2-2 تاریخچه وگفتارهای مرتبط باپژوهش…. 10

2-3 تعاریف راهبری شرکتی.. 13

2-4 الگوی اساسی تئوری نمایندگی.. 16

2-4-1 فرض های مربوط به مالك(سهامدار) 17

2-4- 2فرض های مر بوط به نماینده ( مدیر ) 18

2-4-3 مشكلات نمایندگی.. 18

2-5 نگاهی تطبیقی به نظام های راهبری شرکتی.. 20

2-6 محیط اقتصادی ایران. 23

2-7 ساز و کارهای موثر برحاکمیت شرکتیو پاسخگویی.. 24

2-7-1 ساز و کار های برون سازمانی.. 24

2-7-2 ساز و کار های درون سازمانی.. 25

2-7-3پاسخگویی چیست؟. 26

2-8 اهداف وکارکردهای حاکمیت شرکتی.. 26

2-8-1 اهداف حاکمیت شرکتی.. 26

2-8-2 کارکردهای حاکمیت شرکتی.. 27

2-9 ماتریس بین المللی راهبری شرکتی.. 28

2-10چارچوب نظری حاکمیت شرکتی.. 29

2-10-1تئوری نمایندگی.. 30

2-10-2تئوری هزینه معاملات… 30

2-10-3 تئوری هزینه معاملات در برابر تئوری نما یندگی.. 31

2-10-4 تئوری ذینفعان. 31

2-10-5 تئوری ذینفعان در برابر تئوری نمایندگی.. 32

2-11 عوامل ایجاد سیستمهای حاکمیت شرکتی مختلف…. 32

2-11-1 نظا مهای قانونی.. 32

2-11-2 ساختارهای مالکیت شرکت…. 33

2-11-3 سیستم های مالی.. 34

2-11-4 سایر عوامل.. 34

2-12 انواع الگوهای حاكمیت شركتی.. 35

2-12-1الگوی مبتنی بر بازار. 35

2-12-2 الگوی حاکمیت شرکتی مبتنی بر روابط… 36

2-12-3الگوی حاکمیت شرکتی در حال گذار. 36

2-12-4 الگوی نوظهور. 37

2-13 مدل های حاکمیت شرکتی.. 38

2-13-1مدل انگلیسی و آمریكایی.. 38

2-13-2مدل ژاپنی.. 41

2-13-2-1 نمودار4مدل ژاپنی حاكمیت شركت.. 41

2-13-3 مدل آلمانی.. 42

2-13-3-1نمودار5 مدل آلمانی حاکمیت شرکتی. 43

2-13-4 سایر مدل ها 44

2-14مدیریت سود. 46

2-14-1مقاصدوانگیزه های مدیریت سود. 48

2-15مکانیزمهای مختلف حاکمیت شرکتی موثر بر حفاظت از حقوق سهامداران. 49

2-15-1مسئولیتهای هیئت مدیره 49

2-15-1-1کمیته حسابرسی. 49

2-15-1-2 کمیته ریسک.. 50

2-15-1-3 کمیته پرداخت حقوق و کاندیداتوری.. 50

2-15-2 سرمایه گذاران نهادی.. 50

2-15-3تشکلهای سهامداران خرد. 51

2-15-4 پیگیری حقوقی و قضایی.. 52

2-15-5الزام به ارائه پیشنهاد خرید سهام خرد در صورت اقدام به خرید بلوكهای کنترلی 53

