………. 8

1-3- اصطلاحات…………………………………………………………………………………………………….. 9

1-3-1- اصطلاحاتِ موسیقی……………………………………………………………………………………… 9

1-3-2- اصطلاحاتِ نرد و قمار………………………………………………………………………………….. 9

1-4- ردّ پای شعرِ پیشینیان در شعرِ نجیب………………………………………………………………….. 9

1-4-1- مولانا……………………………………………………………………………………………………… 10

1-4-2- سعدی……………………………………………………………………………………………………. 10

1-4-3- حافظ…………………………………………………………………………………………………….. 10

1-4-4- بیدل دهلوی……………………………………………………………………………………………… 11

1-4-5- صائب…………………………………………………………………………………………………… 11

1-5- نقش مذهب در شعرِ نجیب……………………………………………………………………………… 12

1-6- ممدوحانِ نجیب در شعرِ او…………………………………………………………………………….. 13

1-6-1- عظیم خان………………………………………………………………………………………………… 13

1-6-2- شاه میرزا هاشم………………………………………………………………………………………. 13

1-6-3- مسعود میرزا…………………………………………………………………………………………… 13

1-7- معرفی نسخۀ خطی و توضیحاتی پیرامونِ روشِ تصحیح…………………………………. 13

1-8- رسم الخط…………………………………………………………………………………………………… 14

1-9- تصویرِ صفحاتِ آغاز، میانی و انجامِ نسخه……………………………………………………….. 15

فصل اول: کلیات تحقیق

1-1- پرسش های تحقیق…………………………………………………………………………………………. 18

1-2- فرضیه ها……………………………………………………………………………………………………… 18

1-3- بیان مسأله………………………………………………………………………………………………… 18

1-4- پیشینۀ تحقیق…………………………………………………………………………………………… 18

1-5- اهداف تحقیق……………………………………………………………………………………………… 18

1-6- روش تحقیق…………………………………………………………………………………………………… 18

فصل دوم: متن تصحیح شده نسخۀ خطی دیوان نجیب­الدین اصفهانی……………………………… 19

پایان نامه

فصل سوم: نتیجه گیری و پیشنهادها

1-3- نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………….. 194

2-3- پیشنهادها…………………………………………………………………………………………………….. 194

فهرست لغات……………………………………………………………………………………………………….. 195

فهرست نام کسان………………………………………………………………………………………………….. 201

منابع و مآخذ………………………………………………………………………………………………………… 206

چکیده:

نجیب الدین رضا اصفهانی، شاعر و صوفی قرن یازدهم است که به نام های زرگر اصفهانی، نجیب تبریزی و نجیب تبریزی اصفهانی نیز اشتهار دارد. وی که از مشایخ صوفیۀ ذهبیه است در سال 1047 در اصفهان به دنیا آمده، در جوانی به شیخ محمّدعلی مؤذن خراسانی،عارفِ برجستۀ ذهبیه، دست ارادت داده و بعدها خلیفه و داماد وی گشته است. او در دورۀ سبک هندی (یا اصفهانی) زیسته، امّا در سخن سرایی بیشتر به شعرای عارفِ متقدّم نظر دارد.

مثنویِ سبع المثانی، نورالهدایه در بیانِ اصطلاحات صوفیه، خلاصه الحقایق مثنوی در آدابِ سیر و سلوک و تصوف، دستورِ سلیمان در بیانِ اصطلاحاتِ صوفیان و دیوانِ غزلیات از آثار اوست.

نسخۀ خطی دیوانِ او در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. در دیوانِ او رویکرد مذهبی و تعلقاتش به خاندانِ رسالت آشکار است؛ او به صنایع ادبی و صورخیال توجّه داشته و کلام خود را به آرایه های ادبی می آراید. نجیب اگرچه صوفی بوده است و آثاری در آداب سیر و سلوک و صوفیه دارد؛ امّا این اندیشه در غزل های او کمتر نمود یافته است.

مقدمه:

آثارِ پیشینیان در قالبِ نسخ خطی از پس قرن ها به یادگار مانده است و این بر عهدۀ ماست که آنها را حفظ کنیم و در عین امانت به تصحیح آن اقدام نماییم.

