 91

4 – 4 – 4 – 1 – تمایز زبانی …………………………………………………… 92

4 – 4 – 4 – 2 – ایماژها و صناعات بلاغی ……………………………………. 96

پایان نامه

4 – 5 – طبیعت و جنبه­های سمبلیک آن …………………………………… 102

4 – 6 – عینیّت و ذهنیّت …………………………………………………………. 105

4 – 7 – رابطه­ی عشق، انسان و طبیعت …………………………………… 107

فصل پنجم

5 – نتیجه ­گیری ……………………………………………………………………… 115

5 -1 – نتیجه گیری …………………………………………………………………. 116

5 – 2 – تحلیل نموداری …………………………………………………………. 127

5 – 3 – منابع و مآخذ ………………………………………………………….. 128

چکیده:

قیصر امین­پور یکی از برجسته­ترین شاعران پس از انقلاب اسلامی است که توانسته است سبک و طرز­تازه­ای در شعر بیافریند که هم ساختار کلی کلام خود را منسجم سازد و هم در سایه ی ساختار کلام و الگوهای ادبی، الگوی جهان­ نگری خود را براساس تجربیّات شخصی به مخاطبان خویش انتقال دهد. عناصر طبیعی نقش مهمّی در بیان اندیشه و احساس وی دارند ؛ و تصاویر شعری او غالباً با عناصر طبیعی شکل گرفته­اند . شاعردرپدیده ها و جلوه های زیبای الهی به دقّت می نگرد وباخیال دور­پرواز خود، زیبایی های شگفت انگیز پنهان در طبیعت را کشف وآن را در آیینه­ی نهان خود باز می­سازد و آن رادر لباس الفاظ وکلمات در می­آورد و در اعماق روح وجان مخاطب تاثیر شگفت برجا می­گذارد. در این رساله، دلایل رویکرد شاعر به طبیعت، چگونگی کاربرد واژگان و تصاویر شعری امین­پور ، در دوره­های مختلف حیات شعری وی، با عناوین ذیل مورد بررسی قرار می­گیرد: الف) طبیعت­گرایی توصیفی که شاعر در آن، با به کار گرفتن وصف­های روشن، تک­ معناودقیق و خود، تصاویری می­سازد که مقبول عقل و ادراک حسّی است. ب) طبیعت­گرایی با کارکرد عناصر حماسی که در آن، شاعر به دلیل اعتقاد خود و فضایی که در آن قرار گرفته است، واژگان و تصاویری را می سازد که بیانگر خشم و اقتدار و ستیهندگی باشد و گاه به تناسب فضای حاکم، حماسه را با تغزّل و عرفان در هم می­آمیزد و تصاویر، بار حماسی غزل را در کنار بار تغزّلی آن به خوبی به دوش می­کشند. پ) طبیعت­گرایی تألیفی و تأویلی که در آن، شاعر به کمک عناصر طبیعی تصاویری را ارائه می­دهد که در زیر­ساخت آن، می­توان به دغدغه­های درونی شاعر و آرمان­های او پی برد. ­ت) طبیعت­گرایی شهودی که در دوره سوّم شعری او نمود پیدا می­کند، ایماژها از درون­گرایی او حکایت می­کند و دل­مشغولی وی به زبان ویژه که زبان گفتاری و امکانات معنایی و صوتی زبان است، سبک وی را به سوی طبیعی شدن سوق می دهد. ث) طبیعت و جنبه­های سمبلیک آن که در آن شاعر با رشته­ای از ارتباطات تأویلی، مصداق­های عینی و ذهنی نمادها را به هم پیوند می­دهد و از این رهگذر، احوال درونی خود را بیان می­کند.

در دو بخش پایانی نیز به عینیّت ، ذهنیّت و رابطه عشق، انسان و طبیعت و نقش آن در اشعار قیصرامین پور پرداخته شده است.

