کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31


جستجو



آخرین مطالب


 



3-1-2 قافیه و انواع آن در اشعار اوحدی ………………………………………………..42

3-1-2-1 قافیه بدیعی …………………………………………………………………………..49

3-1-2-2 قافیه متوازی …………………………………………………………………………..51

3-1-2-3 قافیه میانی ………………………………………………………………………….51

3-1-2-4 همسانی قافیه و ردیف ……………………………………………………………..52

3-1-2-5 تکرار قافیه ……………………………………………………………………………54

3-1-2-5-1 ردالقافیه …………………………………………………………………………55

3-1-3 عیوب قافیه ……………………………………………………………………………..57

3-1-4 ردیف …………………………………………………………………………………….61

3-1-4-1 ردیف در دیوان اوحدی………………………………………………………….63

3-1-4-2 کاربرد ردیف در اشعار اوحدی ………………………………………………..63

3-1-4-3 انواع ردیف در اشعار اوحدی ……………………………………………………65

3-1-4-4 ردیف آغازی ………………………………………………………………………..70

3-1-4-5 ردیف میانی ………………………………………………………………………..72

3-1-4-6 ردیف از نظر کوتاهی و بلندی…………………………………………………….72

3-1-4-7 ردیف از نظر موسیقایی و بلاغی ………………………………………………..74

3-1-4-7-1تکرار در ردیف ……………………………………………………………….74

3-1-4-7-2 ردیف و واج آرایی …………………………………………………………..75

3-1-4-7-3 تناسب در ردیف…………………………………………………………………..76

3-1-4-7-4 ردیف و تضاد ……………………………………………………………………..76

3-1-5 هنجارگریزی ردیف ……………………………………………………………………..77

فصل چهارم: موسیقی درونی اشعار اوحدی

4-1 موسیقی درونی ………………………………………………………………………….81

4-2 موسیقی درونی در اشعار اوحدی ……………………………………………………..81

4-2-1 تکرار………………………………………………………………………………………81

4-2-1-1 تکرار کلمه…………………………………………………………………….81

4-2-1-1-1 رد العجز علی الصدر …………………………………………………………..82

4-2-1-2تکرار حروف یا آهنگ کلام…………………………………………………….83

4-2-1-3 تکرار واج یا واج واج آرایی ……………………………………………………84

4-2-2جناس ……………………………………………………………………………………84

4-2-2-1 جناس اشتقاق……………………………………………………………………….85

4-2-2-2 جناس شبه اشتقاق ………­……………………………………………………….85

4-2-2-3 جناس تام ……………………………………………………………………………86

4-2-2-4 جناس خط یا مصحف ……………………………………………………………87

4-2-2-5 جناس زاید یا افزایشی……………………………………………………….87

4-2-2-6 جناس قلب ……………………………………………………………………….88

4-2-2-7 جناس لاحق ………………………………………………………………………..89

4-2-2-8 جناس مضارع ………………………………………………………………….89

4-2-2-9 جناس مرکب ………………………………………………………………………90

4-2-2-10جناس ناقص یا محرّف ……………………………………………………..90

فصل پنجم: موسیقی معنوی اشعار اوحدی

5-1 موسیقی معنوی………………………………………………………………………….93

5-2 موسیقی معنوی در اشعار اوحدی …………………………………………………93

5-2-1 ارسال المثل (تمثیل) ……………………………………………………………….93

5-2-2 استخدام ………………………………………………………………………………95

5-2-3 ایهام (توریه) …………………………………………………………………………..96

5-2-3-1 ایهام تناسب ………………………………………………………………..97

5-2-3-2 ایهام تضاد ………………………………………………………………………..98

5-2-4 تجاهل العارف ……………………………………………………………………….98

5-2-5 تجرید ……………………………………………………………………………………..99

5-2-6 تضاد (طباق) …………………………………………………………………….100

5-2-7 تلمیح ………………………………………………………………………………..101

5-2-8 تنسیق الصفات ……………………………………………………………………….114

5-2-9 جمع …………………………………………………………………………………..115

5-2-9-1 جمع با تفریق ……………………………………………………………………115

5-2-9-2 جمع با تقسیم ……………………………………………………………………..116

5-2-10 حسن تعلیل ………………………………………………………………………….117

5-2-11 حسن مطلع …………………………………………………………………………..117

5-2-12 حسن مقطع …………………………………………………………………………118

پایان نامه

5-2-13 سیاقة الاعداد (اعداد) ………………………………………………………………118

5-2-14 سوال و جواب ……………………………………………………………………….119

5-2-15 لف و نشر …………………………………………………………………………120

5-2-16 مراعات النظیر ………………………………………………………………….121

نتیجه گیری………………………………………………………………………………………..123

فهرست منابع …………………………………………………………………………124

چکیده:

موسیقی شعر از عوامل موثر و مهمی است که به شکل گیری ساختار شعر و تاثیرگذاری آن کمک می کند. شعر اساساً وسیله بیان و آیینه انعکاس احساسات درونی هر شاعر است که ابزار بیان این عواطف و احساسات، موسیقی شعر است و اوحدی برای تبیین عواطف، افکار، اندیشه ­ها و علایق و سلایق خود، از عوامل تاثیر گذاری موسیقی بهره گرفته است.

در این رساله که هرچند گامی است کوچک برای آشنایی هر چه بهتر با عواطف، افکار و سبک اشعار اوحدی؛ کوشش شده است که موسیقی اشعار وی، از لحاظ موسیقی بیرونی، کناری، درونی و معنوی (وزن، قافیه و ردیف و نیز انواع آرایه­های لفظی و معنوی) که هر کدام به نوعی در شکل گیری و تاثیرگذاری موسیقی شعر و نایل شدن شاعر به اهداف خود؛ یعنی نفوذ در دل­ها و تحریک عواطف و احساسات، کمک می کنند؛ مورد بررسی و تبیین قرار گیرد.