2-15-6موسسات رتبه بندی.. 53

2-16روشهای مدیریتی برای پرهیز از حسابداری نادرست…. 54

2-16-1حسابرسی.. 54

2-16-2هیأت مدیره 55

2-16-3دستمزد اعضای هیأت مدیره 56

2-16-4کمیتهحسابرسی مستقلهیأت مدیره 56

2-16-5نقش مؤسسات رتبه بندی اعتباری.. 57

2-17اصول حاکمیت شرکتی از دیدگاه سازمان همکاری اقتصادی و توسعه((OECD… 57

2-18اهمیت حاکمیت شرکتی در بازارهای مالی.. 58

2-19ضرورت استقرار نظام راهبری شرکتی.. 59

2-20نظام راهبری شرکتی در بورس…. 61

2-21برنامه ی بورس برای ترویج راهبری شرکتی.. 62

2-22تحقیقات داخلی انجام شده 63

2-23تحقیقات خارجی انجام شده 67

    1. فصل سوم روش تحقیق …. 71

3-1مقدمه. 72

3-2روش تحقیق.. 72

3-3فرضیه های تحقیق.. 74

3-4جامعه آماری.. 74

3-5نمونه آماری.. 75

3-6روش وابزار گرداوری اطلاعات… 75

3-7متغییرهای پژوهش…. 75

3-8مدل مفهومی تحقیق.. 76

3-9روش تجزیه تحلیل داده ها وآزمون فرضیه ها 76

3-9-1آزمون نرمال بودن داده ها 77

3-9-2 رگرسیون چندگانه. 77

3-9-3 ضریب تعیین وضریب تعیین تصحیح شده 78

3-9-4آزمون معنا دار بودن ضرایب رگرسیون. 79

3-9-5آزمون هم خطی عامل تورم وار یانس…. 79

    1. فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها 81

4-1مقدمه. 82

4-2توصیف آماری و مقایسه میانگین متغیرهای تحقیق.. 82

4-2-2 متغیر مستقل: ویژگیهای حاکمیت شرکتی.. 84

4-2-3. متغیر مستقل: حضور اعضای غیر موظف در هیات مدیره 84

4-2-4 متغیر مستقل: درصد مالکیت نهادی.. 85

4-2-5 متغیر مستقل: وجود حسابرس داخلی.. 86

4-2-6. متغیر مستقل: اندازه هیات مدیره 86

4-2-7 متغیر مستقل: حسابرس مستقل.. 87

4-3تجزیه و تحلیل استباطی داده های آماری( آزمون آماری فرضیه های تحقیق) 88

4-3-1بررسی نرمال بودن داده ها 88

4-3-2آزمون فرضیه 1. 90

4-3-3تحلیل واریانس فرضیه 1. 91

4-3-4آزمون فرضیه1-1. 92

4-3-5تحلیل واریانس فرضیه 1-1. 94

4-3-6آزمون فرضیه1-2. 95

4-3-7تحلیل واریانس فرضیه 1-2. 97

پایان نامه

4-3-8فرضیه 1-3. 98

4-3-9آزمون فرضیه1-4. 99

4-3-10تحلیل واریانس فرضیه 1-4. 101

4-3-11آزمون فرضیه1-5. 102

4-4آزمون هم خطی.. 104

    1. فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهادها 106

5-1 مقدمه. 107

5-2 تحلیل یافته های پژوهش…. 107

5-3 بررسی فرضیه1. 108

5 -4فرضیه فرعی1. 108

5-5 فرضیه فرعی 2. 108

5-6 فرضیه فرعی 3. 109

5-7 فرضیه فرعی 4. 109

5-8 فرضیه فرعی 5. 110

5-9 پیشنهادها در راستای نتایج تحقیق.. 110

5-10پیشنهاد برای تحقیقات آتی.. 111

5-11 محدودیت های پژوهش…. 112

5-12 منابع فارسی.. 112

5-13 پیوست…. 119

5-13-1 تحلیل نرم افزاری.. 119

5-13-2 اسامی شرکتها 128

1 مقدمه

حاکمیت شرکتی رویه ها یا اقداماتی است که شرکتها از طریق آن اداره میشوند وبوسیله آن پاسخگوی سهامداران ،کارکنان وجامعه میباشند . رسواییهای اخیر انرون وورلدکام وشرکتهای دیگر این تصور عمومی رابوجود آورده است که مدیریت سود به صورت فرصت طلبانه توسط مدیران شرکتها برای منافع شخصی آنها انجام می شود نه منافع سهامداران .آنچه که این تصور عمومی منفی در مورد مدیریت سود را تقویت میکند این واقعیت است که تدوین کنندگان قوانین ومقررات به تازگی قوانینی را برای مبارزه با مدیریت سود تدوین کرده اند به عنوان مثال قانون ساربینز آکسلی نتیجه تلاش مستمر کنگره ایالات متحده آمریکا برای کاهش مدیریت سود است.بنابر این به نظر می رسد ماهیت فرصت طلبانه بودن سود ,موضوع واضح وروشنی می باشد(جیروپن ومیلر ،2008)..

حاکمیت شرکتی در مفهوم کلی به ساختارها وفرایندهای تصمیم گیری ،پاسخگویی و رفتار در صدر سازمان (اعم از دولتی ،حکومتی ،خصوصی ،انتفاعی وغیر انتفاعی و…) میپردازد .هدف از اعمال حاکمیت شرکتی ،اطمینان یافتن از وجود چار چوبی است که توازن مناسبی بین آزادی عمل مدیریت ،پاسخگویی و منافع ذینفعان مختلف فراهم آورد .حاکمیت شرکتی یک بحث چند حوزه ای است که در حوزه علوم مختلفی چون چقوق ،اقتصاد ،علوم سیاسی ومدیریت مورد توجه وبحث تخصصی قرار دارد.(رهبری خرازی ،مهسا:1385).

