دوره رنسانس….. 67
اومانیسم.. 69
دسیدرئوس اراسموس (1466-1536). 74
دورۀ مدرن (1700- تا امروز). 79
ملاحظات مهم در مورد نهضت اصلاحات دینی… 83
فصل سوم: دوره اصلاحات دینی
آناباپتیستها یا جناح چپ نهضت اصلاح دینی. 92
الف. برگزاری شورای ترنت…. 93
ب. راهاندازی دوبارۀ دستگاه تفتیش عقاید یا انکیزاسیون.. 98
ج. تاسیس جامعه یسوعیان.. 99
مروری بر زندگی اصلاحگران دینی در قرن شانزدهم 100
مارتین لوتر (1483- 1546). 102
لوتر و سایر ادیان.. 119
اولریخ تسوینگلی… 122
ژان کالون (1509-1564). 124
مقایسه جریان لوتری با جریان کالونی… 129
فصل سوم: حولات اصلاحی در جهان اسلام155
ستیز با اندیشه در جهان اسلام. 161
جریان اصلاحات دینی در کشورهای عربی (مصر و شامات) 183
شیخ محمد عبده (1266-1323). 192
محمد رشید رضا (1865-1935). 193
عبدالرحمن کواکبی (1295-1320). 193
حسن البنا (1906-1948). 195
سید قطب (1906-1966). 196
جریان اصلاحات دینی در ترکیه. 196
بدیع الزمان سعید نورسی (1873-1960). 197
جریان اصلاحات دینی در ایران.. 200
محمدحسین نائینی (1277-1355ق). 202
امام خمینی (1281-1368). 203
منطقه شبه جزیره هند.. 218
جماعت تبلیغ.. 220
احتمالات در باب علل انحطاط مسلمانان. 221
فصل چهارم: شباهتها و تفاوتها224
محور تشابهات: 227
محور تفاوتها و مفارقات: 252
فصل پنجم: خاتمه281
ضمائم.. 306
اعلامیه نود و پنج مادهاى لوتر.. 306
یادداشتى بر “اعلامیه نود و پنج مادهاى لوتر”.. 322
کتابنامه. 330
پیشگفتار
مناسبات تاریخی اسلام و غرب
روابط و مناسبات میان اسلام و غرب مسیحی از دیر زمان فراز و نشیبهای زیادی داشته و این بدان سبب است که هر دو سوی این داستان کمابیش از نقاط قوت و ضعف دیگری آگاه بودهاند و در پی آن بودهاند که ضمن استفاده از جهات مثبت همدیگر، از جهات ضعف نیز در چیرگی بر رقیب خود بهره برند. اسلام و تمدن برخاسته از آن، پیشینهای درخشان دارد و توانسته است در برهه مهمی از تاریخ، فرهنگ و تمدن بشری را به خوبی رهبری کند و هم اکنون نیز توانمندیهای فراوانی را در خود جای داده که میتواند برای آینده بشر بس مفید باشد. از سوی دیگر، فرهنگ و تمدن غرب چنان است که هیچ ملتی نیست که از مزایای و عیوب آن در امان باشد؛ خشن و بیرحم، مادهپرست و متهاجم که بنیان خانوادهاش سست و لرزان است؛ ولی همین فرهنگ رویه دیگری دارد؛ حکیمان و دانشوران و عالمان و فیلسوفان هنرمندان و صنعتگرانی پرورده که بینان فکری بشر را دگرگون کردهاند. این فرهنگ به مردم خود سختکوشی و نظم و انضباط و وظیفهشناسی و انتقادپذیری را آموخته و از ریاکاری و چاپلوسی فاصله گرفته است؛ جزئینگر و قانونگراست؛ به همه استعدادها میدان داده و سیلی از ابداعات و اختراعات نیک و بد را راه انداخته است.[1]
[چهارشنبه 1399-10-17] [ 06:37:00 ق.ظ ]
|