در اشعار اوحدی اوزان مختلف و مستعمل عروضی و بهره­گیری از اوزان نادر و اختیارات شاعری قابل توجه است؛ انواع قافیه و ردیف در آن ایفای نقش دارند. در آرایه­های لفظی (انواع جناس­ها، ردالعجز، تکرار و…) گوشنواز می­باشد، شگردهای هنری معنوی شاعر، مانند (ایهام، تلمیح، تضاد، مراعات نظیر و…) با هنرمندی در اشعار اوحدی به کار گرفته شده ­اند.

پیشگفتار:

از عواملی که موجب شد، موضوع موسیقی شعر در دیوان اوحدی، برای این پایان نامه مدنظر قرار گیرد، دلبستگی فراوان به مسائل و مباحث موسیقی شعر به ویژه اشعار اوحدی است، جرقه علاقه به انجام این کار، از دوران کارشناسی و از کلاس عروض و قافیه جناب آقای دکتر صدقی در من ایجاد شد و همواره مترصد فرصتی بودم که در این مورد بیشتر به تحقیق و کاوش بپردازم؛ تا اینکه در دوره کارشناسی ارشد، موضوع پایان نامه، تحت عنوان موسیقی شعر در دیوان اوحدی مراغه­ای، با راهنمایی استاد گرانقدرم آقای دکتر صدقی و با مشاوره استاد ارجمند، جناب آقای دکتر گلی به گروه زبان و ادبیات فارسی پیشنهاد و از طرف گروه محترم تصویب شد، با علاقه فراوان شروع به کار کردم و برای تحقیق و تدوین آن تا جایی که میسّر بود به منابع متعدد مراجعه نمودم، در طول این مدت پشتیبان و مشوّق من استاد راهنمای گرامیم بودند که با سعه­ صدر و گشاده رویی راهنمایی های ارزنده خود را از بنده دریغ نکردند و مرا به ادامه راه دلگرم نمودند.

بیان مسئله:

یکی از عوامل موثر و مهمّی که به شکل گیری ساختار شعر و تاثیرگذاری آن کمک می کند، موسیقی شعر است؛ بنابراین کشف این ظرایف و دقایق و تبیین و تحلیل آن­ها در مجموعه اشعار اوحدی مراغه­ای، ضروری به نظر می رسد و در نوع خود می تواند مفید باشد.

فرضیه ها و اهداف پژوهشی:

فرض بر این است که اوحدی مراغه ای برای شکل گیری اشعار خود از اوزان متنوعی بهره گرفته و از بحرهایی از قبیل رمل، هزج، رجز، خفیف، مجتث و نظایر آن سود جسته است و برای دل انگیز کردن و موثر نمودن تاثیر سخن منظوم خود از موسیقی درونی (ترکیب و آرایش واژه) غافل نبوده است.

کشف زوایا و بیان مباحث مختلف موسیقی شعر دیوان اوحدی مراغه­ای، از قبیل اوزان مختلف اشعار و زحافات آن ها، مباحث مربوط به ردیف و قافیه و نیز موسیقی درونی، از جمله اهداف پژوهشی این تحقیق خواهد بود.

پیشینه تحقیق:

در مورد موسیقی شعر برخی شعرا؛ از جمله موسیقی شعر غزلیات شمس با راهنمایی دکتر احمد گلی، موسیقی شعر دیوان هوشنگ ابتهاج، با راهنمایی دکتر ناصر علیزاده، تحقیقاتی انجام شده است؛ ولی تا جایی که معلوم است تحقیقی در این مورد و با این عنوان در دیوان اوحدی مراغه ­ای صورت نگرفته است.

مقدمه:

بــه نـام آنکـه مـا را نـام بخـشیـد زبـان را در فصـاحت کـام بخـشیـد

(اوحدی مراغه­ ای)

اوحدی مراغه­ای (اصفهانی) از شاعران و عارفان توانای قرن هفتم و هشتم و معاصر ایلخانان مغول است که به علت هم عصری با شاعر نامداری چون حافظ شیرازی، نتوانست آنگونه که باید بدرخشد. تاریخ ولادت وی بر ما معلوم نیست و در منابع قدیمی ذکر نشده است، ولی شرح حال نویسان معاصر با توجه به بیتی از مثنوی جام جم وی که در آن به تاریخ اتمام کتاب در سال 733 و نیز بیتی از همان مثنوی که در آن به شصت سالگی خود اشاره کرده است، تاریخ ولادت او را حدود 670 الی 673 رقم زده اند.

چــون ز تــاریـخ بــرگـرفـتـم فــال هفـتـصـد رفتــه بود و سی و سـه سال

(اوحدی مراغه ­ای، 1375: 672)

اوحــدی شصـت سـال سخـتی دیـد تـا شـبـی روی نیــک بخـتــی دیــد

(همان: 649)

در کتب قدیمی به نام پدر اوحدی اشاره­ای نشده، جز در ریحانة الادب که نام پدر وی «حسین» ثبت شده است (مدرس تبریزی، 1369:­202)؛ همچنین بر روی سنگ قبر وی به نام پدرش حسین اشاره شده است.

