2-1- مروری بر مطالعات انجام شده 24

3-1- موقعیت جغرافیایی استان و مشخصات محل اجرای پژوهش… 38

3-2- طرح آزمایشی مورد استفاده 38

3-3- پارامترهای مورد اندازه گیری در آزمایش… 44

3-3-1 درصد رطوبت وزنی. 46

3-4- تجزیه و تحلیل آماری.. 46

4-1 ارتفاع بوته. 49

4-2 طول سنبله. 50

4-3 تعداد پنجه. 52

4-4 تعداد دانه در خوشه. 53

4-5 تعداد سنبله در متر مربع. 55

4-6 وزن هزار دانه (گرم) 56

4-7 وزن ماده سبز در حالت علوفه ای.. 58

4-8 عملکرد دانه در حالت علوفه ای.. 60

پایان نامه

4-9 عملکرد دانه در حالت برداشت دانه ای.. 61

4-10 شاخص برداشت غیر علوفه ای.. 63

4-11 بررسی روند تغییرات عملکرد دانه نسبت به فواصل زهکش های زیرزمینی و سطحی. 65

4-12 بررسی روند تغییرات میانگین رطوبت خاک سطحی در تیمارهای مختلف.. 66

5-1 نتیجه گیری و پیشنهادات.. 69

منابع. 71

چکیده

زهكشی زیرزمینی اراضی شالیزاری با هدف خشك كردن زمین در زمان برداشت (بالابردن
تحمل­پذیری خاك)، زهكشی میان­فصل و پایین آوردن سطح ایستابی پس از برداشت برنج (جهت كشت پاییزه و زمستانه) احداث می­گردد. به منظور بررسی اثر انواع زهکشی (سطحی و عمقی) و فواصل آنها بر عملکرد و اجزای عملکرد تریتیکاله به عنوان کشت دوم در اراضی شالیزاری این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح آماری بلوک­های کامل تصادفی با سه پایه تکرار در مزرعه پژوهشی موسسه تحقیقات برنج کشور واقع در رشت در سال 1392 انجام گرفت. فاکتورهای آزمایشی شامل الف- زهکشی سطحی با سطوح: 1- بدون زهکشی، 2- زهکشی سطحی با فواصل 5 متر و 3- زهکشی سطحی با فواصل 10 متر از یکدیگر و ب- زهکشی عمقی با عمق متوسط یک متر، 1- سطوح بدون زهکشی عمقی، 2- زهکشی عمقی با فواصل 5/7 متر از یکدیگر، 3- زهکشی عمقی با فواصل 10 متر از یکدیگر و 4- زهکشی عمقی با فواصل 15 از یکدیگر می­باشند. جنس لوله­های استفاده شده در این تحقیق P.V.C مشبك خرطومی با قطر 125 میلی­متر و پوشش به کار رفته برای لوله­های زهکش، پوسته برنج می­باشد. نتایج نشان داد که تاثیر زهکشی زیرزمینی و زهکشی سطحی بر ارتفاع بوته گیاه، طول سنبله، تعداد پنجه، تعداد سنبله در متر مربع، تعداد دانه در خوشه، وزن هزار دانه، وزن ماده سبز در حالت علوفه­ای، عملکرد دانه در حالت برداشت علوفه­ای و دانه­ای در سطح آماری 1% معنی دار گردید. اثر متقابل فواصل زهکش زیرزمینی و زهکشی سطحی بر تعداد پنجه در سطح آماری 5 درصد معنی­دار است. ترکیب زهکشی زیرزمینی با فاصله 5/7 متر و زهکشی سطحی با فاصله 5 متر باعث 3 برابر شدن تعداد پنجه و تعداد سنبله در متر مربع نسبت به شاهد گردید، نیز باعث شش برابر شدن عملکرد دانه در حالت برداشت دانه­ای نسبت به شاهد شد. همچنین تاثیر زهکشی زیرزمینی و سطحی بر شاخص برداشت علوفه­ای و غیر علوفه­ای معنی­دار نگردید. در نهایت می­توان بیان نمود که ترکیب زهکش زیرزمینی و سطحی باعث افزایش عملکرد تریتیکاله می­شود.

کلمات کلیدی:زهکشی زیرزمینی، زهکشی سطحی، تریتیکاله.

