اول و دوم، عواقب آن­ها، وضعیت ایران و برخی دولت­های آسیایی و اروپایی در این جنگ ها، بررسی کرد. با توجه به این که ارائه­ی تصویر بیگانگان در اشعار سه شاعر مشروطه (سید اشرف الدین گیلانی، بهار و عشقی) هدف این پژوهش است در این مقاله، از نوع تصویر ایرانیان از بیگانگان بر اساس چارچوب مفهومی این پژوهش، مطلبی گفته نشد.

فلاح، مرتضی- جعفری، لیلا (1387)، بیگانه­ستیزی در اشعار میرزاده عشقی، دانشکده­ی علوم انسانیدانشگاه سمنان، شماره22 ، ص 111- 130 .

نویسندگان این مقاله سعی کرده­اند به یکی از مهم­ترین درون مایه­های اشعار میرزاده عشقی که مخالفت با بیگانگان و ستیز وی با استعمارگران به ویژه انگلیس است، بپردازند. این مقاله با وجود بیان دقیق خود درباره واکنش عشقی در برابر بیگانگان و مبارزه بی­ امان او با وطن فروشان، تنها به جنبه­ های منفی حضور بیگانگان و بالاخص انگلیس اشاره کرده و کشورهای دیگر را به نوعی نادیده گرفته است.

4-1- حدود پژوهش

دیوان اشعار سید اشرف الدین گیلانی، میرزاده عشقی و محمدتقی بهار.

5-1- اهداف پژوهش

این پژوهش می­خواهد به این هدف برسد که سید اشرف الدین گیلانی، عشقی و بهار، چه تصویرهایی از بیگانگان در قالب چارچوب مفهومی که در فصل دوم ارائه شده، دارند و این تصاویر چقدر با هم یکسانند و یا از هم متمایز و متفاوت.

6-1- ضرورت انجام پژوهش

در خصوص تصویرشناسی بیگانگان در عصر مشروطه، با توجه به بررسی­های انجام شده، پژوهش خاصی صورت نگرفته است؛ بنابراین با توجه به این­که عصر مشروطه یا عصر بیداری با حضور چشم­گیر بیگانگان در عرصه­های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هم­زمان بوده است و به نوعی می­توان این دوره را شروع مداخلات گسترده­ی خارجی­ها در امور ایرانیان به شمار آورد؛ روشن شدن ابعاد حضور بیگانگان در آثار شاعران عصر مشروطه ( بهار، عشقی و نسیم شمال) می­تواند در دیدگاه ایرانیان، نسبت به این حضور گسترده موثّر باشد. هم­چنین بررسی تصاویر بیگانگان در اشعار این شعرا، نوع ارتباط و تعامل ایرانیان را با کشورهای دیگر(دوست یا دشمن) تبیین می­کند.

7-1- روش شناسی پژوهش

پایان نامه

روش پژوهش در این پایان­ نامه تحلیلی و از روش جمع­آوری اطلاعات کتابخانه­ای است. در این تحقیق دیوان و کلیات اشعار سید اشرف­ الدین گیلانی (نسیم شمال)، ملک الشعرای بهار و میرزاده عشقی متن معیار قرارگرفته است. محقق پس از مطالعه در زمینه­ نظریه­ تصویرشناسی، متون مورد نظر را بر اساس مؤلفه ­های نظریه فوق مورد بررسی قرار داده است.

فصل دوم: چارچوب مفهومی تحقیق

1-2- تصویرشناسی

روابط انسان­ها بر اساس تصاویری که از دیگران دارند بنا می­شود. این دیدگاه­ها و نظرها، اساس روابط انسانی را شکل می­دهند. انسان تصویرساز بیش از این­که در جهان بیرونی زندگی کند در جهان تصویری که از خود و دیگران ساخته و پرداخته است زندگی می­کند. در شاخه­های متعدد دانش بشری پژوهش­های زیادی در زمینه­ تصویر صورت گرفته و هر دانشی از دریچه­ی خاص خود، آن را تبیین کرده است. بخشی از تحقیقات ادبی، هنری، روانشناسی، انسان شناسی،مردم شناسیو نیز فلسفه به این موضوع اختصاص دارد. بنابراین تصویرشناسی به نوعی موضوع بینارشته­ای محسوب می­شود(نامور مطلق، 1388: 120).