درباره زادگاه اوحدی و این که مولدش مراغه بوده یا اصفهان بین نویسندگان اختلاف نظر وجود دارد، برخی مولد او را به دلیل اصفهانی بودن پدرش اصفهان می دانند (جامی،1366­:­672، خواندمیر، 1379:­58) و برخی نیز زادگاه او را مراغه می دانند (دولتشاه سمرقندی، ­1338: 157، شوشتری، ج2، 1334: 121) از آن جا که وی مدت زیادی از عمرش را در مراغه سپری کرده و در همانجا نیز وفات یافته است، بیشتر به اوحدی مراغه ­ای شهرت دارد.

عده ­ای معتقدند اوحدی نخست صافی تخلص می کرده است؛ از جمله «صاحب تذکرة صحف ابراهیم و به تقلید از او محمد علی تربیت مولف کتاب دانشمندان آذربایجان و نویسندة کتاب ریحانه الادب و محمود فرّخ و… و بالاخره دکتر ذبیح الله صفا در تاریخ ادبیات خود به استناد ابیات زیر از روی تسامح و تساهل تخلص آغاز شاعری اوحدی را صافی ثبت کرده­اند» (گلی، مقدمه و گزینش و گزارش غزلیات اوحدی، 1387: 11).

جـانـا تـو بـه حسـن اگر نلافی پیـداست کـاندر دهنت موی شکـافی پیـداسـت

مــا را دل سـخــت تــو در آییـنه بــزم مـاننـده سنگ از آب صافی پیـداسـت

(ص434،بب11و12 )

خورشید که خاک ازو چـو زر می گـردد از شـوق رخ تـو در بـدر مـی گـردد

یک جرعه می صاف تو در صافی ریخت شد مست و درین میان بسر می گردد

(ص439،بب54و55)

صـافی چــو تـو را دیـد روان می نـالـد بـر سیـنه ز غـم سنگ زنـان می نالـد

گفتی تـو کـه نالیـدن صـافی از چیـست جـانش به لب آمدست از آن می نالـد

(ص 442،بب77و78)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-10-17] [ 11:28:00 ق.ظ ]




از دستخون گذرد حكم اول پیدا می كند چه داو بر هجده نمی باشد.

در گرو عشق او جان و دلی داشتم در سه ندب دستخون، هر سه نگارم ببرد

(فرهنگ لغات و تعبیرات به نقل از از برهان)

عذرا : در اصطلاح نرد قدیم كسی كه یازده نوبت متوالی از حریف می برد و سه برابر آن چه حریف گرو می گذاشت، می ستد و هر گاه از حریف دوم هم یازده نوبت می برد، می گفتند وامق برد و دو برابر آنچه داشت می ستد (حاشیه مرحوم خزائلی بر بوستان).

چنین به نظر می رسد كه در این بیت عذرا در معنی فوق مورد نظر نیست و می توان گفت كه در ارتباط با ندب، ایهام تناسب است. با توجه به مقاله استاد دكتر رشید عیوضی با عنوان: (نكته ای در بوستان سعدی) «عذرا- انداختی» نشریه دانشكده ی ادبیات و علوم انسانی تبریز، سال بیست و ششم، شمارة 110 تابستان 53، ص 213-221 ) واژه ی عذرا را در معنی آشكارا دانست:

به دعوی چنان ناوك انداختی كه عذرا به هر یك، یك انداختی

(بوستان)

برفت روز تو چون طفل خرّمی، آری نشاط طفل نماز دگر بود عذرا

(خاقانی)

نقش آمدن، ندب، عذرا با هم مراعات نظیر دارند.

عذر و عذرا جناس زاید دارند.

در ضمن واژه ی سه روح نیز می تواند در ارتباط با نقش آمدن و اصطلاحات بازی نرد ایهام تناسب باشد. به این معنی كه تخته نرد را در قدیم به سه طاس بازی می كردند. جایی ازرقی هروی گوید:

گر شاه سه شش خواست، دو یك زخم افتاد تا ظن نبری كه كعبتین داد نداد

آن زخم كه كرد رای شاهنشه یاد در حضرت شاه روی بر خاك نهاد(2)

میان عذر و عذرا صنعت اشتقاق و جناس مذیل هست.

معنی بیت: تو كه هر سه مرحله جماد و نبات و حیوان را سركرده ای و به مرحله ی كمال زندگی رسیده ای، دیگر چه بهانه و عذری داری؟ زیرا كه آشكارا از جهان هستی، تنها آخرین داو بازی عمر را انجام می دهی و علناً بر سر عمر باز مانده از جهان گرو بسته ای.

4)پدید نیست كه تا كی بوی ز مستی حرص در این رباط كهن، همچو ماه نو رسوا

رباط كهن : كنایه از دنیا / ماه نو (تركیب وصفی). هلال .(لغت نامه)

رسوا : رسوا شده (صفت مفعولی مركب)، فاش شده، بر سر زبانها افتاده، ظاهر و آشكار شده، از پرده بدر شده (فرهنگ لغات و تعبیرات به نقل از لغت نامه)

رسوایی ماه نو : ماه نو علاوه بر شكل ظاهری اش كه بسیار لاغر و باریك میان است، به علت تعیین ایام ماههای قمری مخصوصاً ماه رمضان و شوال كه نزد مسلمین اهمیت فراوان داشته، قابل اشاره است، چرا كه قدما برای تعیین ورود به ماه روزه و تعیین ورود هلال ماه شوّال (عید فطر) از افرادی كه دید چشم آنان قوی بوده و می توانسته در آسمان هلال ماه را رؤیت كند استفاده می كرده اند.