دراین تحقیق رابطه بین ویژگیهای حاکمیت شرکتی( نسبت حضور اعضای غیر موظف در ترکیب هیات مدیره،درصد مالکیت نهادی،حسابرس داخلی،اندازه هیات مدیره،واندازه موسسه حسابرسی (حسابرس مستقل) ومدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده یخودروسازیوقطعات دربورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار می گیرد

1-2بیان مساله

یکی از عوامل اصلی بهبود کارایی اقتصادی، نظام راهبری بنگاه یا حاکمیت شرکتی است که در برگیرنده مجموعه ای از روابط میان مدیریت شرکت ،هیات مدیره ، سهامداران وسایر گروههای ذینفع است .حاکمیت شرکتی ساختاری رافراهم میکند که از طریق آن هدفهای شرکت تنظیم ووسایل دستیابی به هدفها ونظارت بر عملکرد تعیین میشود .این نظام انگیزه لازم را برای تحقق اهداف شرکت را در مدیریت ایجاد کرده وزمینه نظارت بیشتری را فراهم میکند .به این ترتیب شرکتها منابع را با اثربخشی بیشتری به کار میگیرند(رهبر،1390) . نقش حاکمیت شرکتی کاهش واگرایی (تضاد) منافع بین سهامداران ومدیران است.نمونه ای از انحراف مدیریت از منافع سهامداران،مدیریت سود از طریقاقلام تعهدیحسابداری است بنابراین حاکمیت شرکتی احتمالا منجر به کاهش مدیریت سود میگردد و موضوع رابطه میان حاکمیت شرکتی و مدیریت سود ابتدا توسط بیزلی ودچو وهمکاران آن مطرح شد وهر دو بطور تجربی نشان دادندکه ویزگیهای خاصی از حاکمیت شرکتی از قبیل (تمرکز مالکیت،مالکیت نهادی ،نفوذ مدیر عامل،اندازه هیات مدیره )با مدیریت سود رابطه دارد (بیزلی ودچو،1996)

امروزه دراهمیت وجایگاه راهبری شرکتی برای موفقیت شرکتها تردیدی نیست،چرا که این موضوع با توجه به رخدادهای سالهای اخیر وبحران های مالی شرکتها اهمیت بیش از پیش یافته است.بررسی علل وآسیب شناسی فروپاشی برخی از شرکتهای بزرگ که زیانهای کلانی به ویژه برای سهامداران داشته است که ناشی از ضعف سیستم راهبری آ نها بوده است.راهبری شرکتها که میتواند باعث ارتقا استانداردهای تجاری شرکتها ،تشویق،تامین وتجهیز سرمایه ها وسرمایه گذاران وبهبود امور اجرایی آنها گردیده ویکی از عناصر اصلی در بهبود کارایی اقتصادی شرکتهاست چرا که ناظر بر روابط سهامداران ، هیات مدیره، مدیران وسایر ذینفعان آنهاست(حساس،یگانه:1385).

توجه رو به رشدی به اهمییت ویژگیهای حاکمیت شرکتی به عنوان مکانیزمهای نظارتی به منظور کنترل اختیار مدیران شده است وهدف از اعمال حاکمیت شرکتی اطمینان یافتن از وجود چارچوبی است که توازن مناسب بین آزادی عمل مدیریت ،پاسخگویی ومنافع ذینفعان مختلف فراهم آورد.(خرازی .مهسا:1385)

با توجه به نقش عوامل حاکمیت شرکتی وتاثیر آن بر فعالیتهای مدیریتی یک شرکت از قبیل مدیریت سوداین سئوال مطرح می شود که آیا عوامل حاکمیت شرکتی با شیوه ی مدیریت سود در ارتباط است؟

1- 3 اهمیت وضرورت تحقیق

ازآنجا که استقرار مناسب مکانیزمهای حاکمیت شرکتی اقدامی اساسی برای استفاده از منابع ارتقای پاسخگویی شفافیت ,رعایت انصاف وحقوق همه ذینفعان شرکتهاست بنابراین ضروت انتخاب موضوع با اهمیت حاکمیت شرکتی را بیان می نماید ومدیریت سود برایند درجه ای از قابلیت انعطاف واعمال نظری است که مدیران در گزارشگری مالی خود دارند مدیران ممکن است از این قدرت نفوذ برای مدیریت فرصت طلبانه سودیا انتقال اطلاعات محرمانه درباره عملکرد آتی شرکت استفاده نمایند(هیلی ،1993).

