فصل اول:مقدمه
1-1- اهمیت و ضرورت تحقیق. 6
1-2- هدف تحقیق. 7
1-3- پیشینه تحقیق. 7
1-4- روش تحقیق. 8
فصل دوم: تاریخ پزشکی ایران
2-1- منشأ فن طبابت.. 12
2-2- تاریخ طب قبل از اسلام. 12
2-3- تاریخ طب پس از اسلام. 13
2-4- نقش نهضت ترجمه در تاریخ پزشکی. 14
2-5- دوران تألیف و تصنیف کتاب های پزشکی. 15
2-6- زبان تألیفات پزشکی. 16
فصل سوم:فردوس الحکمه
3-1- سبک از نظر لغوی و اصطلاحی. 19
3-2- نگاهی به زندگی ابن ربّن طبری. 20
3-3- آثار و مؤلفات ابن ربّن طبری. 22
. 22
3-5- شیوه ی نگارش ابن ربّن طبری. 24
. 25
3-6-1- اسلوب جمله ی اسمیه. 26
3-6-1-1- مبتدا معرفه + خبر نکره 26
3-6-1- 2- مبتدا معرفه + خبر معرفه. 26
3-6-1-3- مبتدا معرفه + خبر جمله. 27
3-6-1-4- مبتدا معرفه + توالی خبر 27
3-6-1-5- خبر مقدم + مبتدا مؤخر 27
3-6-1-6- نواسخ و کاربرد آن. 27
3-6-2- اسلوب تأکید. 28
3-6-2-1- تأکید به تکرار 29
3-6-2-2- تأکید قصر 29
3-6-2-3- تأکید به حروف.. 30
3-6-2-4- تأکید معنوی. 30
3-6-3- اسلوب عطف.. 31
3-6-4- اسلوب حال. 32
3-6-5- اسلوب تمییز 33
3-6-6- اسلوب أفعل تفضیل. 34
3-6-7- اسلوب إلّا أنّه. 35
3-6-8- اسلوب صفت.. 35
3-6-9- اسلوب موصول های اسمی. 36
3-6-10- اسلوب تعلیل. 37
3-6-11- اسلوب تقسیم. 37
3-6-12- اسلوب جمله ی فعلیه. 38
3-6-13- اسلوب شرط. 39
. 41
فصل چهارم: الحاوی
4-1- نگاهی به زندگی ابوبکر محمّد بن زکریای رازی. 43
4-2- مهمترین آثار رازی در علوم پزشکی. 44
. 45
4-4- شیوه ی نگارش ابوبکر محمّد بن زکریای رازی. 46
. 47
4-5-1- اسلوب جمله ی اسمیه. 47
4-5-1-1- مبتدا معرفه + خبر نکره 47
4-5-1-2- مبتدا معرفه + خبر معرفه. 47
4-5-1-3- مبتدا معرفه + خبر جمله. 47
4-5-1-4- مبتدا معرفه + توالی خبر 48
4-5-1-5- خبر مقدم + مبتدا مؤخر 48
4-5-1-6- نواسخ و کاربرد آن. 48
4-5-2- اسلوب تأکید. 49
4-5-2-1- تأکید به تکرار 49
4-5-2-2- تأکید قصر 49
4-5-2-3- تأکید به حروف.. 50
4-5-2-4- تأکید معنوی. 50
4-5-3- اسلوب عطف.. 50
4-5-4- اسلوب تحذیر 51
4-5-5- اسلوب حال. 52
4-5-6- اسلوب تمییز 53
4-5-7- اسلوب أفعل تفضیل. 53
4-5-8- اسلوب إلّا أنّه. 54
4-5-9- اسلوب صفت.. 54
4-5-10- اسلوب موصول های اسمی. 55
4-5-11- اسلوب تعلیل. 55
4-5-12- اسلوب تقسیم. 56
4-5-13- اسلوب جمله ی فعلیه. 57
4-5-14- اسلوب شرط. 58
. 59
فصل پنجم:کامل الصناعه الطبیه
5-1- نگاهی به زندگی ابن عباس.. 61
5-2- آثار و مؤلفات ابن عباس.. 62
. 62
5-4- شیوه ی نگارش ابن عباس.. 64
. 66
5-5-1- اسلوب جملهی اسمیه. 66
5-5-1-1- مبتدا معرفه + خبر نکره 67
5-5-1-2- مبتدا معرفه + خبر معرفه. 67
5-5-1-3- مبتدا معرفه + خبر جمله. 67
5-5-1-4- مبتدا معرفه + توالی خبر 67
5-5-1-5- خبر مقدم + مبتدا مؤخر 67
5-5-1-6- نواسخ و کاربرد آن. 67
5-5-2- اسلوب تأکید. 68
