پیش بینی اجزای اختیاری اقلام تعهدی به کمک متغیرهای حسابداری
دراین روش براساس اصول حسابداری، اقلام تعهدی غیر عادی برآورد می گردد. مدلی که جونز درسال 1991 برای کشف مدیریت سود ارائه نمود، یکی از اولین مدل های ارائه شده براساس این روش می باشد. دراین مدل، جونز مفهوم اقلام تعهدی غیرعادی (اختیاری) را بعنوان عامل تعیین کننده کیفیت سود، معرفی نمود.
جونز اقلام تعهدی را به دو جزء عادی (غیر اختیاری) وغیرعادی (اختیاری) تفکیک نمود. در حالی که اقلام تعهدی غیر اختیاری بواسطه مقررات، سازمان ها و دیگر عوامل خارجی محدود هستند، اقلام تعهدی اختیاری، قابل اعمال نظر توسط مدیریت می باشد. بنابراین جزء اختیاری اقلام تعهدی به عنوان شاخصی در جهت کشف مدیریت سود در واحدهای تجاری مورداستفاده قرارمی گیرد.
” بطور مشخص، مدل جونز تحت تاثیر مدل دی آنجلیواست. در مدل دی آنجلیو فرض شده است که اقلام تعهدی غیراختیاری از دوره ای به دوره دیگر ثابت است . مدل جونز سطح کلی اقلام تعهدی رابه تغییرات فروش و اموال، ماشین آلات و تجهیزات (اقلام حسابداری) مربوط ساخته و به عبارت دیگر تغییرات در اقلام تعهدی غیراختیاری که در نتیجه تغییر در شرایط اقتصادی ایجاد می شوند را نیز وارد مدل نموده است."(هرمنز،2006)
درنتیجه ،مدل سعی در کنترل تاثیر تغییرات شرایط اقتصادی واحد تجاری برروی اقلام تعهدی غیر اختیاری دارد.
“در مدل جونز مجموع اقلام تعهدی به یکی از دو روش زیر (باتوجه به اطلاعات موجود) محاسبه می شود:
TAit = Eit - CFOit (1
TAit = (∆CAit-∆CASHit )-(∆CLit - ∆STDit ) -DEPNit (2
∆ : تغییرات ، TA: کل اقلام تعهدی شرکت iام در سال t، E: سود عملیاتی، CFO: وجوه نقد حاصل از عملیات، CA: داراییهای جاری، CL: بدهیهای جاری، DEPN: هزینه استهلاک، STD: حصه جاری تسهیلات دریافتی و CASH: وجه نقد)” (مشایخی و همکاران، 1384)
“گروه کثیری از محققین مجموع اقلام تعهدی را بعنوان تغییر در سرمایه در گردش غیر نقدی منهای استهلاک تعریف نموده اند. تغییر درسرمایه در گردش غیر نقدی برابراست با تغییر در حساب های دریافتنی بعلاوه تغییر در موجودی ها بعلاوه تغییر در سایر دارایی های جاری منهای تغییر در بدهی های جاری (سرمایه درگردش غیر نقدی را سرمایه عملیاتی خالص نیز می نامند)."(هرمنز، 2006)
2-13-2-3) پیش بینی روابط بین اقلام تعهدی و جریان های نقدی
یک رابطه مفهومی عمیق بین اقلام تعهدی و جریان های نقدی که رابطه سود با نقد رادر نظر گرفته و مشکلات متعدد مربوط به رویکرد حسابداری را ندارد توسط دی چاو و دی چو(2002) توسعه یافت.
دی چاو و دی چو براین نکته تاکید می نمایند که اغلب تحقیقات گذشته برروی دستکاری های عمدی اقلام تعهدی متمرکز گردیده اند واین دستکاری ها را موجب کاهش کیفیت سود دانسته اند . این درحالیست که حتی در غیاب دستکاری های عمدی (مدیریت سود)، ویژگی های شرکت و صنعت
می تواند برروی کیفیت اقلام تعهدی تاثیر گذار باشد. لذا هر دو نوع عمدی و غیر عمدی خطاهای تخمین منجربه کاهش کیفیت سود می گردد.
دراین روش باقی مانده تخمینی از رگرسیون تغییرات سرمایه در گردش براساس جریان های نقدی دوره های جاری، پیشین وآتی، مشخص کننده کل خطای تخمین اقلام تعهدی (عمدی وغیرعمدی) است که به عنوان معیاری معکوس از کیفیت سود در نظر گرفته می شود. این روش یک رابطه مستقیم بین جریان های نقدی و اقلام تعهدی جاری بوجود می آورد اما بین خطاهای تخمین عمدی وغیر عمدی تمایز قائل نمی شود.
استفاده ازاین روش نیازمند این فرض است که سرمایه در گردش اقلام تعهدی بیش از یک سال معوق نشده یا منجر به دریافت ها و پرداخت های نقدی تا بیش ازیک سال نگردیده است.
[1] . Discretionary (Abnormal)Accruals
[2] . Nondiscretionary(Normal)Accruals
1 . Net operating Capital
[چهارشنبه 1400-03-05] [ 10:58:00 ق.ظ ]
|