کرد (۱۳۸۱) پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که در ارزشیابی تکوینی درس علوم تجربی بازخوردهای کلامی، نوشتاری و ترکیبی از آن دو را دریافت کرده بودند با پیشرفت تحصیلی آنانی که بازخوردی دریافت نمی­کردند مورد مقایسه قرار داد. در این پژوهش دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان بوکان شرکت داشتند. نتایج تحقیق نشان داد که: ۱- بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که در آزمون­های تکوینی بازخورد دریافت ‌می‌کنند، با دانش آموزانی که بازخورد دریافت نمی کنند تفاوت معنی داری وجود دارد. ۲- بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که در آزمون­های تکوینی بازخورد نوشتاری دریافت می‌کنند، با دانش آموزانی که در آزمون های تکوینی بازخورد معنی داری وجود دارد. ۳- بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که در آزمون های تکوینی بازخورد نوشتاری دریافت می‌کنند، با دانش آموزانی که بازخورد ترکیبی (کلامی و نوشتاری) دریافت می‌کنند تفاوت معنی داری وجود ندارد.

سپاسی در سال ۱۳۷۸ تحقیقی را با عنوان بررسی تأثیر آزمون های تکوینی بر پیشرفت تحصیلی ریاضیات دانش آموزان کلاس سوم راهنمایی انجام داده است. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر و پسر مدارس مرفه و نامرفه پایه سوم راهنمایی نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهرستان اهواز تشکیل می‌داد. از هر ناحیه کلاس­هایی به طور تصادفی انتخاب و در سه گروه مختلف قرار گرفته بودند. در گروه اول دانش آموزان در هر یک از ثلث های اول و دوم به پنج آزمون و در ثلث سوم به سه آزمون و جمعاً در طی یک سال به سیزده ازمون تکوینی پاسخ دادند. در گروه دوم دانش آموزان در هر یک از ثلث­های اول و دوم به سه ثلث سوم به دو آزمون و جمعاً به هشت آزمون تکوینی پاسخ دادند. دانش آموزان در گروه سوم در ثلث های اول و دوم به دو آزمون و در ثلث سوم به یک آزمون و جمعاً به پنج آزمون تکوینی طی سه ثلث پاسخ دادند. علاوه بر آزمون­های تکوینی دانش آموزان هر سه گروه در امتحانات ثلث های مربوطه نیز شرکت داشتند. نتایج تحلیل آماری داده ­ها نشان داد که اختلاف معنی داری بین معدل ریاضیات دانش آموزانی که آزمون های تکوینی را در فراوانی های متفاوت دریافت کرده بودند وجود دارد. روش پیگیری (توکی) نشان داد که پیشرفت آن دسته از دانش آموزانی که آزمون های تکوینی را در فراوانی متوسط (سه نوبت در هر ثلث) دریافت کرده بودند از دو گروه دیگر که آزمون های تکوینی را در فراوانی کم (دو نوبت در هر ثلث) و فراوانی زیاد (پنج نوبت در هر ثلث) دریافت کرده بودند بهتر بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد که آزمون های تکوینی با فراوانی متوسط از دو گروه دیگر تأثیر بیشتری در افزایش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان داشته است.