«هدف از دانش و فنّ تصحیح متون، به دست دادن متنی هر چه نزدیکتر به متن اصلی است که از زیرقلم نویسنده ای خارج شده و یا از بیان شاعر یا گوینده ای تراوش یافته، و امروزه مورد پژوهش ماست» (جهانبخش، 1384: 14-13).

با اینکه برخی محققان رابطۀ خوشی با ادبیاتِ دورۀ صفویه ندارند و شاید اساساً ارزشی برای آن قائل نباشند شبهه نیست که از نظر تازگی وغرابتی که اشعار این دوره دارد به کلّی از آثارِ ادبی ادوارِ دیگر متمایز است. لطفعلی بیک آذر در آتشکده و رضاقلی خان هدایت در مجمع الفصحا هرجا ذکری از شعرای دورۀ صفویه رفته است به اجمالی هرچه تمامتر برگزار کرده اند (رک. مؤتمن، 1339 : 344 و 345). در هر حال دور از هرگونه تعصب شعرِ این دوره حلقه ای است از زنجیرۀ ادبی از نخستین روزهای شعر پارسی تا کنون. نبایست با نگاهی که به نقد و بررسی سخنِ سخنسرایانِ سده های چهارم و پنجم تا پایان هشتم می پردازیم به ارزیابی و سنجش سخن این عصر پرداخت. باید قیاسِ فصاحت را با در نظر داشتن وضع ادبی، اجتماعی و سیاسی آن زمان سنجید. این که از هر صنف شاعرانِ ممتازی در این دوره ظهور کرده اند نکته ای نیست که از آن بتوان به تسامح گذشت. آگهی تبریزی به سوزن گری منسوب بود و ظریفی تبریزی به خرده فروشی اوقات می گذرانید. فنایی مشهدی علافی می کرد و مولانای یمنی در سمنان کفشگر بود. فقیری یخنی پزی می کرد و وصلی تبریزی از مطربی معیشت می نمود. امیری اصفهانی به دکّانِ عطاری می نشست و بزمی قزوینی کفشدوز بود (رک.سام میرزا، 1314 : 141 تا 170)

«از مهمترین عواملی که در زمانِ صفویه شعر و شاعری در عوام رخنه کرد این بود که صفویه ترویج مذهبِ شیعه را اساسِ سیاست خویش کرده بود و خود را از جهتِ تقویت مبانی دولت و سلطنت خویش به مدایح شعرا محتاج نمی دید. الّا بدان اندازه که شاعر آنها را در نشر و ترویج مبادی مذهب شیعه موثر می شمردند»(رک. اسکندر بیک ترکمان، 1334 : 178به نقل از زرین­کوب،1389:254) برخی از پژوهشگران این تغییر مذهب در سلسله صفوی را انقلاب اجتماعی دانسته و تغییر سبک ادبی را معلول این علت می دانند (ر.ک : شمیسا، 1382 : 284). این نکته بدین معنا نیست که ادبیّات در دورۀ صفوی صرفاً جنبۀ مذهبی داشته؛ بلکه روابط علّت و معلولی در مسائل اجتماعی و فرهنگیِ پیچیده غالباً غیر مستقیم است. به همین خاطر است که در شعرِ این دوره مشایخی را می شناسیم که در سخن سرایی دستی دارند و شهرتی. شاعرانی مانند: ملامحسن فیض، میرزا جمال خوانساری، هاشمی کرمانی، ضمیری اصفهانی و میرزا نجیب الدین رضا اصفهانی. در این زمان، غزل سرایی عرفانی به تقلید شاعرانِ عارف مسلک گذشته و اشعار عرفانی شاعرانِ پیشین مانند سنایی و مولوی و سعدی و حافظ، ادامه دارد.

نجیب الدّین اصفهانی از همین شاعران متشرع است. او شاعری است شیعی که حکمت عرفای شیعی را در شعر خود وارد ساخته است. «نورالهدایه» دربارۀ انواع معرفت، «سبع المثانی» مثنویی بر وزن مثنوی معنوی مولوی، «دیوان اشعار» ، مثنوی «خلاصه الحقایق» مشتمل بر مسائلِ فلسفی و عرفانی و مبانی تصوف و آداب سیر و سلوک، از آثارِ این عارف و شاعر می باشد.