5-5-2-1- تأکید به تکرار 68
5-5-2-2- تأکید قصر 68
5-5-2-3- تأکید به حروف.. 69
5-5-2-4- تأکید معنوی. 69
5-5-3- اسلوب عطف.. 69
5-5-4- اسلوب حال. 70
5-5-5- اسلوب تمییز 71
5-5-6- اسلوب أفعل تفضیل. 71
5-5-7- اسلوب إلّا أنّه. 72
5-5-8- اسلوب صفت.. 72
5-5-9- اسلوب موصول های اسمی. 73
5-5-10- اسلوب تعلیل. 73
5-5-11- اسلوب تقسیم. 74
5-5-12- اسلوب جمله ی فعلیه. 75
5-5-13- اسلوب جمله ی شرط. 76
. 77
فصل ششم: نتایج
. 79
. 81
. 82
6-4- نتیجه کلی. 86
منابع و مآخذ: 87
مقدمه
اسلوب یا سبک نوشتاری به معنای روش بیان اندیشه و احساسات در قالب واژگان است بنابراین اسلوب ارتباط تنگاتنگی با اندیشه و موضوع نوشته دارد. در تقسیمبندیهای اسلوب های نوشتاری، اسلوب کتابهای طب سنتی، از اسلوبهای علمی به شمار میآید.
سبک نوشتاری اسلوبهای علمی با دیگر اسلوبها متفاوت است. در این اسلوب ایجاز و اطناب کمرنگ میشود و عواطف و احساس نویسنده در این شیوه بر خلاف شیوهی ادبی در نوشته تاثیر ندارد و از مسائل زیبایی شناسی همچون تشبیه و استعاره و کنایه و تضاد و ترادف صحبت کرده نمی شود. تنها هدف نویسنده بیان واقعیتهای علمی است که از طریق تجربه به دست آورده است و به دنبال استفاده از اسلوبهایی است که بتواند این معانی را به گونهای آشکار برای مخاطب خود بیان کند.
درنگ در برخی از آثار پدید آمده در قرنهای دوم تا آغاز قرن ششم نشان میدهد که بیشتر آثار این قرون به زبان عربی یعنی زبان علمی رایج اوائل دورهی تمدن اسلامی است.
با توجه به رویکرد جامعه به طب سنتی و گسترش رشتههای طب سنتی و داروسازی سنتی و نیز عربی بودن بیشتر منابع این دو رشتهی نوپا، ضرورت بررسی سبک کتابهای طب و داروسازی سنتی آشکار گردیده است.
تاریخ پزشکی یکی از کهنترین تاریخهای جهان است، زیرا بشر از آغاز زندگی با درد و رنج و بیماری همراه بوده و برای رفع آن میکوشیده است. چون اگر کمال مطلوب انسان، تندرستی باشد همواره در برابر آن درد و بیماری خودنمائی میکرده است. بنابراین به طور قطع میتوان گفت از همان روزی که انسان درصدد رفع بیماری و درد برآمده است تاریخ پزشکی آغاز میشود و اولین کسی که توانسته از خود و یا از دیگری رفع درد و بیماری نماید اولین درمانگر یا پزشک جهان بوده است. (ر.ک: تجدد، 1391: 11).
این که دانش پزشکی چگونه به وجود آمده است و یا چه اقوامی پایهگذاران آن در جهان بوده اند، به روشنی معلوم نیست. کتابهای تاریخ پزشکی قدیم مانندطبقات الأطباء و الحکماءتألیف ابن جُلجُل (377 هـ . ق)،عیون الأنباء فی طبقات الأطباءاثر ابن أبی أصیبعه (643 هـ . ق)،تاریخ الحکماءنوشتهی عبدالکریم شهرستانی (548 هـ . ق)، وتاریخ الحکماءنوشتهی ابن قفطی (568 هـ . ق) و کتابالفهرستتألیف ابن ندیم (438 هـ . ق)، نظریههای گوناگونی در این مورد بیان داشتهاند. (ر.ک: کیانی و دیگران، 1390: 247).
