پیروان این اصل معتقدند که این عادلانه­ترین روش تامین درآمد برای دولت از طریق مالیات است. آدام اسمیت اقتصاددان انگلیسی پیرو مکتب کلاسیک نیز چهار صفت برای مالیات­ها پیش بینی کرده است:

1- مقادیری که افراد به صورت مالیات به دولت می­پردازند باید برابر باشد. منظور وی از برابری، برابری نسبت مالیاتی به درآمد افراد است(اصل مالیات نسبی).

2- میزان مالیات باید معین باشد. به آنها که مالیات را جمع آوری می کنند نباید اجازه داده شود تا آنجا که ممکن است مالیات وصول کنند.

3- جمع­آوری و پرداخت مالیات باید راحت باشد.

4- در جمع­آوری و پرداخت جنبه اقتصادی باید رعایت گردد یعنی هزینه جمع­آوری مالیات نباید بیشتراز کل مالیات جمع­آوری شده باشد(مهندس و تقوی، 1388، 123).

عکس مرتبط با اقتصاد

10-2-2  سال مالیاتی

سال مالیاتی عبارت است از یک سال شمسی که ازاول فروردین ماه هر سال شروع و به آخر اسفند ماه همان سال ختم می­ شود، لکن در مورد اشخاص حقوقی مشمول مالیات که سال مالی آنها به موجب اساسنامه با سال مالیاتی تطبیق نمی­کند، درآمد سال مالی آنها به جای سال مالیاتی مبنای تشخیص مالیاتی قرار می­گیرد و موعد تسلیم اظهارنامه ، ترازنامه، حساب سود و زیان و سررسید پرداخت مالیات آنها چهار ماه شمسی پس از سال مالی می­باشد(همان منبع ، 47).

11-2-2 کارایی و عدالت مالیاتی  

اساسا هر سیستم مالیاتی باید بر اساس دو معیار اصلی استوار باشد: معیار کارایی و عدالت یا برابری. واقعیت این است که زمانی سیستم مالیاتی مطلوب یا بهینه است که همزمان به این دو معیار توجه خود را معطوف دارد(پژویان، 1372، 45).

1-11-2-2 کارایی

واقعیت این است که در جا به ­جایی و انتقال منابع از بخش خصوصی به بخش عمومی توسط مالیات زیان­هایی در رفاه یا هزینه­ های از دست رفته در اقتصاد به وجود می­آید که باعث دور شدن از بهینه پاره تو خواهد شد.

لذا یک سیستم مالیاتی زمانی از کارایی اقتصادی برخوردار است که در جا به ­جایی مقدار مشخصی از عوامل به بخش عمومی کمترین هزینه تمام شده را داشته باشد و مالیات­هایی که هزینه از دست رفته  کمتری بر اقتصاد تحمیل کنند کارایی بیشتری دارند.(علی پور-1388)

2-11-2-2 عدالت مالیاتی

منظور این است که چگونه تحت سیستم­های مختلف مالیاتی، بار کاهش تولید بخش خصوصی بین اعضائ جامعه تخصیص می­یابد. این بار شامل ضرر از دست رفته ناشی از وضع سیستم مالیاتی به علاوه ارزش واقعی منابع انتقال یافته می­ شود.دو مفهوم از عدالت وجود دارد: عدالت افقی و عدالت عمودی. می­توان گفت که مالیاتی جنبه عدالت افقی دارد که رفتار یکسان با افراد یکسان داشته باشد. به این معنی که اگر دو نفر پیش از وضع مالیات رفاه یکسانی داشته باشند پس از وضع مالیات نیز باید از رفاه یکسانی برخوردار شوند. در این معیار باید مشخص شود که چه زمانی دو نفر از سطح رفاه یکسانی برخوردار می­باشند.

معیار عدالت عمودی بر این اصل استوار است که سیستم مالیاتی در سطوح مختلف رفاه چه رفتاری باید با افراد داشته باشد و برای ارزیابی یک سیستم مالیاتی تا چه اندازه­ای دارای عدالت عمودی است، هر کس باید بداند که چگونه با افراد در سطوح مختلف رفاه رفتار کند که در اینجا باید یک “مقایسه بین مطلوبیت فردی” صورت بگیرد و این یک قضاوت ارزشی است.

مالیات­بندی بر طبق توانایی پرداخت قرار دارد که افراد با ظرفیت­های یکسان، پرداخت یکسان و افراد با توانایی بیشتر پرداخت بیشتری انجام دهند، به حالت اول عدالت افقی و به حالت دوم عدالت عمودی اطلاق می­گردد.(مقیمی نیا-1387)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...