بیشتر محققان دریافتند که مدیریت سود با انگیزه گمراه کردن استفاده کنندگان از صورتهای مالی ویا انحراف ازنتایج قراردادی که بستگی به سودهای حسابداری دارد انجام میشود(برگاستلر،2003)حاکمیت شرکتها رویه یا اقداماتی است که شرکتها از طریق آن اداره می شوند وبوسیله آن پاسخگوی سهامداران ،کارکنان وجامعه می باشند رسواییهای اخیرانرون وورلد کام وشرکتهای دیگر این تصور عمومی رابوجودآورده است که مدیریت سود بصورت فرصت طلبانه توسط مدیران شرکتها برای منافع شخصی آنها انجام می شود نه منافع سهامداران .آنچه که این تصور عمومی منفی در مورد مدیریت سود را تقویت میکند این واقعیت است که تدوین کنندگان قوانین ومقررات به تازگی قوانینی را برای مبارزه با مدیریت سود تدوین کرده اند به عنوان مثال قانون ساربینز آکسلی نتیجه تلاش مستمر کنگره ایالات متحده امریکا برای کاهش مدیریت سود است.بنابر این به نظر می رسد ماهیت فرصت طلبانه بودن سود ،موضوع واضح وروشنی می باشد(جیروپن ومیلر ،2008).یکی از دلایل مطرح شدن حاکمیت شرکتی ، ازدیاد جرایم و.بحران مالی در سطح جهان بود. به هرحال میتوان دلایل ایجاد حاکمیت شرکتی مناسب را بیان نمود:

1)وجود حاکمیت شرکتی به نفع همه ذینفعان شرکت (سرمایه گذارن ، اعتبار دهندگان ، اعضای هیات مدیره مدیریت وکارکنان )وهمچنین منابع گوناکون وبخشهای مختلف اقتصادی است.هدف حاکمیت شرکتی حل مشکلات تضاد منافع ،برقراری کنترلها ،اخلاق حرفه ای وتشویق به شفافیت به نفع اشخاص ذینفع در شرکت است.همچنین حاکمیت شرکتی کارایی عملکرد شرکت را در بر داردوباز گشت مناسب سرمایه سرمایه گذاران را میسر میسازد(کلایسنس واستیجن،2002 )

2) برقراری حاکمیت شرکتی در سطح شرکتها میتواند عامل مهمی در کسب مزیتهای رقابتی جهت جذب سرمایه باشد ,در تایید این مطلب میتوان به شواهد اشاره شده از سوی رئیس خزانه داری آمریکا در سال 2002اشاره کرد که نشان می دهد تضعیفاعتماد عمومینسبت به شرکتهای آمریکایی با کاهش ارزش ویژه شرکتها، بالا رفتن هزینه بهره وکندی فرایند سرمایه گذاری ارتباط دارد که تمام این متغییرها تاثیر منفی بالقوه ای بر اقتصاد دارند .در واقع این تاثیر طی بحران مالی آسیا در سال 1997 نمود آشکاری داشت.در این بحران عدم ثبات مالی ،خروج ناگهانی سرمایه های خارجی وضعف رویه های حاکمیت شرکتی در سطح خرد وکلان منجر به سقوط شرکتها واقتصاددر منطقه شد(رهبری خزایی،1383)

3)حاکمیت شرکتی مکانیزمی است که از طریق اعمال آن ، مشکلات مدیریت سود بر طرف می شود وکیفیت اطلاعات ارائه شده از سوی شرکتها بهبود یافته ورعایت حقوق سهامداران وکلیه ذینفعان مورد توجه قرار میگیرد(فرناندز،2007)

4) حاکمیت شرکتی پیش ازهرچیز حیات سالم بنگاه اقتصادی را در دراز مدت هدف گذاری می نماید وبه این خاطر در صدد است تا منافع سهامداران در مقابل مدیریت سازمانها حفاظت به عمل آورد.واقعیت ورشکستگی شرکتهای عظیم ومعتبر در مدت زمان کوتاه از دو پدیده متوالی ناشی شده است :انعکاس اخبار غلط وارائه گزارشهای مالی غیر شفاف در بازارهای سهام کشورهای صنعتی که به بحران بی سابقه بدل گشته ودرجه اعتماد سرمایه گذاران به شرکتها را به شدت کاهش داده است (گرانت و ویسکانتی،2006).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...