دربارهی پیشینهی پزشکی نمیتوان تاریخی قائل گردید چرا که از تمدنهای خیلی قدیم اطلاعات زیادی در دست نیست که بتوان از تاریخ علوم و یا یکی از رشتههای آن که علم پزشکی است آگاه گردید ولی بطور مسلم میتوان گفت که پزشکی قبل از تاریخ بر اساس تجارب و کارهایی بوده که بشر در جریان زندگی خود در برخورد با حوادث و مبارزه با بیماریها آموخته و آن ها را مورد استفاده قرار داده است. (ر.ک: تجدد، پیشین).
طب و اخلاق پزشکی در بین ایرانیان از قدمتی طولانی برخوردار است. از قدیمیترین روزگاران امر طبابت در ایران با دیانت توأم بوده است، طب باستانی ایران با آیین زرتشت و تعلیمات اوستا پیوندی جداییناپذیر داشته است. (غفاری، 1389: 16).
اوستا و دیگر متون زرتشتی (دینکرت و بُندهش) گواهی بر دیرینگی پزشکی در ایران است که دو ویژگی بارز آن توجه به بهداشت محیط و پیشگیری از برخی بیماریها بوده است. علاوه بر این، ایرانیان از دیرباز گیاهان دارویی را میشناختند و از آن ها برای درمان بیماریها سود میجستند. آریاییها، نخستین دولت ایرانی، یعنی دولت ماد را در سدهی هفتم یا هشتم پیش از میلاد، در غرب ایران پایهریزی کردند. سپس به ترتیب سلسلههای هخامنشی (330- 559 پیش از میلاد)، اشکانی (250 پیش از میلاد تا 226 م) و ساسانیان (226- 652 م) بر سر کار آمدند. (ر.ک: عزیزی، بی تا: 24).
نخستین پزشک آریایی به نام تریتا یا آترت، از دیدگاه زرتشت و اهورامزدا شخصی پرهیزگار، دانا و توانا بود که با گیاهان و خواص آن ها آشنایی فراوان داشت و برای درمان بیماریها از عصارههای گیاهانی که خود استخراج میکرد، استفاده مینمود. همچنین، در تمدن ایران باستان در کتیبههای مربوط به زمانهخامنشیان، از زعفران به عنوان گیاه دارویی با خواص و کاربرد بسیار، فراوان یاد شده است. (ر.ک: پناهی آراللو، 1391: 56).
در زمان شاهان هخامنشی، پزشکی ایران به سبب ارتباط با یونانیان، به پیشرفتهایی دست یافته بود و در دوران اشکانیان، ایرانیان با کتابهای یونانی بیشتر آشنا شدند و برخی از آن ها را به زبان های ایرانی برگرداندند. درعصر ساسانی، به گسترش دانش و فرهنگ توجه ویژهای شده و ولایت فارس مهد تمدن ساسانیان بوده است. (ر.ک: عزیزی، پیشین).
گندی شاپور یکی از مهمترین شهرهای فرهنگی ایران عهد ساسانی بوده است که به زبان سُریانی «بت لاپات» (Beth Lapat) و به عربی جُندی شاپور نامیده میشد. (ر.ک: پیشین: 25).
شهر گندی شاپور در استان خوزستان کنونی، در نزدیکی شوشتر ساخته شده است. «در ابتدا دانشگاه تحت نظارت کلیسای نسطوری اداره میگشت. در دوران خسرو انوشیروان (531 – 578 م ) این دانشگاه به یک مرکز بزرگ علمی و پزشکی تبدیل گشته بود و در بیمارستان آن عدهی زیادی از پزشکان ممتاز به خدمت مشغول بودهاند که از مهمترین آن ها (خاندان بُختیشوع از قرن هفتم تا دهم میلادی در گندی شاپور و بغداد به طبابت و چشم پزشکی پرداختهاند) و ماسویه (خاندان ماسویه از قرن هفتم و هشتم میلادی در گندی شاپور و بغداد طبابت کردند) را میتوان نام برد. (جمعی از نویسندگان، 1387: 70).
مکتب طبی گندی شاپور تا دوران تمرکز علمی بغداد (اواسط نیمهی اول قرن دوم هجری قمری) عظمت و اقتدار خود را از دست نداد امّا با تمرکز یافتن بغداد، از اهمیت آن کاسته شد. علل و عواملی که در شهرت علمی بغداد و سقوط مکتب گندی شاپور مؤثر بوده است به شرح زیر است:
1ـ انقراض سلسله ی بنی امیه و روی کار آمدن عباسیان و انتقال مرکز خلافت به بغداد و ارتباط این شهر با گندی شاپور و احتیاج خلفای عباسی به اطبای گندی شاپور باعث مرکزیت یافتن بغداد شد.