پایان نامه

چون ماه نو را همه با انگشت به یكدیگر نشان می داده اند، ماه نو را رسوا خوانده است:

به همه كس بنمایم خم ابرو كه تو داری ماه نو هر كه ببیند به همه كس بنماید

مستی حرص: اضافه مسبب به سبب

معنی بیت: معلوم نیست كه در این دنیای كهن تا كی به سبب حریص بودن مثل ماه نو، انگشت نمای این و آن خواهی بود؟! (دكتر احمد شوقی نوبر).

5)زمین چون گلخن و گردون چو طاق گرمابه است تو در میان جنب از همدمی كام و هوا

گلخن : 1)تون گرمابه، 2)مزبله ی تون حمام، 3)جایی كه خس و خاشاك در آن ریزند، مزبله (با تلخیص از معین).

زمین : از لحاظ پستی و دنائت و فرومایگی به گلخن گرمابه كه پست ترین جای حمام و جای كثیف و محل انباشتن هیزم است تشبیه شده است.

طاق گرمابه : در قدیم گرمابه ها را با نقوش و صور می آراستند تا در نظر بینندگان و روندگان به گرمابه زیبا جلوه نماید. مانند كاشی كاریهای امروزی. از این جهت آسمان را از لحاظ زیبایی و درخشندگی ستارگان و شاید رنگ آبی آسمان به طاق گرمابه كه با كاشیهای لاجوردی و نقوش و صور و آینه آراسته گردیده تشبیه كرده است.

بین گلخن و گرمابه : بین جنب و گلخن و زمین (كه محل پستی و فرومایگی است) تناسب و مراعات النظیر وجود دارد.

بین گردون و هوا (در معنی غیر مراد آن یعنی هوایی كه نفس می كشیم) و همچنین دم، ایهام تناسب وجود دارد.

معنی بیت: دنیای پست مانند مزبله تون حمام و جای كثافات و خس و خاشاك و آسمان آبی زیبا با ستارگان درخشنده اش مانند طاق مزین به كاشیهای لاجوردی و نقوش و آینه ی حمام است و تو در این میان (و یا در میان زمین و آسمان) به سبب كامرانی و پیروی از هوی و هوس، آلوده و مانند شخص جنب هستی.

6)برآر غسل و ازو درگذر كه صاحب دل میان گلخن و گرمابه كم كند مأوا

بین غسل و گلخن و گرمابه مراعات النظیر وجود دارد.

معنی بیت: خودت را تطهیر و پاكیزه گردان و گلخن و زمین و آسمان مانند طاق گرمابه را رها كن، چرا كه شخص صاحب دل در جاهای پست و در میان گلخن و گرمابه (زمین و آسمان) آرامش ندارد و این جاهای حقیر را پناهگاه دائمی خود قرار نمی دهد.

7)به راستی رسی اندر جهان وحدت از آنك الف به راستی از با و جیم گشت جدا

به : به سبب

وحدت: یگانه شدن و تنهایی و یكی بودن (غیاث) اینجا بیشتر معنی عرفانی آن در نظر است كه وحدت در مقابل كثرت است.

جهان وحدت: اضافه توضیحی یا بیانی.

اشاره به صورت ظاهری حروف الف و ب و ج، كه الف كشیده و راست ولی ب و ج خمیده هستند. الف اشاره به عالم وحدت و مقام الوهیت و صادر اول از مصدر كل جهان (ذات ربوبی) دارد مقایسه شود با:

نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار چه كنم حرف دگر یاد نداد استادم

(حافظ)

مصرع دوم تمثیل است برای مصرع اول

معنی بیت: به سبب راستی به جهان یگانگی می رسی و از جهان اشیاء متكثر به جهان وحدت كه در آنجا برای كثرت و ناراستی جایی وجود ندارد قدم می گذاری، همچنانكه الف به سبب راستی و دور بودن از هر گونه كجی و انحنا از ب و ج جدا و متمایز شده است.

8)تو راست شو چو نی و مرگ به شمر ز حیات كه نی چو زیست شكر بخشد و چو مرد نوا

نی : 1-گیاهی از تیره گندمیان كه از ساقه هایش ابزار مختلف (سبد، حصیر، نیلبك) می سازند. 2-نیشكر، 3-سازی است بادی كه از چوب یا نی می سازند (با تلخیص. معین)

در گسترش معنای بیت قبلی باز به راستی تأكید می كند و به شكل ظاهری نی كه چون الف راست است توجه می كند و مرگ و حیات پر ارزش و پر شهد آن را به جهت راستی می داند. (حسن تعلیل)، چرا كه نی موقع روییدن و حیات در زندگی شكر می دهد و بعد از جدا شدن از نیستان و مرگ ظاهری، حیات معنوی می یابد و با نواهای خود كام شنوندگان را شیرین می سازد. (مرگ برای راستان حیاتی دوباره است).

بین نی و شكر و نوا مراعات النظیر وجود دارد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:28:00 ق.ظ ]




