قرآن کریم در این آیه دستور مقاتله و مبارزه با کسانی که دست به اسلحه برده و با مسلمانان وارد جنگ شده اند را صادر کرده و به آن ها اجازه داده است که برای خاموش ساختن دشمنان دست به اسلحه ببرند و از هر گونه وسایل دفاعی استفاده کنند. در این آیه به سه نکته اساسی اشاره شده است که منطق اسلام را ‌در مورد جنگ کاملاً روشن می‌سازد.

 

۱- با جمله «در راه خدا نبرد کنید» هدف اصلی جنگ های اسلامی را روشن می‌سازد که جنگ برای به دست آوردن غنایم و تصرف و اشغال سرزمین های دیگران همه از نظر اسلام محکوم است و تنها اسلحه به دست گرفتن و به جهاد پرداختن در صورتی صحیح است که در راه خدا و گسترش قوانین الهی یعنی حق و عدالت و توحید و ریشه کن کردن ظلم و ستم و فساد و انحراف می‌باشد.

 

۲- مورد این که با چه کسی باید جنگید جمله «کسانی که با شما می جنگند» صراحت دارد که تا طرف مقابل دست به اسلحه نبرده و به مبارزه نپرداخته است، مسلمانان نباید ‌پیش‌دستی کنند. ضمناً از این آیه استفاده می شود که هرگز غیرنظامیان مخصوصاً زنان، کودکان و پیران زمین گیز نباید مورد حمله واقع شوند زیرا آن ها به مقابله برنخاسته اند و ‌بنابرین‏ مصونیت دارند.

 

۳- ابعاد جنگ نیز با جمله «از حد تجاوز نکنید» مشخص شده است. زیرا جنگ در اسلام به خاطر خدا است و در راه خدا نباید هیچ تعدی و تجاوزی صورت گیرد و لذا اسلام- برخلاف جنگ های عصر ما- رعایت اصول اخلاقی فراوانی در جنگ توصیه ی کند. مثلاً افرادی را که سلاح بر زمین گذاشته اند و کسانی که توانایی جنگیدن را از دست داده و یا اصولاً قدرت بر جنگیدن ندارند– مانند پیرمردان، زنان و کودکان- نباید مورد تعدی قرار بگیرند.

 

باغستان ها و درختان را نباید از بین ببرند و از مواد سمی برای زهرآلود کردن آب های آشامیدنی دشمن نباید استفاده کنند.[۸۱] به غیر از آیه مورد بحث آیات دیگری از قرآن کریم بر موضوع ما نحن فیه دلالت دارند که از آن جمله آیه ۲۵ سوره مبارکه فتح است که می فرماید:«… اگر مردان مؤمن و زنان مؤمنه ای که شما اکنون آن ها را نمی شناسید (در مکه) وجود نداشتند که چنان چه حمله کنید آن ها را ندانسته پایمال و هلاک سازید، پس دیه و غرامت خون آن مؤمنان به گردن شما می ماند تا خدا هر که را بخواهد در رحمت خود داخل گرداند و اگر شما عناصر کفر و ایمان را از هم جدا می گشتید همانا آنان را که کافرند به عذابی دردناک معذب می ساختیم» معنای آیه این است که مشرکان مکه همان هایی هستند که به خدا کفر ورزیدند و نگذاشتند شما داخل مسجد الحرام شوید و نگذاشتند قربانی هایی را که با خود آورده بودید به محل قربانی برسند… اگر مردان و زنان مؤمن ناشناسی در بین مردم مکه نبودند تا جنگ شما سبب هلاکت آن بی گناهان شود و در نتیجه به خاطر کشتن آن بی گناهان دچار گرفتاری می شدید، هر آینه ما دست شما را از قتال اهل مکه باز نمی داشتیم و اگر باز داشتیم برای همین بود که دست شما به خون آن مؤمنین ناشناس آلوده نشود و به جرمشان دچار ناملایمات نشوید.[۸۲]بر ناتوانان، بیماران و کسانی که چیزی ندارند تا در راه جنگ هزینه کنند (معاف شدگان از جنگ) هیچ تنگنایی نیست چه مجازند که در میدان نبرد شرکت نکنند، به شرط آنکه برای خدا و پیامبرانش صمیمانه رفتار کرده باشند بر سر نکوکاران راه و زبان نکوهش و بازخواست بر بسته است و خدا آمرزگار و مهربان است. ( سوره توبه، ۹۱) بخشی از آیات قرآنی به بیان سرگذشت های نظامی پیامبر اکرم (ص) پرداخته است. البته در شأن قرآن نیست که تنها به وقایع نگاری و داستان سرایی بپردازد. قرآن همیشه می خواسته است که مردم از آنچه در پیش فرا رفته عبرت بیاوزند و نقاط روشن و تاریک یا محورهای کامیابی و شکست را همیشه در نظر داشته و عمل نمایند. در صحنه مبارزات مسلحانه علیه کفر تجاوزگر و سیتزه جوی، رویدادهای جالب و نکته آموزی در صدر اسلام رخ داده که بخشی از آیات قرآن به بیانشان پرداخته است.[۸۳]