2ـ خدمات ایرانیان و به ویژه برمکیان به تمرکز علمی بغداد کمک شایانی کرد.
3ـ انتقال میراث علمی گندی شاپور و یونان و انطاکیه و اسکندریه به بغداد، باعث تمرکز علمی و طبی این شهر شد. (ر.ک: نجم آبادی، 1366: 145-146).
طب اسلامی، با ترکیبی از سنّتهای بقراطی و جالینوسی پزشکی یونانی و با نظریهها و جنبههای علمی طب ایرانی و هندی در زمینهی کلی اسلام به وجود آمده است. بنابراین جنبهی ترکیبی داشته و در بردارندهی شیوهای مشاهدهای و عینی مکتب بقراطی، روش فلسفی و نظری جالینوس، و همراه با معلومات نظری و تجربی پزشکان ایرانی و هندی در زمینهی داروسازی میباشد. (ر.ک: کیانی، پیشین: 247-248).
طب اسلامی در روند تکاملی خود دو مرحلهی اساسی را پشت سر گذاشته است: مرحلهی اقتباس و جذب که از طریق ترجمه صورت گرفت و دیگری مرحلهی ابداع و آفرینش آثار پزشکی که اغلب به نام پزشکان ایرانی به ثبت رسید. (ر.ک: پیشین).
«کار عظیم ترجمهی متون پزشکی از زبان های یونانی، سریانی و تا حدودی نیز هندی به زبان عربی در اواخر دوران حکومت بنی امیه و در دوران حکومت بنی عباس (به خصوص در عهد هارون و مأمون) آغاز شد و گسترش یافت و مترجمین برجستهای چون حنین بن اسحاق و ثابت قرّه در این کار سهم مهمی داشتند و به این ترتیب در حفظ میراث گذشته و انتقال آن به ملل گوناگون نقش مهمی ایفا کردند» (جمعی از نویسندگان، پیشین: 90).
بعد از دوران ترجمه، مرحلهی جدیدی در طب دوران تمدن اسلامی آغاز شد، علم پزشکی رونق یافت و چهار پزشک بزرگ و مشهور (علی بن ربّن طبری، محمّد بن زکریای رازی، علی بن مجوسی اهوازی و ابو علی سینا) ظهور کردند و کتابهایی در زمینهی پزشکی به رشتهی تحریر درآوردند.
در این نوشتار، به حکم آن که «ما لا یُدَرک کُلُّهُ لا یُترک کُلُّهُ» با رویکردی توصیفی – تحلیلی به بیان سبک نوشتاریفردوس الحکمه،الحاویوکامل الصناعه الطبیهپرداخته شده است که بیشتر مورد توجه پژوهشگران و دانشجویان طب سنتی است.
در بررسی سبک نوشتاری کتابهای مذکور به مسائل زیر توجه شده است:
1ـ مختصری دربارهی نویسنده.
2ـ بررسی ساختار نگارش کتابها.
3ـ بررسی شیوهی تنظیم کتاب ها.
4ـ بررسی سبک نوشتاری کتابها.
1-1-اهمیت و ضرورت تحقیق
گسترش روزافزون گرایش به طب سنتی و تصحیح و تحقیق متون پزشکی و نیز آموزش متون به زبان عربی در رشتههای داروسازی سنتی و طب سنتی و نبود کتاب های تألیفی در زمینه ی سبک نوشتاری متون طب سنتی لزوم پرداختن به چنین موضوعی را ضروری می کند. با انجام چنین پژوهشی، پژوهشگران فارسی زبان می توانند تصویری روشن از سبک کتابهای طب سنتی به زبان عربی به دست آورند.
آثاری که در برگیرندهی معرفی سبک نوشته های علمی در دوره های اولیهی تمدن اسلامی و تحلیل و نقد آن ها باشد، همواره مورد نیاز پژوهشگران بوده است. در بیشتر آثاری که امروزه در دست است، تنها مشخصات آغاز کتاب مانند عنوان، نام نویسنده، زمان و مکان انتشار و… ارائه می شود و تنها سودی که برای خواننده دارد، آگاهی از وجود چنین کتابی است و هرگز او را از مراجعه به کتاب و خوانش اثر بی نیاز نمی کند. این پژوهش چند امکان بنیادین را برای خواننده فراهم می کند:
1ـ پژوهشگران با مراجعه به این پژوهش، از سبک مهمترین کتاب های طب سنتی آگاه می شوند.
2ـ پژوهشگران می توانند با الهام از این پژوهش، موضوعهایی برای پژوهش های جدید به دست آورند.