….22

4- تحصیل و تعلیم و تربیت………………………………………………………………………………..24

5- انتقاد از شرایط زنان…………………………………………………………………………………..25

6- سخن گفتن با اشیاء بی زبان………………………………………………………………………..28

7- مرگ عزیزان……………………………………………………………………………………………..32

8- چند زنی…………………………………………………………………………………………………….38

9- طلاق………………………………………………………………………………………………………..36

10- آزادی خواهی و پیگیری حقوق زنان……………………………………………………………38

11- انتقاد از بخت و اقبال………………………………………………………………………………..41

12- مرد………………………………………………………………………………………………………..44

13- زن…………………………………………………………………………………………………….47

14- ازدواج……………………………………………………………………………………………………51

فصل سوم (سیمین بهبهانی)…………………………………………………………………………54

مختصری از زندگی نامة سیمین بهبهانی…………………………………………………………..55

1- توجه به ائمه اطهار………………………………………………………………………………….56

2- عشق……………………………………………………………………………………………………..59

3- محبت به فرزندان……………………………………………………………………………………62

4- تحصیل و تعلیم و تربیت……………………………………………………………………………64

5- انتقاد از شرایط زنان…………………………………………………………………………………66

6- سخن گفتن با اشیاء بی زبان…………………………………………………………………..69

7- مرگ عزیزان…………………………………………………………………………………………..73

8- چند زنی……………………………………………………………………………………………….77

9- طلاق…………………………………………………………………………………………………..79

10- آزادی خواهی و پیگیری حقوق زنان………………………………………………………..81

11- انتقاد از بخت و اقبال……………………………………………………………………………84

12- مرد…………………………………………………………………………………………………….86

13- زن……………………………………………………………………………………………………..90

14- ازدواج…………………………………………………………………………………………..93

15- موضوعات دیگر………………………………………………………………………………….95

فصل چهارم ( تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر)……………………………………………..97

1- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع توجه به ائمه اطهار…………………….98

2- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع عشق……………………………………….99

3- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع محبت به فرزندان……………………101

4- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع تحصیل وتعلیم و تربیت…………….103

5- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع انتقاد از شرایط زنان…………………105

6- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع سخن گفتن با اشیاءبی زبان………..107

7- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع مرگ عزیزان…………………………110

8- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع چند زنی……………………………….112

9- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع طلاق…………………………………..113

10- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع آزادی خواهی وپی گیری حقوق زنان….115

11- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع انتقاد از بخت و اقبال……………117

پایان نامه

12- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع مرد……………………………………118

13- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع زن…………………………………….120

14- تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر با موضوع ازدواج………………………………123

15- مقایسه ی دو شاعر به لحاظ گستردگی موضوع…………………………………..125

فصل پنجم (نتایج )……………………………………………………………………………….126

نتایج این تألیف …………………………………………………………………………………127

کتابنامه……………………………………………………………………………………………….130

چکیده:

مقایسه، یکی از روشهای مؤثر برای شناساندن بهترشاعران و نویسندگان و آثارشان به مخاطبان وعلاقه مندان می باشد. بخصوص مقایسه ی دو شاعر با اشتراکات متعدد، که می تواند تاثیر مسائل گوناگونی چون ، جنسیت ، وقایع شخصی واجتماعی ،شرایط مکانی وزمانی و… را در نحوی سرودن اشعار ، به درستی نمایش دهد . که در مورد این دو شاعر زن بودن ، مادر بودن ، مطلّقه بودن و … باعث به وجود آمدن برخی مضامین مشترک و تفاوت در دید و جهانبینی باعث ایجاد تفاوت در نگاه به مسائل گوناگون و ارائه آنها شده است . در این تالیف سعی شده با استفاده از بررسی اشعار دو شاعر، واقعیت های تاریخی ، اطلاعات موجود از زندگی ایشان و اظهار نظرها و دیدگاه های بزرگان ادبی آگاهی و بینش گسترده و عمیقی نسبت به این دو شاعر معاصر ایجاد شود.

مقدمه:

1- تعریف مسأله و بیان سؤال های اصلی تحقیق

شعر دوره ی معاصر به جهت ساختاری و محتوایی، اهمیت ویژه ای داشته و از سوی دیگر حضور زنان شاعر و صاحب سبک و اهل فکر در عرصة شعر و ادب فارسی معاصر از مباحث مهم ادبی ، تربیتی و فرهنگی محسوب می شود ، و بدونه شک ، نگاه خاص زنان جامعه به مباحث مهم اجتماعی و ادبی ، از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. از این جهت به دلیل جایگاه مهم ادبی ژاله قائم مقامی و بازتاب مضامین مهم اجتماعی درشعر او و همچنین جایگاه ادبی سیمین بهبهانی و حضور پر رنگ مضامین فرهنگی و اجتماعی ، در شعر ایشان باعث اثرگذاری این دو شاعر در جریان های شعری می باشد ، برای مثال تأثیر سیمین در شعر معاصر و به ویژه قالب غزل به اندازه ای است که او را ((نیمای غزل)) نامیده اند بنابراین تحلیل محتوایی اشعار آنها به ویژه به صورت مقایسه ای لازم و ضروری می نماید ، و در این تألیف به دنبال این مسأله خواهیم بود.

1-1- پرسش های اصلی

الف. مهمترین ویژگیهای شعری ژاله قائم مقامی چیست ، و چه مضامین مهمی در شعر او بازتاب یافته است ؟

ب. مهمترین ویژگیهای شعری سیمین بهبهانی چیست ، و چه مضامین مهمی در شعر او بازتاب یافته است؟

ج. محتوای اشعار این دو چه شباهتهایی دارند؟

د. محتوای اشعار این دو چه تفاوتهایی دارند؟

2- فرضیه ها

الف . به دلیل اینكه در زمان ژاله قائم مقامی زن هنوز جایگاه واقعی خود را در جامعه نیافته بود ژاله از طریق تمثیل و گفتگو و مناظره سعی كرده مضامین مهم اجتماعی و بویژه محرومیت زنان جامعه خود را به خوبی در شعر خود بیان كند.

ب . سیمین بهبهانی در اشعاری توانسته هم جنبه های ادبی را در شعر بازتاب دهد و هم مضامین مهم روزگار خود و از جمله مباحث زنان ، جنگ تحمیلی و سایر موضوعات مهم را به شكل هنری با احساس و عواطف تند زنانه و مادرانه بازتاب دهد.

