آن موقعیت، بطوری که اعتماد و اطمینان به محکم شدن پایه های ازدواج کمک می کند و هر چه ریشه های یک زندگی زناشویی مستحکم­تر باشد، تعهد و پایبندی به حفظ آن زندگی بیشتر خواهد بود.

5- عشق و دوست داشتن:یک رابطه عاشقانه بالغانه در افزایش میزان تعهد و پایبندی به زندگی زناشویی بطور قطع مؤثر است. واقعیت آن است که بعد از شیدایی اوایل ازدواج و پس از آنکه شور روزهای نخست ازدواج فروکش می­کند، توجه به رفاه و خوشبختی همسر، مهم ترین نیروی است که می تواند روابط زناشویی را حفظ نماید و زوجین در هر شرایطی در قبال آسایش، ناراحتی، ثروت و فقر یکدیگر مسئول­اند (تبعه امامی، 1382).

اگرچه بعضی از زوجین در آغاز زندگی مشترک، خود را نسبت به رابطه زناشویی متعهد می دانند، اما ممکن است میزان تعهد آنها، آنقدر نباشد که در برابر طوفان های ناگزیر و ناشی از ناملایمات زندگی زناشویی مقاومت کنند (گود، 1384).

بسیاری از مردم تعهد زناشویی را در حضور فیزیکی زوجین کنار یکدیگر جستجو می کنند. در نظر آنها تعهد یعنی آنکه همسرشان را ترک نکنند. اما این مفهوم، جزء کوچکی از تعهد به ازدواج است. تعهد زناشویی معنایی بسیار وسیع تر دارد. معنای آن این است که همسرتان را دوست بدارید، به او وفادار باشید و از همسر دیگری به هر شکل و شمایل که باشد اجتناب کنید. متأسفانه در جامعه امروز، بسیاری از افراد برای حفظ آزادی های فردی خودشان معتقدند که تعهد به ازدواج مربوط به گذشته ها و منسوخ است. آنها به افراد جامعه القا می کنند که پایبندی و وفاداری به ازدواج، برخوردی به شدت ایده آلیستی و آرمان گرایانه در ازدواج است، هروقت به سودشان باشد به آن استناد می کنند و به آن پایبند می مانند و هر وقت که ازدواج مطابق میل شان نیست، به راحتی به آن خاتمه می دهند (كلارك، ترجمه قراچه داغی، 1388).

واقعیت آن است که تعهد به همسر و ازدواج، اعتماد و صمیمیت زناشویی را امکان پذیر می سازد. چگونه می توان به کسی اعتماد داشت اگر افراد بدانند که طرف مقابل، متعهد نیست تا عمری را با آنها زندگی کند؟ بدون اعتماد چگونه می توان افکار و احساسات عمیق خود را با شریک ازدواج درمیان گذاشت؟ اما اگر افراد بدانند و عمیقاً اعتقاد داشته باشندکه همسرشان هرگز آنها را ترک نخواهد کرد و نسبت به آنان وفادار خواهد ماند، تفاوت بزرگی ایجاد می شود. کاملاً روشن است وقتی زن و شوهر بدانند که ازدواجشان باید تا پایان عمر آنها ادامه داشته باشد و با این نیت زندگی مشترک را آغاز کنند، با یکدیگر برخورد مناسب تری می کنند و مسلماً این برخورد در مقایسه با زمانی که زوجین بر این عقیده باشند که اگر با هم بعد از ازدواج به نتایج مطلوب نرسیدند می توانند از یکدیگر جدا شوند، شکل متفاوتی پیدا می کند. پر واضح است که یک زندگی بدون تعهد و وفاداری، چه ساده می تواند به شکست بینجامد. با این توصیف، در جامعه امروز تا زمانی که تعهد به همسر و ازدواج جدی گرفته نشود، نمی توان به ساختار زندگی زناشویی سالمی رسید (همان منبع).

به طور کلی، یک ازدواج موفق حاوی سه ركن اساسی جاذبه، تفاهم و تعهد است. بدون تعهد، رابطه زناشویی، سطحی، ظاهری و بدون سمت و سو خواهد بود و در این صورت، زوجین نخواهند توانست عمق عشق و صمیمیتی را كه درسایه وفاداری وتعهد به همسر و ازدواج بوجود خواهد آمد، تجربه كنند (تبعه امامی، 1382).

