تکثرگرا……………………………………………………………………………………………………….28

فصل سوم: استراتژی دفاعی ایالات متحده امریکا

3-1 – مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………………………………….43

عنوان صفحه

3-2 – استراتژی دفاعی ایالات متحده ……………………………………………………………………………………………………44

3 -3 – استـراتژی دفاعـی ایالات متـحده از جنـگ جـهانی دوم تا پایان جنــگ سـرد: بازدارندگـی

سد نفوذ……………………………………………………………………………………………………………………………………….48

3-4- استـراتژی دفــاعی ایالات متــحده از پایان جنــگ سرد تا سال 2000 مـیلادی: سردرگمی

برنامه ریزی ……………………………………………………………………………………………………………………………….51

3-5 – اسـتراتژی دفـاعی ایالات متـحده در دوره جـرج واکر بوش (سال 2000 تا 2008 میلادی

جنگ پیشگیرانه و پیش دستانه ……………………………………………………………………………………………….56

فصل چهارم: نقش مجتمع های نظامی- صنعتی درسیاستگذاری دفاعی ایالات متحده امریکا دردوره ریاست جمهوری جورج واکر بوش(بوش پسر)

4-1 – مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………………………………….66

4-2 – تعریف و مفهوم مجتمع های نظامی- صنعتی……………………………………………………………………………..66

4-3 -تاریخچه ظهور و قدرت گیری مجتمع های نظامی- صنعتی……………………………………………………….70

4-4 – تداخل اعضای مجتمع های نظامی- صنعتی و سیستم دولتی ایالات متحده امریکا…………………79

4-5 – نومحافظه کاران و کابینه بوش……………………………………………………………………………………………………..89

4-6 – تحول در سیاست خارجی ایالات متحده امریکا بعد از حادثه 11 سپتامبر 2001…………………… 99

4-7 – افزایش سریع هزینه های نظامی ایالات متحده در سالهای2000 تا 2008…………………………….104

فصل پنجم: نتیجه گیری

5- نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….115

منابع………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………127

پایان نامه

 

فهرست اشکال

عنوان صفحه

شکل2- 1 ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….34

شکل4-1………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….78

شکل4-2……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….105

شکل4-3……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….106

شکل4-4……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….108

شکل4-5……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….110

فصل اول

کلیات

1-1 – شرح و بیان مسئله:

از جنگ دوم جهانی به بعد، طبقات استثمارگر جوامع سرمایه­داری عمدتا با تهدید یا با بکارگیری قوه قهریه سعی می­کنند به اهداف و امیال خود در جهان دست یابند. بدین خاطر امروزه یکی از پایه­های اساسی قدرت نظام سرمایه­داری را دستگاه عریض و طویل ارتش و نیروهای مسلح تشکیل می­دهد. دستگاه دیوانسالاری نظامی، که با اختلافات جزیی، چه از لحاظ تجهیزات و چه از لحاظ تشکیلات و چه از لحاظ پرسنل در تمام کشورهای سرمایه­داری بطور فزاینده­ای در حال رشداست.

دیتر زینگهاوس استاد علوم سیاسی دانشگاه فرانکفورت اصطلاح مجتمع های نظامی- صنعتی را به جای میلیتاریسم بکار برد و دلیل او این بود که اگر در گذشته جدایی و تفکیک بین جامعه، ارتش و سیاست امکان پذیر بود و حتی بررسی آن از جنبه­های مختلف با اهمیت و ضروری بود ولی اینها در عمل و تئوری اهمیت خود را از دست داده است و بهتر است به جای اصطلاح میلیتاریسم از اصطلاح مجتمع های نظامی- صنعتی که بیانگر واقعیتهای جوامع سرمایه­داری معاصر است، استفاده کرد. منظور زینگهاوس از این اصطلاح روابط پیوسته و سودجویانه بین برگزیدگان بخشهای سیاست،اقتصاد، ارتش، علوم و تکنولوژی است که با همکاری و پشتیبانی متقابل موضع خود را برای تامین منافع مشترک در دولت و جامعه بطور مستمر و بطور غیرقابل کنترلی مستحکم کرده­اند(ازغندی،1364 :29).

ایالات متحده امریکا همانند امپراتوری­های گذشته از قدرت نظامی بارها برای دستاوردهای اقتصادی، ارضی وغیر ارضی استفاده کرده است. تردیدی نیست که دستاوردهای اقتصادی امریکا ناشی از جنگ در ایجاد دوره دیرپای توسعه اقتصادی این کشور پس از جنگ جهانی دوم دخیل بوده است.به نظر می رسد که در سالهای اخیر بویژه در جهان پساجنگ سرد الگوی دستاوردهای اقتصادی ناشی از عملیات نظامی امپریالیستی تا اندازه­ای دگرگون شده است. صرفنظر از مسائل اخلاقی، اردوکشی­ها و عملیات نظامی امریکا حتی به دلایل اقتصادی امپریالیستی نیز به صرفه نیست. در واقع، تشدید توسعه­طلبیها و جنگ­های امریکا رفته رفته پر هزینه­تر و از دیدگاه منافع ملی اسرافکارانه و کمرشکن است. پس اگر الگو یا تجربه امپریالیسم بیانگر علت تشدید جنگ­های نظامی امریکا در سالهای اخیر نیست، پس توضیح اینگونه تاخت و تازها چگونه است؟

برخی تحلیلگران ­­دلیل این توسعه­طلبی­ها را به قدرت رسیدن گروه به اصطلاح ارتش­گرایان نومحفظه­کار می­دانند، برخی این توسعه­طلبی­های امریکا را به ویژگی­های جورج بوش و راه و رسم وی در سیاست وتمایل او به مغتنم شمردن منزلت خود در مقام رئیس جمهور زمان جنگ نسبت می دهند. برخی نیز استدلال می­کنند که این سیاست حداقل در خاورمیانه بوسیله لابی­های صهیونیست تعیین می شود.

در این پژوهشدر پی بحث در مورد چگونگی و میزان تاثیرگذاری مجتمع های نظامی- صنعتی بر سیاست­گذاری دفاعی ایالات متحده امریکا در دوره ریاست جمهوری جورج بوش پسر هستیم. بدین صورت که این گروه منافع تاثیرگذار در سیاست، سیاست خارجی و سیاست دفاعی ایالات متحده، در محیط تکثرگرای جامعه امریکا در رقابت با سایر گروههای منافع چگونه و از چه روشهایی توانسته است در فرایند تصمیم­گیری­های کلان این کشور نفوذ کند و به چه مقدار این تصمیمات را به سمت منافع گروهی خود هدایت کند. و بالاخره اینکه چقدر توانسته به اهداف گروهی خود دست پیدا کند و ابزارهایی که استفاده کرده کدامند.

1-2- پیشینه تحقیق:

مباحث مربوط به اقتصاد سیاسی نظامی­گری قدرتهای بزرگ بخصوص جمهوری آلمان فدرال، شوروی و ایالات متحده امریکا دیر زمانی است که در محافل دانشگاهی در جریان است و این تحقیقات توانسته است زوایای پنهانی از دلایل سیاستهای نظامی این کشورها را روشن سازد ولی این مطالعات هنوز نتوانسته است بسیاری از پیچیدگی­های این سیاستها و روابط پیچیده بین سیاستمداران ، نظامیان وگروههای صنعتی تسلیحاتی را در کشورهای سرمایه­داری بزرگ، بویژه ایالات متحده را کشف کند.شرحی از مطالعاتی را که در این زمینه صورت گرفته و به نحوی مرتبط به موضوع بحث ما است را در زیر بیان کرده­ایم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...