پ . شباهتهای این دو شاعر در بازتاب مضامین اجتماعی ، مضامین مربوط به زنان و نیز عواطف تند زنانه است و هر دو شاعر اجتماعی محسوب می شوند.

ت . اگر چه این دو شاعر دارای شباهتهای فراوانی هستند ولی به دلیل تفاوت در دوره زندگی و شرایط حاكم ، در نوع مضامین ، تفاوتهایی دارند. برای مثال ژاله قائم مقامی از نظر قالب بیشتر سنتی است ولی سیمین بهبهانی از قالبهای نو نیز بهره برده است و نگاه او به مضامین اجتماعی امروزیتر است.

3- ضرورت انجام تحقیق

علی رغم اهمیتی که این دو شاعر در شعر معاصر داشته اند چندان مورد توجه محققان قرار نگرفته اند ، برای بیان اهمیت این دو شاعر همین بس که سیمین را ((نیمای غزل)) نامیدهاند و ژاله را نخستین زنی که اشعارش کاملاً رنگ و بوی زنانگی دارد . به دلیل همین جایگاه خاص ادبی و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی که ( به واسطه ی موضوعاتی که در اشعار خود به کار گرفته اند ) بر مخاطبان و شاعران به جای گذاشته اند بررسی و مقایسه ی شعر دو شاعر ضروری می نماید.

4- هدف ها و كاربردهای مورد انتظار از انجام تحقیق

هدف از انجام این پژوهش ایجاد شناختی جامع تر و گسترده تر نسبت به ژاله قائم مقامی و سیمین بهبهانی و مقایسه ی محتوایی آنان می باشد تا با استفاده از نتایج این تألیف مخاطبان را با دیدگاهها و تفکرات این دو شاعر بیشتر آشنا کنیم .

بدیهی است که از نتایج پایان نامه در تدوین كتب درسی و آموزش به شاعران جوان تر ، و نیز كاربرد رسانه ای می توان سود جست.

فصل اول: کلیات

شرایط اجتمای ، سیاسی و فرهنگی دوران دو شاعر:

دوره ی مورد بحث ما ، سال 1262 ش (تولد ژاله قائم مقامی ) تا به امروز را در بر میگیرد که در این مدت اتفاقات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی مهمی روی می دهد .

ژاله (( زمانی که دوازده ساله بود ناصرالدین شاه به جرم فسادها و خیانت هایش به دست میرزا رضا کرمانی به قتل رسید (1313ق) بیست و سه ساله بود که فرمان مشروطیت را مظفرالدین شاه در شرایط بحرانی امضا کرد (1324ق) و6 ماه پس از آن درگذشت . در بیست و شش سالگی ژاله ، محمد علی شاه قاجار به سبب خودکامگی و مخالفت با مشروطه عزل شد (1327ق) . او شاهد دورۀ هفده ساله پادشاهی نابسامان احمد شاه (1327-1344ق) ، مخالفت مستقیم روس و انگلیس ، جنگ جهانی اول (1332ق/ اوت 1914 میلادی ) ، دوره شانزده ساله شاهی رضا شاه پهلوی و اقتدار فردی او (1304- 1320شمسی ) و پنج سال ازآغاز دوره پادشاهی شبه مدرن فرزند او ، محمد رضا شاه بود . بدین ترتیب در فاصله 63 سال زندگی ژاله ، 6 پادشاه روی کار آمدند . ))[1]

سیمین نیز در دوران حیات خود شاهد وقایع مهمی بوده است ، از جمله پادشاهی رضا شاه پهلوی و فرزندش محمدرضا شاه ، جنگ جهانی دوم، کودتای 28 مرداد 1332 ،حوادث قبل و بعد انقلاب اسلامی ، جنگ تحمیلی هشت ساله میان ایران و عراق ، پیشرفتهای چشم گیر سالهای اخیر جهان و ایران و… .

اما اگر بخواهیم دوران این دو شاعر را به دوره های کوتاه تر تقسیم و به صورت عمیق تر به این دورها بپردازیم ، چند دوره را می توان نام برد:

1- دوران انقلاب مشروطه

(( در دوران معاصر تحول اجتماعی مهمی که می توانست تفکر و در نتیجه سبک را تغییر دهد انقلاب مشروطه بود ، انقلاب مشروطیت یکی از مهمترین عوامل تغییرات اجتماعی و سیاسی و مخصوصا فرهنگی در تاریخ ایران است و از این رو مهمترین تغییر سبکی را در پیداشت که سبک نو در شعر و نثر باشد ، به این معنی که یکسره ادبیات –هم به لحاظ فکری و هم به لحاظ صوری به دو بخش کهن و نو تقسیم شد. هیچگاه بین سبکهای ادبی پیش تا این حد اختلاف نبوده است.))[1]

در دوران مشروطیت ((به لحاظ فکر، این عقیده که شعرفقط باید به مطالب خاصی از قبیل عشق و عرفان مدح و هجو بپردازد از میان می رود و مخصوصاً توجه به مسائل اجتماعی و سیاسی و مسائل روز در شعر باب می شود . توجه به ایران باستان ، آزادی نسوان ، تنفر از دیکتاتوری ، شور تجدد و تجدید حیات از موضوعات رایج شعر این دوره است . ))[2]