ما به گونه ای به عشق ورزی نگاه می كنیم، گویی انتظار داریم درمان همه دردها و بدبختی هایی مانند تنهایی، ستیزه جویی با همسرمان، اعتماد به نفس، خودباروی پایین، كسالت، بی حوصلگی، حسادت و غیره باشد، اما در واقع این طور نیست. هنگامی كه كوله بار احساسات حل و فصل نشده را با خود به رختخواب می بریم، در واقع با این كار خود را بیشتر سردرگم كرده، عشق ورزی و رابطه ی جنسی كه می تواند رابطه ی صمیمی و التیام بخش باشد را آلوده می كنیم. در این گونه مواقع انتظار داریم با عشق ورزی تمام احساسات ناخوشایند ما به طرزی معجزه آسا ناپدید شده و حالمان خوش شود؛ البته دلیل دیگر اینكه چرا در این گونه مواقع به جای حرف زدن و حل و فصل مشكلات به عشق ورزی پناه می آوریم این است كه عشق ورزی و روابط جنسی به مراتب ساده تر از حرف زدن می باشد؛ چرا كه در آن موقع مجبور نیستیم دنبال كلمات صحیح برای ابراز احساسات و افكار بگردیم و این ریسك را هم به جان نخریده ایم كه همه چیز را رها كنیم، دیدارها و موانع روحی را فرو بریزیم و احساسات آسیب پذیری خود را به یكدیگر نشان بدهیم (آنجلیس[24]، ابراهیمی، 1384).

یكی از مؤلفه های مهم در یك ارتباط جنسی موفق، دانش و آگاهی جنسی است. حیطه های مهم دانش جنسی كه باید مورد توجه قرار گیرند عبارتند از: آناتومی جنسی، چرخه پاسخ جنسی و روش های مربوط به تحریك جنسی همسر كه در جلسات مشاوره و درمان جنسی از طریق مختلف در اختیار زوجین قرار می گیرند (همین[25] و همكاران، 1976؛ به نقل از عشقی، 1385).

روابط جنسی تنها هنگامی به معنای واقعی کلمه اغناء کننده خواهد بود که توأم با عشق­ورزی باشد؛ بدین معنی که قلب­ها و احساسات خود را با هم سهیم شوند. اغلب مردم به دنبال تجارب جنسی اغناء کننده نیستند، بلکه تنها به دنبال رضایت جنسی هستند. تنها با اصلاح و بهبود روش­های عشق­ورزی و نفوذ اجرای عمل جنسی، نمی­توان به اغنای جنسی دست یافت. رضایت و احساس اغنای درونی، تنها با بهبود و اصلاح رابطه­ای احساس و عاطفی میان دو انسان امکان­پذیر است (آنجلیس، ترجمه ابراهیمی، 1384).

تجربه ی جنسی چنان نیرومند و قوی است كه نزدیك ترین و صمیمی ترین تجربه ی انسان بوده و در هیچ زمان دیگری به هیچ كس نمی توان تا به این حد نزدیك شد. چنانچه این اتحاد و درهم آمیختن جنسی متناسب با نزدیكی (روحی- احساسی) دو نفر نباشند، عمل جنسی كه می تواند تا به این حد مسرت بخش باشد، باعث جدایی و انزوای هرچه بیشتر زوجین شود (همان منبع).

عامل اصلی مشكلات میان زوج ها، انتظارات آنان از یكدیگر در مورد مسائل مختلف زندگی مانند پول، مسئولیت های زندگی، ارتباط جنسی، پرورش فرزندان و چگونگی برآورده ساختن این انتظارات است. اغلب افراد می پندارند همسرشان باید به طور خودكار از انتظارات آنان آگاه باشد و آنها را برآورده كند، در حالی كه چنین چیزی امكان پذیر نیست.

باورها، هسته ی نگرش ما به عشق و ارتباط مشترك اند. انسان ها، باورهایشان را از والدین، معلمان و الگوهای مطرح در اطرافشان به دست می آورند. باورهایی مانند «ارتباط جنسی عملی كثیف است» یا «عشق واقعی و ابدی هرگز وجود ندارد»، موجب تخریب ارتباط مشترك می شود. تشخیص باورهای منفی و عدم پذیرش آنها اولین قدم در تغییر آنهاست (حسینی، آرام نیا، 1387).

پتون[26] و ویرینگ[27] (1985) دریافتند كهصمیمیت جنسیدر ازدواج با صمیمیت عاطفی رابطه دارد (ساپینگون[28]، 1384؛ به نقل ازا ولیا، 1385).

مطالعات انجام شده توسط كریستفر[29] و اسپرچر[30] (2000) نیز در زمینه ی رابطه ی جنسی نشان می دهند كه رضایت جنسی[31] با میزان بالایی از رضایتمندی زناشویی مرتبط است (اولیا، 1385).

مطابق آماری كه در كشورهای مختلف جهان تهیه نموده اند جدایی و طلاق زوجین به علت سردمزاجی زنان و عدم توافق بر سر مسائل جنسی می باشد (نوید، 1382؛ به نقل از عشقی، 1385).