فصل اول: مقدمه

1-1- بیان مسأله

«چهارعنصر: خاک، آب، باد، آتش، در اصطلاح فلاسفه قوّه­ی مدبّره­ی همه­ی چیزهاست ودرعالم که عبارت است از: زیرفلک قمر تا مرکز زمین و ما آنچه راعینیّت داشته باشد و در خارج از ذهن آدمی محقق گردد، را طبیعت می نامیم.» (دهخدا،1335 )

طبیعت، قسمتی از هستی است و وابسته به لحظات تفکّرانسان وجدایی ازطبیعت، یعنی جدایی از هستی، واژه­ی­طبیعت درحرکت وجودی انسان ، مثل یک جویبار روان وزلال است و­ مظاهر و تجلیّات­آن هم تداعی­کننده ی یک هستی پاک و بی­آلایش. بنابراین شاعربا اندیشیدن درباره ی طبیعت وزیستن باآن درواقع به خود می اندیشد و درخود زیست می کند و تلاش می­کند تا با هستی رابطه­ای عاطفی برقرار­کند و­روحش را به بی­کرانگی وگسترد­گی طبیعت وعشق ، متصل کند. درمشاهده­ی مناظرطبیعی نخست ذهن شاعرازجمال وزیبایی های طبیعت متاثر­می­شود، نیروی تخیّل وتداعی­معانی و اندیشه­های مختلف، او را به عا­لمی دیگرمی­برد وشاعردرصدد برمی­آید تا آن حالت نفسانی را به دیگران القا کند وآنچه را دیده به زبان شعر، وصف کند و پیش چشم ما مجسّم نماید. بنابراین­­­­ دوعامل بسیارمهم است . یکی احوال وشخصیت گوینده ودیگرطبیعت. بادرنظرگرفتن نکات فوق که بیانگر­تاثیراحساسات، اندیشه ها وتخیّلات شاعر و توجّه به مناظرطبیعت و وصف آن هاست این نکته مفهوم می­شود که، وصف طبیعت می تواند در ردیف موضوعات شعری قرارگیرد. تجسّم مناظرطبیعت به گونه­ای­که شاعر­آنها را می بیند، نمودار آن است که انفعالات نفسانی آدمی پس ازدیدن مناظرطبیعت به لباس­کلمات درمی­آید وباتوجه به نوع نگرش شاعر، جلوه ها وکاربردها آن در شعر نمایان می شود. به هرحال طبیعت، صحنه ی زندگی وکارگاه سرگذشت واندیشه­ی همه­ی انسان هاست. ازحماسه وجنگ، تنهایی وخاموشی، خستگی و فراق، عشق وعرفان و احساس وزیبایی« طبیعت بدون آدمی، افسرده ، بی ثمر و بی­روح است ­هیچ قوّت ­و اقتداری­ درطبیعت ­وجودندارد ، ­مگر­این­که ­بواسطه­ی­ سرعت­خیال ­و­­وسعت نظر توجودپیداکند.(نیما،220:1375) در این دریافت همه­چیز ازطبیعت زنده­است وطبیعت ازبرکت وجودانسان، «خیال­تیز و دور­پرواز شاعر، زیبایی شگفت پنهان دراعماق طبیعت را کشف ­می­کند ­و درآیینه­ی نهان بین­ خود باز می سازد. انسان و طبیعت چون روح در یکدیگر حلول می کنند.» (مسکوب،51:1373) ­نقش تمثیلی ونمادین طبیعت،درنگاه شاعران گذشته و امروز متفاوت است«درشعررسمی وکلاسیک، طبیعت حقیقتی برون ذهنی و عینی و خارجی است. زیبایی این طبیعت نیز حسی و عاطفگی است نه اندیشگی، طبیعت بستر و گذرگاه حیات است نه سرچشمه و خاستگاه اندیشه» (همان:­64) دراین نوع توصیف، طبیعت خود، بیان زیبایی است که احساس­آن­­­­ درحد ­چشم ­سر­می­ماند­­و­جان اندیشیده را دگرگون نمی­کند.» (همان:62) امّا در شعر امروزی، دریافت شاعر از شعر، اینگونه نیست بلکه حسی، عاطفی، اندیشیده، پیچیده وچند رویه است« نوع حضور طبیعت را در شعر، فقط شعرتعیین می­کند.شعری­که ازهستی­­شناسی­و نوع نگاه هنرمند مایه می­گیرد درعبارتی این شعر است که عناصر­ متشکله­ خود،چه طبیعی و چه مصنوعی را انتخاب نموده ودر جای­ خود­می­نشاند(شاه­ حسینی،1380:­245) ­