1-1- مقدمه

جهان امروز با چالش­های زیادی در زمینه تأمین غذا و ایجاد شرایط اشتغال و درآمد برای قشر عظیمی از جمعیت در حال ازدیاد روبروست. در ایران برنج بعد از گندم دومین غله­ای است که برای تغذیه مردم مورد استفاده قرار می­گیرد. بیشترین کشت برنج در ایران در سه استان شمالی کشور عبارت از گیلان، مازندران و گلستان با 71 درصد از سطح زیر کشت کل کشور انجام می­گیرد. بر اساس نتایج آخرین آمار موجود 238 هزار هکتار از اراضی استان گیلان به کشت برنج اختصاص دارد. پایین بودن سرانه مالکیت زمین برای هر خانوار کشاورز، واردات بی رویه برنج، افزایش سریع هزینه­های کشت برنج و کم­آبی در سال­های اخیر موجب کاهش شدید درآمد کشاورزان شالیکار گردیده است. ادامه روند مذکور می­تواند تولید برنج را مورد تهدید جدی قرار دهد. از مهم­ترین راهکارهای افزایش درآمد شالیکاران و تشویق آنان به ادامه تولید برنج توسعه کشت دوم بعد از برداشت برنج می­باشد. در این راستا حل چالش­های مهمی مانند مبارزه با غرقابی اراضی ناشی از باران­های نیمه دوم سال، گزینش محصولات مناسب کشت دوم و تاثیر آن بر کشت اول (برنج) و بازاریابی و فرآوری و همچنین اتخاذ سیاست­های حمایتی موجب توسعه کشت دوم خواهد شد با این کار اراضی مذکور می­تواند جهت تأمین بخشی از غذای جامعه، گریز از بیکاری فصلی کشاورزان و رهایی از کشاورزی تک محصولی مورد استفاده مفیدتر قرار گیرد. تک محصولی بودن یک منطقه جغرافیایی ممکن است تحت تأثیر پیامدهای ناگواری از قبیل سقوط ناگهانی قیمت محصول و یا بروز همه­گیری (اپیدمی) آفت­های گیاهی، ضررهای فراگیر اقتصادی به بار آورد. بدین منظور اجرای طرح­های کاربردی برای کشت دوم بعد از برنج می­تواند کمک ﻣﺆثری در رفع این معضلات باشد. در حال حاضر از اولویت­های مهم بخش کشاورزی استان گیلان فراهم­آوری امکان استفاده از مزارع شالیکاری برای کشت محصولات مناسب به عنوان کشت دوم می­باشد. برای نیل به این هدف تعیین اراضی مستعد برای کشت دوم، شناسایی محصولات متناسب با اقلیم منطقه، شناسایی محدودیت­های طبیعی و اقتصادی و اجتماعی کشت دوم و در نهایت ارائه راهکارهای مناسب مربوط مدنظر می­باشد.

در سطح جهانی نیز افزایش شدید جمعیت و تقاضا برای مواد غذایی و فرآورده­های کشاورزی سبب گردیده اراضی زراعی بصورت متمرکز مورد بهره­برداری قرار گیرند. در این راستا در اراضی شالیزاری نیز سیاست کشت دوباره برنج و همچنین کشت گیاهان دیگر پس از برداشت برنج (کشت دوم) توسعه پیدا کرده است.

1-2- ضرورت اجرای طرح کشت دوم بعد از برنج

نیل به خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی از هدف­های مهم برنامه­ریزی بخش کشاورزی است. تولید محصولات کشت دوم در اراضی شالی موجب افزایش توان مالی کشاورز و به تبع آن افزایش درآمد ناخالص ملی در بخش کشاورزی خواهد شد. علاوه بر این، ایجاد اشتغال در سطح روستاها، جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها، ترغیب سرمایه­گذران به ایجاد صنایع تبدیلی مواد غذایی و صنایع وابسته در روستاها از دیگر فواید کشت دوم در گیلان است. از طرفی استفاده از بقولات به عنوان کشت دوم در تناوب موجب کاهش مصرف کود و سموم شیمیایی و در نتیجه حفظ محیط زیست می­شود. ایجاد زمینه مناسب برای تثبیت شالیزارها و جلوگیری از تغییر کاربری اراضی از دیگر پیامدهای مطلوب و بسیار مهم کشت دوم است. با افزایش تولیدات مواد غذایی در استان علاوه بر خودکفایی در این محصولات می­توان در جهتتوسعه صادراتگام برداشت. خارج نمودن هرزآب­های مزرعه و تهویه مطلوب خاک، مبارزه با آفت کرم ساقه خوار برنج که در میان کاه و کلش زمستان گذرانی می­کند و تهیه و تأمین بخشی از نیازهای دامداری­های استان از طریق کشت محصولاتی مانند شبدر، از دیگر اثرات مثبت کشت دوم است.

تفکر کشت دوم بعد از برداشت برنج در اراضی شالیکاری استان گیلان از دیرباز مدنظر دست اندرکاران کشاورزی، کارشناسان و مروجان استان بوده و همواره این سوال مطرح می­شد که چرا بایستی سطحی وسیعی از اراضی مناسب شالیزار استان مدت 6 الی 7 ماه از سال بدون استفاده رها گردد. تولید و عرضه انواع محصولات سبزی و صیفی، علوفه، حبوبات و دانه­های روغنی که در حواشی جاده­های روستایی در معرض فروش از تولید به مصرف قرار می­گیرد مبین این واقعیت ملموس می­باشد که عدم کاشت و بدون استفاده ماندن اراضی شالیکاری استان به ویژه در 6 ماه دوم سال ناشی از کم­کاری کشاورزان نیست؛ بلکه از یک طرف ناشی از فقر تحقیقاتی و عدم معرفی محصولات و ارقام مناسب و از طرف دیگر عدم برنامه­های اجرایی حمایتی می­باشد.

در این بین، استراتژی توسعه کشت محصولات دوره زراعی پاییزه در استان گیلان مورد توجه بسیاری از صاحب­نظران قرار گرفته است. برخورداری فیزیکی از سامانه منابع تولیدی فراوان و ظرفیت به کارگیری 238 هزار هکتار اراضی شالیکاری این استان برای توسعه کشت دوم نقاط قوتی است که لزوم پژوهش و تحقیق به منظور عملیاتی کردن این استراتژی را آشکار می­سازد. اگرچه فقدان زیر ساخت­های مناسب در استان گیلان برای توسعه کشت دوم تهدیدی جدی در مسیر توسعه بخش کشاورزی این استان است ولی منافع اجتماعی نظیر ایجاد درآمد جنبی، ایجاد اشتغال پایدار، تخصیص بهینه منابع و استفاده حداکثری از ظرفیت تولید و افزایش تولید محصولات کشاورزی در راستای تحقق اهداف خودکفایی پارامترهایی است که توجه بیشتر به توسعه کشت دوم را حائز اهمیت نشان می­دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...