 


بند دوم- حقوق غیر نظامیان از دیدگاه روایات و سیره ائمه معصومین (ع)

 

سیره و سنت ائمه معصومین (ع) شامل موارد زیادی از توجه ایشان بر جلوگیری از تعرض به افراد غیر نظامی است. از امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند: چون پیامبر خدا (ص) اراده می فرمود که گروهی از مسلمانان را به سریه ای بفرستد آن ها را دعوت می فرمود و جلو خود می نشانید و به آن ها می گفت: «به نام خدا و برای خدا و در راه خدا و بر ملت رسول خدا حرکت کنید… پیر مردان فرتوت و کودکان و زنان را نکشید و درختان را قطع نکنید مگر این که بر انجام این امور ناچار شوید. اگر یکی از مسلمانان به یکی از مشرکان مهلت دهد آن مشرک در پناه شما است تا این که کلام خدا را بشنود. اگر پس از شنیدن کلام خدا از شما بیعت کرد برادر شما در دین است و اگر خودداری کرد او را به محل امنی برسانید. پیامبر اکرم (ص) بارها در هنگام اعزام سپاهیان شان به نبردهای متعدد، آن ها را از کشتن زنان، کودکان، سالخوردگان و افراد ناتوان منع می‌کردند. ایشان همچنین هرگاه تعرض به زنان یا کودکان را می‌دید با آن برخورد کرده متخلف را مورد بازخواست قرار می‌دادند چنان‌که در یکی از جنگ‌ها، بعد از گذشتن قسمتی از سپاهیان به فرماندهی خالد بن ولید جنازه زنی پیدا شد که توسط او کشته شده بود، پیامبر (ص) با دیدن این حادثه به شدت ناراحت شده، از قاتل او سؤال کردند؛ گفتند خالد بن ولید، او را کشته است. رسول خدا (ص) کسی را به دنبال خالد فرستاده و ضمن توبیخ او، تأکید ‌کردند که از کشتن زنان و کودکان بپرهیزند. [۸۴] در برخی از غزوات پیامبر (ص) پس از فتح و پیروزی بر مشرکان، مسلمانانی که قصد کشتن بچه های مشرکین را داشتند، پیامبر (ص) آنان را از انجام چنین کاریمنع کرده، و در جواب یاران شان که می‌گفتند، مگر این‌ها فرزندان مشرکان نیستند. با اشاره به اینکه بهترین‌های آنان (اصحاب) نیز فرزندان مشرکان بوده‌اند، فرمودند هر انسانی بر فطرت پاک انسانی متولد می‌شود و این پدر و مادر او هستند که او را یهودی یا نصرانی می‌کنند.[۸۵] اقدامات رسول خدا (ص) درباره زنانی که اسیر شده و مطابق قوانین جنگ های آن زمان می بایست به عنوان کنیز در اختیار نیروهای فاتح قرار گیرند، نیز نشان دهنده توجه ویژه آن حضرت به زنان بوده آن هم در زمانی که هیچ قانونی درباره جنگ ها و حقوق انسان‌ها وجود نداشت. [۸۶]

 

امیرالمؤمنین علی (ع) نیز همواره بر رعایت حال زنان و کودکان تأکید داشتند و هنگام اعزام لشگریان خود و در دستوراتش خطاب به آن ها می‌فرماید: «با دشمن جنگ را آغاز نکنید تا آن ها شروع کنند، زیرا بحمد الله حجت با شما است و آغازگر جنگ نبودنتان، تا آن که دشمن به جنگ روی آورد، حجت دیگر بر حقانیت شما خواهد بود. اگر به اذن خدا شکست خوردند و گریختند، آن کس را که پشت کرده نکشید، و آن را که قدرت دفاع ندارد آسیب نرسانید و مجروحان را به قتل نرسانید. زنان را با آزار دادن تحریک نکنید هر چند آبروی شما را بریزند، یا امیران شما را دشنام دهند و به شما ناسزا بگویند. در روزگاری که زنان مشرک بودند مأمور بودیم دست از آزارشان برداریم، و در جاهلیت اگر مردی با سنگ یا چوب دستی به زنی حمله می کرد، او و فرزندانش را سرزنش می‌کردند.[۸۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...