قیصرامین­پور یکی ازبزرگترین شاعران دو، سه دهه­ی اخیر است که در زندگی هنری و بلکه اجتماعی، درگیر واقعیت بوده است. او از لحاظ بیان حساسیت­هایش در مواجهه با جهان و جامعه، شاعری صادق است و روح زمان به روشنی در شعرش بازتاب یافته است. شعر اوگزارش راستین مناسبات شاعر با هستی، جامعه و طبیعت است(فتوحی،1387: 9) و طبیعت به عنوان شاخص­ترین ­عنصر در ­فضای شعری او حضور دارد وکمتر شعری را از او می توان یافت که درآن عناصرطبیعت به کار نرفته ­باشد به طوری که تصاویر­ شعری او غالبا با عناصرطبیعی شکل گرفته­اند. در این پژوهش ­دلایل رویکرد شاعر به طبیعت و چگونگی استفاده از عناصر زنده و پویای آن مورد بررسی ­قرار می­گیرد تا بتوان به شناخت ذهن و اندیشه­ی شاعر و فضایی که در شعر ایجاد کرده است، دست یافت. شاعر با بهره­گیری از عناصر طبیعی، در پی ترسیم این فضا است به طوری که این فضا در اندیشه­ی شاعر، ازپیدایی تا کمال، نمود پیدا می­کند وموجب می شود،تا صدای ایدئولوژیک وتحولّات­ اجتماعی از عمق اشعارش احساس شود. هدف این پژوهش، بررسی نقش و تاثیرعناصر طبیعی در این فضاست و ازآنجایی­که می توان از عوامل طبیعی برای بیان بسیاری از مسائل ازجمله: موضوعات عرفانی،­ اجتماعی، حماسی و احساسی، استفاده کرد وی برای محسوس و ملموس­­تر­جلوه ­دادن اندیشه­ی خود از عناصر طبیعی که نقش مهمّی در بیان اندیشه و احساس، در شعر امروزی دارند ، سود می جوید.

در این رساله حیات شعری شاعر، به سه دوره تقسیم می شود که­شاعر با توجه به فضایی که در هر دوره حاکم ­­است از ایماژهای متفاوتی چون: پویا، منفعل و طبیعی­ بهره می گیرد، تا به بیان اندیشه و القای انفعالات نفسانی خویش بپردازد. وی ­برای ابراز عواطف و احساسات شورانگیز خود، مواد ­خام را از طبیعت گرفته و به کمک اعجاز تخیّل آن را در لباس کلمات در می­آورد تا اندیشه­ی خود را به صورت عینی به مخاطب القا کند.

در شعر قیصر امین پور از جنبه های­گوناگون به طبیعت نگریسته شده است که در دوره­های مختلف شعری شاعر، ­نمود یافته است. هدف این رساله بررسی عوامل و اهداف رویکرد شاعر به طبیعت است، که در قالب موضوعات زیر مورد بررسی قرار گرفته است:

الف) ذ کرعوامل طبیعی برای بیان وصف(طبیعت گرایی توصیفی)؛

ب) ذکر عوامل طبیعی برای بیان مضامین حماسی

پ) طبیعت گرایی تألیفی و تأویلی

ت) طبیعت گرایی شهودی

ث) طبیعت و جنبه های سمبلیک آن

ج) عینیّت و ذهنیّت

چ)رابطه ی عشق، انسان و طبیعت

2-1- سوالات اصلی

1- نگاه شاعر به طبیعت در دوره های مختلف شعری او چگونه بوده است؟

2- نقش طبیعت در عینی کردن امور ذهنی و یا تلفیق عینیّت و ذهنیّت در شعر امین پور چیست؟

3- رابطه­ عشق، انسان و طبیعت در شعر قیصر امین پور چگونه است؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...