(( از همان آغاز مشروطیت وضع زنان ایران همیشه مورد توجه و اعتراض روشنفکران ایران بود ، و در این کوششها ، شعرا و نویسندگان درصف اول قرار داشتند . لاهوتی ، ایرج ، عشقی ، پروین ، کمالی ، بهار ، شهریار و دیگران هر یک اشعار زیبا و فراوانی را به مساله زن وقف و همگی با موهومات و خرافات و تعصباتی که بر دوش زنان سنگینی می کرد مبارزه و جهاد نموده اند .))[3]

1-1- نگاهی به عوامل دخیل در پیروزی انقلاب مشروطه[1]

الف. تأسیس چاپخانه: با تجهیز ایران به صنعت چاپ زمینه برای تأسیس روزنامه ها و در نتیجه نوشتن و انتشار مقالات نیز مهیا شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:27:00 ق.ظ ]




3-2- درباره منظومه ی شیلان اثر لرد بایرون………………………………… 29

3-3- درباره ی خاقانی و اشعار حبسیّه او………………………………… 30

3-4- تفاوت سبک مسعود با شاعران پیش از خود…………………………… 33

3-5- لحن خاقانی و لحن مسعود سعد در قصیده های حبسیّه……………… 37

3-6- تفاوت سبک از طریق مقایسه قابل ادراک است……………………….. 39

3-7- سبک های مختلف شعر فارسی………………………………… 40

3-8- درباره ی قصیده ترسائیه خاقانی………………………………… 41

3-9- توجه خاقانی به مسعود ………………………………..47

3-10- سه دبستان شعری در قرن ششم……………………………….. 49

3-11- مختصات اسلوب شعری عهد سلجوقی یا بین بین………………….. 49

3-12- مسعود سعد نماینده سبک عهد سلجوقی یا بین بین……………….. 50

3-13- معاصران مسعود سعد……………………………….. 50

فصل چهارم روش های مطالعه ی سبک شناسانه

4-1- روش های مطالعه سبک شناسانه قصیده ی «پستس گرفت همّت من زین بلند جای»….. 58

پایان نامه

4-2- بررسی قصیده حصار نای به لحاظ سبک شناسی صور خیال…………. 60

4-3- قصیده ای از خاقانی………………………………… 65

4-4- بررسی قصیده ی خاقانی به لحاظ سبک شناسی صور خیال………. 67

4-5- مقایسه سبک شناسانه ی قصیده ای از مسعود سعد و قصیده ای از خاقانی……. 72

فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهاد

5-1- نتیجه گیری………………………………… 80

5-2- پیشنهاد……………………………….. 82

منابع و مآخذ……………………………….. 84

چکیده:

«سبک، همیشه، از طریق مقایسه قابل ادراک است. چنانکه رنگ ها در تقابل یکدیگر، خود را نشان می دهند. هر قدر تضادّ رنگ ها بیشتر باشد، تجلّی رنگ ها بیشتر است. (شفیعی کدکنی،1389: 37)

گرچه آثار متحد المضمون هم عصر، قاعدتاً سبک واحدی دارند و اگر احیاناً بین آنها افتراقی باشد لابد از نویسنده یا شاعری است که دارای سبک فردی و شخصی است. مسعود سعد سلمان (440-515) شاعر اوایل قرن ششم و خاقانی (520-595) شاعر اواخر قرن ششم است یعنی بین آنان حدود یک قرن فاصله است و علی الّظاهر به نظر می رسد که تفاوت چندانی بین اسلوب شاعری آنان نباشد. امّا پس از مطالعات سبک شناسانه اسلوب شاعری این دو سخنور در این رساله که بیشتر بر سبک شناسی ادبی (بررسی مختصات سبکی و ادبی و فکری) استوار است با توجه به انواع سبک شناسی و تعاریف رایج سبک و با توجه به آراء سبک شناسانی چون دکتر شفیعی کدکنی، شارل بالی، لئواسپیتزر، ملک الشعرای بهار و دکترشمیسا به این نتیجه رسیدم که بین سبک خاقانی یعنی سبک ارّانی (معروف به سبک آذربایجانی) و سبک عهد سلجوقی یعنی سبک بینابین مسعود فرق ظریفی وجود دارد که تا به حال کمتر مورد توجه شارحان قرارگرفته است. از دیگر مباحثی که در این رساله مطرح گردیده است توجه به «چه گونه گفتن» است به جای چه گفتن. امتیاز این نگرش نسبت به متدهای سنتّی مثلاً شرح لغات و مشکلات متون این است که به موازات توجه به چه گفتن باید به «چه گونه گفتن» هم که منجر به شناخت ماهیّت ادبیات و سبک ادبی می شود توجه داشت. توجه به «چگونه گفتن» نحوه بیان و چگونگی ارائه ی مضمون said) (how it is نسبت به چه گفتن(what it is said) مخصوصاً بعد از رواج آرای فرمالیست های روسی امروزه در سراسر جهان امری مرسوم است. اکثر شاعران قصیده پرداز در مدح ممدوح از بخشندگی و شجاعت و همّت بلند او سخن گفته اند. اگر فقط چه گفتن ملحوظ نظر باشد، پس هیچ فرقی در میانه ی آنان نیست، حال آن که توجه به چگونه گفتن نشان می دهد که مثلاً بسیاری از گردنکشان نظم فارسی مخصوصاً از قرن ششم به بعد کسانی بوده اند که در طریق ایهام و مصادیق متعدد آن ایهام تناسب، ایهام تضاد، تبادر، استخدام، اسلوب الحکیم…) مشی می کرده اند و به موسیقی کلام مخصوصاً انواع سجع (موازنه) تکرار توجه داشته اند و همین طور نکات ظریف هنری دیگری روشن می شود. اگر بخواهم در یک جمله هدف این رساله را خلاصه کنم آن جمله این خواهد بود که طیف خوانندگان این رساله باید همواره توجه داشته باشند که در ادبیات موضوعات به اسلوب ادبی ارائه می شوند و اهمّ مطلب شناخت سبک ادبی است.» (شمیسا،1388:308 و309)