1- نجیب الدّین رضا اصفهانی

میرزا نجیب الدین رضا که با نام زرگر اصفهانی نیز اشتهار دارد، از مشایخ صوفیه ذهبیه در قرن یازدهم و دوازدهم است (عبرت نائینی، 1376، ج 2 : 768). شهرتِ او را به زرگر، رضاقلی خان هدایت در ریاض العارفین متذکر شده است و ذیل نام او به شرح احوالش پرداخته است. نگارنده در هیچ جای آثارِ او قرینه ای برای این شهرت نیافته و بر این گمان است که شاید این شهرت پس از دوران هدایت (از آن جهت که شاعرِ دیگری با این تخلص داریم و هدایت در مجمع الفصحا به شرح احوال او پرداخته) برای میرزا نجیب الدین رضا رقم خورده باشد. به همین خاطر منشأ این تخلیط را ریاض العارفین هدایت می داند. که در این نوعِ ادبی نیز طبع آزمایی کرده است. وی در سال 1047 در اصفهان به دنیا آمد (خاوری، 1362 : 282). «از اماجد مجذوبین و اکابر محبوبین بود و پس از جذبه به سلوک رجوع کرده» (هدایت، 1388 : 149). در اصفهان با شیخ محمدعلی موذن خراسانی ـ از بزرگان عرفا ـ ملاقات کرد و به همراه او به مشهد رفت (همان). در سال 1078 به همراه استاد به اصفهان بازگشت و بعدها خلیفه و داماد او گشت (تمیم داری، 1372 : ج 1 : 341). نجیب به نام های رضا [و] جوهری، تخلص می نموده و خلاصه الحقایق و دیوان غزلیات و سبع المثانی از آثار او بوده» (تبریزی، 1328 : 123). امّا در غزلیات چنانچه نگارنده در آثار او تتبع کرده، وی هرآنجایی که از تخلص استفاده کرده، نامِ نجیب را برگزیده است.

معصوم علی شاه در ذکر شیخ محمدعلی مؤذن می نویسد : «خلیفۀ وی نجیب الدین رضاست که ترجمه اش بیاید.»(معصوم علی شاه، بی تا،ج3: 165). در ادامه آمده است : «سیّد رضا مردی بزرگوار است و کتاب سبع المثانی از اوست و نجیب الدّین را در ریاض العارفین به عنوان زرگر اصفهانی آورده است و ترجمه نموده. وفاتش در سال یک صد و هشتاد و پنج نوشته و مخفی نیست که غیر از زرگر اصفهانی است که نامش محمدحسن است. وفاتِ وی را در مجمع الفصحا سال هزار و دویست و هفتاد نوشته است. خلاصه نجیب الدین را تعریف همین بس که مرحوم مظفرعلی شاه در کتاب مثنوی بحرالاسرار او را ستوده است و بعضی از آن ابیات تیمناً آورده می شود.

صبح یوم السبت شوال الکریم عـارض مشـتاق سـلطان عظـیــم

طلعتی فرخنده چون ماه تـمام چشم جان را جلوه گر شد در منام

قـصّـه سـبع المثانی مـثنـــوی از کلام شـــه نجــیب المعنــوی

شه نجیب الدین رضا شاه ولی مرشـد راه رضـا سلـطان عـلــی»

(همان : 216)

نجیب اصفهانی در شرحِ احوالِ خود، خویش را امّی معرفی کرده (رک : تمیم داری، 1372 : 340) و بر همین اساس است که شرح حال نویسان مانند هدایت در ریاض العارفین و مدرس تبریزی در ریحانه الادب و آقابزرگ طهرانی در الذریعه او را بی سواد دانسته اند. امّا آنچه از آثارِ او پیداست؛ نکته ای جز این است.

درگذشت او را به سال های 1080 (هدایت، 1388 : 149) 1085 (معصوم علی شاه، بی تا، ج3 : 216) (خاوری، 1362 : 289) و 1108 (تمیم داری، 1372 : 340) بیان کرده اند. مرحوم مصلح الدین مهدوی وفات او را هم سال 1080 و هم 1075 ذکر کرده است (مهدوی، 1348 : 326 ، 1388 : 617). اگر تاریخِ نگارش آثارِ او ـ چنان چه در ادامه بدان خواهیم پرداخت ـ را صحیح بدانیم، تاریخ 1108 برای وفات صحیح تر می نماید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...