برای عنوان معرفت تصویری یا «ایماگولوژی»[1] معادلی بهتر از «تصویرشناسی» نمی­توان نهاد. با این حال اصطلاح «تصویرشناسی» بسیار عام و فراگیر است؛ درصورتی که این رویکرد و نقد، تعریفی خاص دارد و بخش محدودی از تصویر پژوهی در معنای عام آن را دربر می­گیرد. به بیان دیگر، میان عنوان و محتوا، رابطه­ی منطقی از نظر کمّی و کیفی وجود ندارد. اما نبود کلمات مناسب در این خصوص، موجب استفاده از کلمه­ای عام در معنایی خاص شده است. به این دلیل در همین جا لازم است از یک سوء تفاهم لفظی جلوگیری و اعلام شود که تصویرشناسی، معنایی خاص و محدود خود را دارد (همان: 121).

تصویر شناسی یكی از رشته­های فرعی ادبیات تطبیقی است كه در قرن نوزدهم در فرانسه تحت تأثیر متفكرانی مانند مادام دوستال[2]، هیپولیت­تن[3] به وجود آمد.

زمینه­های تحقیق در ادبیات تطبیقی گسترده و متعدد است. مهم­ترین این زمینه­ها عبارتند از: پژوهش در مورد وام ­واژه­ها؛ ادبیات ترجمه و بررسی مترجمان به عنوان واسطه­های انتقال پدیده­ها و آثار ادبی به ملت دیگر؛ بررسی سرگذشت انواع ادبی؛ تحقیق در باب موضوعات و اسطوره­های فرا ملی؛ بررسی سرگذشت نویسندگان و تأثیر آن­ها بر ادبیات ملت­های دیگر؛ مطالعه­ی منابع خارجی یک اثر یا نویسنده؛ بررسی مکتب های ادبی و جریان فکری؛ تصویر یک ملت در ادبیات ملتی دیگر ( تصویر شناسی) و …(نظری منظم،1389: 255).

تصویرشناسی یعنی؛ تصویری که ملتی از مردم و نژاد و فرهنگی دیگر در ذهن دارد، از دیگر موضوعات مورد توجه مکتب فرانسوی است. جواد حدیدی در آثارش، از جمله « جهانگردان فرانسوی در ایران» (1344ش.) و « ایران در ادبیات فرانسه» (1346ش.)، به سفر نامه­های تاوِرنیه[4] و شاردن[5] و نقش آن­ها در ایجاد تصویری مثبت از ایرانیان و تمدن ایرانی در فرانسه اشاره کرده و نشان داده که چگونه انتشار این سفرنامه­ها باعث استقبال از ترجمه­ی آثار ادب فارسی به زبان فرانسه شده است و بسیاری از مضامین و شخصیت­های داستانی ادب فارسی از این طریق به ادبیات فرانسه راه یافته است(انوشیروانی،1389 : 39).

هرچند چنین تحقیقاتی در مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی، مرسوم بوده است، نباید از آسیب­های آن­ها غافل شد. اغلب این سفرنامه­ها مملوّ از برداشت­های ساختگی و مغرضانه یا دست­کم سطحی و منفعت­طلبانه است. نویسندگان غربی بر اساس همین سفرنامه­ها رمان­هایی درباره­ی شرق نوشته­اند که یا با واقعیت انطباق ندارد یا در بهترین حالت، مانند رمان­نامه­های ایرانی منتسکیو، از شخصیت­های ایرانی، برای هجو و نقد اجتماعی کشور خود استفاده کرده­اند(همان : 39).

قدمت تصویرشناسی در شكل امروزی­اش به اواسط قرن بیستم می­رسد كه ژان- ماری­كاره[6] تصویرشناسی را « تفسیر متقابل ملت­ها، سفرها، سراب­ها » تعریف كرد. در تصویرشناسی عمدتاً دو نوع متن وجود دارد: نخست سفرنامه­ها و آثار داستانی هستند كه شخصیت های­شان خارجی­اند و یا متونی غیر سفرنامه­ای و داستانی كه تصویر كلی از یك كشور خارجی به دست می دهند (نانکت، 1390: 105).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...