مقدمه:

این پژوهش با عنوان «مقایسه ی حبسیّات مسعود سعد و خاقانی شروانی» ضمن بررسی و تحلیل مفاهیم و مضامین مربوط به نوع ادبی حبسیّه در سروده های مسعود سعد سلمان و خاقانی شروانی براساس چاپ دیوان مسعود سعد سلمان مصحح دکتر مهدی نوریان و چاپ دیوان خاقانی شروانی مصحّح سید ضیاء الدین سجادی با طرح سؤالات پیشنهادی:

1- چه تفاوت های بارز سبکی بین حبسّات مسعود سعد و خاقانی وجود دارد؟

2- اگر بخواهیم برای حبسیّه های مسعود سعد از ادبیات جهان نمونه هایی بیاوریم با حبسیّه کدام شاعران شهیر قابل سنجش است؟

3- ضرورت بررسی سبک شناسی صور خیال (= سبک شناسی بیان) در حبسیّات مسعود و خاقانی چه ضرورتی دارد؟

کوشیده است با فرضیه های زیر:

1- حبسیّات مسعود سعد که از شاعران سبک بینابین و عهد سلجوقی که مدّت 18 یا 19 سال از عمر خود را در زندان سو و دهک و قلعه ی نای سپری کرده است از حبسیّات خاقانی که تنها اندکی از عمر خود (7 الی 9 ماه) را در زندان سپری کرده است بسیار عاطفی و مؤثر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:27:00 ق.ظ ]




3- نویسندگان معاصر در خصوص دو فرضیه فوق نگرش واحدی ندارند.

مواد و روش کار:

روش کار به صورت کتابخانه­ای انجام گرفته­است. بدین­گونه که منابع و مآخذ لازم تهیه شده، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته، سپس یادداشت ­برداری و طبقه ­بندی شده و در پیش­نویس متن، مورد استفاده قرار گرفته و پس از پیشنهادهای اصلاحیِ اساتید محترم راهنما و مشاور متن پایان­نامه به تدریج آمادۀ دفاع گردیده­ است.

فصل دوم: تعاریف

1-2- ادبیات تطبیقی: Comparative literature

پایان نامه

آنچه ادبیات تطبیقی به آن می پردازد تنها محدود به آثار یک قوم در دوره ای یکسان نیست، بلکه عواملی از قبیل زمان، مکان و به ویژه فرهنگ در آن نقش اساسی را ایفا می کند. از این رو مطالعات بین فرهنگی در تطبیق جایگاه مهمّی دارد. هنر تطبیق علاوه بر یافتن تفاوت ها از خلال مقایسه ها، پی بردن به ریشه های فرهنگی یکسان یا مشابه در آثار گوناگون است.

محور ادبیات تطبیقی حوزه های مختلفی را شامل می شود. مثلاً در آن می توان دو یا چند اثر با موضوعات یکسان یا مشابه، خواه مربوط به آثار ادبی یک یا چند قوم باشد را مورد بررسی و مقایسه قرار داد.

«حوزه مهمّی از مطالعۀ ادبیات است که به بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط ها و شباهت های بین ادبیات زبان ها و ملّیت های مختلف می پردازد. مطالعۀ تطبیقی ادبیات، همانند مطالعۀ تطبیقی ادیان، قدمت زیادی ندارد و تا قبل از قرن نوزدهم به آن توجّهی نشده بود.» (میرصادقی،1377: 8.)

هدف از تطبیق گاه یافتن ریشه های فرهنگی مشابه اقوام گوناگون وگاه نیز یافتن تفاوت ها در بیان یک موضوع ادبی یا ادبی- تاریخی یا هر آنچه که به نحوی با ادبیات مرتبط است، می باشد.

تعریف دیگری دربارۀ ادبیات تطبیقی وجود دارد که نکات قابل توجّهی را دربارۀ آن به ما می شناساند :

«ادبیات تطبیقی هنر ارزشمندی است، به خاطر تحقیق در پیوند های قیاسی، قرابت، ﺗﺄثیر مقایسۀ ادبیات با قلمروهای دیگر بیان و معرفت؛ یا اینکه موضوعات و یا متون ادبی مابین آن ها، با فاصله و یا بدون فاصله نسبت به زمان و یا مکان، آن هم به شرط اینکه متعلّق به چندین زبان و یا به چندین فرهنگ باشد، و یا اینکه حتّی جزء یک سنّت باشند تا بهتر بتوان به وصف آن ها و به ارزیابی آن ها پرداخت.» (شورل، 1386: 25 .)

در این تعریف نکاتی نهفته است و آن مسألۀ مربوط به زمان، مکان و فرهنگ است که در تعریف ادبیات تطبیقی باید لحاظ شود چرا که هنر تطبیق، در متفاوت بودن مکان، زمان و زمینه های فرهنگی است که، دست آخر با مقایسه و بررسی ما را به نوعی هماهنگی و وحدت رهنمون می شود و اگر هم تفاوت هایی باشد این سه عنصر اساسی ترین عوامل از بین برندۀ قرابت و تجانس اند. هرگاه سخن از ادبیات تطبیقی است تنها مجموعه ای از متون مد نظر نیست بلکه چشم اندازی از بررسی و تحقیق دربارۀ ادبیات را باید در نظر آورد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:27:00 ق.ظ ]