به طور كلی اكثر زوجینی كه برای اختلال جنسی به درمان روی می آورند، نارضایتی زناشویی را عنوان می كنند و به طور مشابه، اغلب افرادی كه برای درمان زناشویی مراجعه می كنند از مشكلات در رابطه جنسی شان رنج می برند (اسپنس[32]، 1991؛ به نقل از عشقی، 1385).

بنابراین، درمان و مشاوره ی جنسی به عنوان عاملی درمانی و پیشگیرانه در راستای تحكیم و حفظ بنیان های خانواده امری ضروری به نظر می رسد.

نگرشها[33] و انتظارات[34] زوجین در رابطه با مسائل و ارتباطات جنسی بر روی میزان صمیمیت و تعهد زوجین كه از مؤلفه های اصلی عشق ورزی است تأثیر می گذارد و آموزش در این زمینه می تواند باعث كاهش مشكلات رفتاری و عاطفی در بین زوجین و در نهایت خانواده گردد. بنابراین با توجه به مشكلات خانوادگی شدید در جامعه و بالا رفتن میزان طلاق، جهت حفظ سلامت و بهداشت روانی زوجین و در نتیجه جامعه، وجود اقداماتی برای بهبود روابط خانوادگی و بخصوص بر بازسازی ارتباطات و صمیمیت و تعهد میان زن و شوهر مطرح گردد. به همین منظور مطالعه و تحقیق در راستای پیشگیری از اختلافات زناشویی و پربار كردن ارتباطات میان آنها به ویژهافزایش صمیمیتو تعهد زناشویی لازم به نظر می رسد.

به نظر می­رسد و با توجه به اینکه تحقیقی در این زمینه در کشور صورت نگرفته است ضرورت انجام آن بیشتر می­باشد. به همین منظور پژوهش حاضر به دنبال بررسیاثربخشی آموزشبهبود نگرش­ها وانتظارات جنسیزوجین بر میزان افزایش صمیمیت و تعهد زوجین است. به عبارت دیگر هدف این پژوهش بررسی این موضوع است که آیا آموزش زوجین می­تواند منجر به افزایش سطح تعهد و صمیمیت آنان گردد.

1-2 اهمیت و ارزش پژوهش

طبق نتایج تحقیقات، تعهد زناشویی دومین عامل حفظ کننده ازدواج و فقدان آن مهم­ترین عامل مؤثر بر بروز طلاق می­آید (رینولد و منسفلید[35]، 1999؛ کوهان و كلینبائوم[36]، 2002). بر این اساس، هر گونه رابطه­ای بدون تعهد، سطحی و بدون سمت و سو خواهد بود. هر آشنایی معطوف به ازدواج پس از مدتی اگر به تعهد پایدار و طولانی مدت منجر نشود، در واقع یک آشنایی ناکام خواهد بود (فلورین و همکاران[37]، 2002) صمیمیت که به عنوان یک فرایند مهم در توسعه روابط دوستانه شناخته شده است، در حال حاضر نگرانی عمده متخصصان مشاوره، خانواده، و ازدواج است. تغییر تکنولوژی، فرهنگی، اجتماعی و نیز تغییرات در حوزه مذهب در تغییر کارکرد اولیه ازدواج که شامل عشق و صمیمیت و محبت بین زن و شوهر است نقش اساسی دارد (هیکمان و همكاران[38]، 1997؛ به نقل از شاه سیاه، 1387).

از آنجایی که نخستین گام به منظور بهبود بخشیدن به روابط زناشویی سالم، برنامه­های آموزش زود هنگام است و از سوی دیگر، اثربخشی آموزش مهارت­های جنسی تاکنون در بهبود روابط زناشویی و کاهش بسیاری از مشکلات زناشویی به تائید رسیده است، از این رو انجام تحقیقی به منظور تعیین میزان اثربخشی آموزش مذکور بر صمیمیت و تعهد زناشویی زوجین لازم و ضروری به نظر می­رسد. با توجه به اینکه پژوهشی با این موضوع تاکنون در کشور صورت نگرفته است، نتایج این پژوهش می­تواند در بهبود روابط زناشویی، افزایش میزان صمیمیت و تعهد زناشویی و پیشگیری از بروز بسیاری از آسیب­های زندگی زناشویی از جمله طلاق و عهد­شکنی و نهایتاً تحکیم بنیان خانواده مؤثر باشد. امید است با توجه به کمبود پژوهش­ها در زمینه موضوع این تحقیق، گامی در جهت توسعه و بهبود بهداشت روانی خانواده و کاهش مشکلات آن برداشته شود.