کیامنش (۱۳۷۷) در سومین مطالعه بین ­المللی ریاضی و علوم، سنجش عملکرد را برای اولین بار در اولین در مقیاس وسیع اجرا کرد. در این مطالعه همراه با جمع‌ آوری اطلاعات درباره توانایی شناختی دانش آموزان در دو حوزه درسی ریاضی و علوم با بهره گرفتن از سؤال­های چند گزینه­ای، کوتاه پاسخ و باز پاسخ (آزمون نوشتنی یا کتبی) به منظور آشنایی هر چه بیشتر با دانش، توانایی و مهارت­ های دانش آموزان، از آزمون سنجش عملکرد بهره گرفته شد. تکالیف یا آزمون­های مورد استفاده در آزمون سنجش عملکردی با بهره گیری از تجارب حاصل از دومین مطالعه بین‌المللی علوم SISS توسط انجمن IEA و دومین مطالعه بین‌المللی پیشرفت تحصیلی تهیه شده بود. آزمون های مورد استفاده در این پژوهش برای جمعیت یک یعنی پایه های سوم و چهارم ابتدایی عبارت بودند از: ۱) آزمون نبض ۲) آزمون آهن رباها ۳) آزمون باطری­ها ۴) آزمون کش ۵) آزمون ظرف ها ۶) آزمون سایه ها ۷) آزمون خمیر بازی ۸) آزمون تاس ۹) آزمون ماشین حساب ۱۰) آزمون تا کردن و بریدن ۱۱) آزمون رد شدن از خم راهرو ۱۲) آزمون بسته بندی. هریک از آزمون­های عملکردی خود از چند سؤال تشکیل شده است. به طوری که سؤال­های اولیه ساده­تر و به تدریج مشکل­تر و پیچیده­تر می­شوند. نمونه مورد بررسی در آزمون سنجش عملکرد شامل یک زیر مجموعه از نمونه انتخاب شده برای سومین مطالعه بین‌المللی ریاضی و علوم بود. در این پژوهش برای اجرای سومین مطالعه بین‌المللی ریاضی و علوم در جمعیت یک، تعداد ۱۸۰ واحد آموزشی (ابتدایی) از میان مدارس ابتدایی کشور به صورت تصادفی انتخاب گردید و اطلاعات ۳۳۸۵ دانش آموز پایه چهارم یا پایه بالای جمعیت یک (هر مدرسه یک کلاس) در آزمون کتبی جمع‌ آوری و تحلیل شد. برای اجرای سنجش عملکرد ۱۴۰ واحد از ۱۸۰ واحد آموزشی واجد الشرایط لازم تشخیص داده شده بود و سپس به صورت تصادفی، ۵۰ واحد آموزشی به عنوان زیر مجموعه جامعه اصلی انتخاب گردید. در هر مدرسه انتخاب شده، از میان دانش آموزان شرکت کننده در آزمون کتبی ۹ نفر به صورت تصادفی برای شرکت در آزمون سنجش عملکرد انتخاب شدند. در مجموع، اطلاعات ۴۴۰ دانش آموز جمع‌ آوری شده بود. در این پژوهش تعداد دانش آموزان پاسخ دهنده به هر آزمون تقریباً ۱۵۰ نفر بود.


جعفری (۱۳۷۶) در پژوهش خود تأثیر سطوح پاداش و پسخوراند را در عملکرد و علاقه به درس ریاضی در دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی شهرستان اهواز مورد بررسی قرار داد. در این پژوهش نمونه تحقیق شامل ۲۷۰ نفر دانش آموز دختر سال سوم راهنمایی بود که به شیوه تصادفی چند مرحله ای از میان دانش آموزان مدارس راهنمایی دخترانه اهواز انتخاب شده و در ۹ گروه مقایسه ۳۰ نفری گمارده شده بودند. در این پژوهش پاداش و پسخوراند در سطوح متفاوت به عنوان متغیر مستقل مورد دستکاری قرار گرفتند و متغیرهای وابسته عملکرد و علاقه به درس ریاضی بود که توسط پرسشنامه علاقه سنج (آیکین) و فرم­های همتای ریاضی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون اول و دوم اندازه گیری شد. در این پژوهش داده ها با بهره گرفتن از روش­های تحلیل واریانس عاملی ۳×۳ با روش­های پیگیری توکی و LSD تحلیل شده اند و سطح معنی داری ۰۵/۰=α برای آزمون فرضیه‌ها در نظر گرفته شده است. نتایج نشان داد که اثر اصلی پاداش در سطوح بدون پاداش، پاداش کم و پاداش زیاد برای عملکرد و علاقه تفاوت معنی داری نشان می‌دهد. اثر اصلی پسخوراند در سطوح بدون پسخوراند، پسخوراند منفی و پسخوراند شایستگی مثبت بر عملکرد تفاوت معنی داری نشان نمی­دهد. در حالی که اثر اصلی مربوط به علاقه تفاوت معنی داری نشان می‌دهد. بررسی تعامل پاداش و پسخوراند نشان داد که اگر پاداش نمادی برای شایستگی باشد پاداش زیاد، افزایش عملکرد و علاقه را سبب می شود. همچنین نتایج نشان داد که پاداش زیاد در رابطه با سطح علاقه اولیه کم، پاداش زیاد اثر افزایشی نشان می‌دهد. در کل این پژوهش نشان داد که مقدار و اندازه پاداش می‌تواند با اثر کاهشی یا افزایشی آن رابطه معنی داری داشته باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...