ضرورت این پژوهش را می­توان به صورت ذیل بیان کرد:

1- با توجه به تأثیر فوق­العاده و انکار ناپذیر روابط جنسی در زندگی زوجین و تأثیر عدم صمیمیت و رضایت حاصل از آن بر ابعاد دیگر زندگی، ضرورت وجود یک طرح درمانی مناسب برای درمان اینگونه مشکلات احساس می­شود.

2- بر اساس آمارهای موجود، دو سوم جدایی و طلاق زوجین به علت عدمتوافق زوجینبر سر مسایل مقاربتی و زناشویی و عدم رضایت حاصل از آن است (نوید، 1382). از این رو می­توان از این طرح درمانی به عنوان عاملی پیشگیرانه استفاده کرد. بدین ترتیب این شیوه می­تواند به حفظ و تحکیم بنیان خانواده کمک کند.

3- از آنجا که رابطه جنسی از لحاظ اهمیت در ردیف مهمترین مسائل زندگی محسوب می­شود و همچنین به عنوان فشار­سنج هیجانی در روابط عمل می­کند، به­طوری که می­تواند منعکس­کننده رضایت زوج از جنبه­های دیگر باشد و مقیاس خوبی از سلامتی و تندرستی کلی روابط زوجین است (اولسون[39]، ترجمه جعفری­نژاد و اردشیر­زاده، 1383)، استفاده از این طرح درمانی می­تواند به افزایش رضایت جنسی زوجین و همچنین صمیمیت و تعهد میان آنها، رضایت زناشویی آنها کمک کند و بدین وسیله روابط کلی زوجین را بهبود بخشد.

4- از آنجا که درمان مشکلات جنسی در کشورمان مبحثی جدید روبه افزایش است، ارائه یک طرح مناسب درمانی می­تواند راهگشای تحقیقات بعدی و مشوق سایر پژوهشگرن در ارائه طرح­های مؤثر باشد.

5- ارائه این طرح می­تواند توجه مسئولان را به مشکلات جنسی همسران و تأثیر فوق­العاده این مشکلات درکیفیت روابطزناشویی جلب نماید.

6- از این طرح می­توان به عنوان یک روش درمانی در مراکز و کلینیک­های مشاوره، مراکز مشاوره بهزیستی، مراکز بهداشتی درمانی، دادگاهها و… استفاده کرد.

7- از آنجا که کشور ما با کمبود درمانگران جنسی مواجه است از این شیوه می­توان به عنوان طرحی آموزشی در راستای آموزش مشاوران و روانپزشکان استفاده نمود.

مقالات و پایان نامه ارشد

1-3 اهداف پژوهش

1- تبیین میزان تأثیر آموزش بهبود نگرش­ها و انتظارات جنسی بر ابعاد صمیمیت زوجین شهر اصفهان.

2- تبیین میزان تأثیر آموزش بهبود نگرش­ها و انتظارات جنسی بر ابعاد صمیمیت زوجین شهر اصفهان بر حسب جنسیت.

3- تبیین میزان تأثیر آموزش بهبود نگرش­ها و انتظارات جنسی بر ابعاد تعهد زوجین شهر اصفهان.

4- تبیین میزان تأثیر آموزش بهبود نگرش­ها و انتظارات جنسی بر ابعاد تعهد زوجین شهر اصفهان بر حسب جنسیت.

1-4 فرضیه­ های پژوهش

1- آموزش بهبود نگرش­ها و انتظارات جنسی بر ابعاد صمیمیت زوجین شهر اصفهان مؤثر است.

2- آموزش بهبود نگرش­ها و انتظارات جنسی بر ابعاد صمیمیت زوجین شهر اصفهان بر حسب جنسیت متفاوت است.

3- آموزش بهبود نگرش­ها و انتظارات جنسی بر ابعاد تعهد زوجین شهر اصفهان مؤثر است.

4- آموزش بهبود نگرش­ها و انتظارات جنسی بر ابعاد تعهد زوجین شهر اصفهان بر حسب جنسیت متفاوت است.

[1]- Amato

[2]- Clark

[3]- Harmon

[4]- Intimacy

[5]- Chapman

[6]- Beck

[7]- Bagarozzi

[8]- Hickman

[9]- Kelly

[10]- Commitment

[11]- Leik & Leik

[12]- Levinger

[13]- Rusbult

[14]- Good

[15]- marital commitment

[16]- Deen & Spanier

[17]- Strenberg

[18]- Stanely & Markman

[19]- Adams & Jones

[20]- Johnson

[21]- personal commitment

[22]- moral commitment

[23]- structural commitment

[24]- Angelis

[25]- Hemin

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...