3ـ این پایاننامه این توانایی را به مدرسان درس قرائت متون طب سنتی به زبان عربی در رشتهی طب سنتی میدهد تا قواعد پرکاربرد برای این متون را انتخاب کنند و در درسنامه ی زبان عربی ویژه ی دانشجویان طب سنتی به آن قواعد بیشتر بپردازند.
1-2- هدف تحقیق
هدف از تهیه و تنظیم این رساله، تبیین شیوهی نگارش کتابهایفردوس الحکمه،الحاویوکامل الصناعه الطبیهاست تا هر محقق بتواند با سبک نوشتاری این کتابها آشنا شود و بدین طریق نیمی از راه پر رنج تحقیق خود را به آسانی بپیماید.
1-3- پیشینه تحقیق
دربارهی بررسی سبک نوشتاری کتابهای طب سنتی که پایان نامهی حاضر در این زمینه تهیه و تنظیم شده، تا کنون اثری تدوین نشده است.
جمال الدین علی بن یوسف ابن القفطی (568 هـ . ق) کتابتاریخ الحکماءرا تألیف کرد و در آن به ذکر تراجم احوال بیش از چهارصد دانشمند در فلسفه و طب و ریاضیات و نجوم پرداخت که بخش عمدهی کتاب اختصاص به پزشکان دارد. در این کتاب نویسنده هر از گاهی اشاره به شیوهی نوشتاری نویسنده کرده است.
موفق الدین ابن أبی أصیبعه (643 هـ . ق) در کتابعیون الأنباء فی طبقات الأطباءکه جامعترین کتاب در این زمینه است از تعداد زیادی پزشک و داروشناس و حکیم و منجّم و ریاضیدان به تقسیم مولد و منشأ آنان یاد میکند و دربارهی هر یک اطلاعات فراوانی را ارائه میدهد و به روش پژوهش برخی از پزشکان اشاره میکند.
در خصوص سبک شناسی متون، کتابهای فراوانی در سبک شناسی ادبی تدوین شده که از برخی از آن ها در این پژوهش برای تبیین مبانی نظری پژوهش بهره گرفته شده است مانند:
احمد بدوی (2004) در کتابأسس النقد الأدبی عند العرب، ابتدا معانی و ویژگیهای اسلوب را بررسی میکند سپس به بیان مقاییس نقد اسلوب و انواع اسالیب میپردازد و به طور کلی به جنبههای مختلف سبک اشاره می کند.
و بهار (1380) در کتابسبک شناسیمطالبی کلی در خصوص سبک شناسی بیان می کند.
و شمیسا (1373) در کتابکلیات سبک شناسیمطالبی کلی دربارهی سبک و نظام سبک شناسی بیان میکند و مسائل بنیادی مربوط به سبک و سبک شناسی را مورد بحث قرار میدهد و به این نکته اشاره میکند که نوشتههای بسیاری وجود دارد که فاقد سبک است و در آن اندیشهی خاص و زبان قابل تأملی وجود ندارد.
در این کتاب ها به بیان دقیق مفهوم سبک شناسی و روش های بررسی سبک متون مختلف اشاره شده است، که مطالعه ی این کتاب ها راه را بر سبک شناس نشان خواهد داد.
1-4- روش تحقیق
روش تحقیق در این رساله به شیوهی توصیفی – تحلیلی و بررسی انتقادی متن است. برای دستیابی به مهمترین کتابهای مورد استفادهی طب سنتی به متخصصان و دانشجویان و مراکز تحقیقات طب سنتی مراجعه شد و فهرست 600 کتاب به زبان عربی استخراج شد و سپس با مشورت متخصصان این رشته مهمترین و تأثیرگذارترین کتابهای طب سنتی به زبان عربی به عنوان مهمترین و پرکاربردترین منبع پژوهش متخصصان استخراج شد. در اینباره و در چارچوب شناساندن کتابهای طب سنتی به زبان عربی و با توجه به نیاز پژوهشگران و متخصصان طب سنتی این پایاننامه به بررسی سبک نوشتاری سه اثر مهم در طب سنتی که در سدههای نخستین هجری تألیف شدهاند، پرداخته است که به ترتیب تقدّم زمانی عبارتند از:فردوس الحکمه،الحاویوکامل الصناعه الطبیه.
روشی که در این پایاننامه برای بررسی سبک پیشنهاد شده است و پایاننامه بر اساس این روش به نگارش درآمده است به شرح زیر است:
در بحث جملهی اسمیه به موارد زیر اشاره شده است:
1ـ مبتدا معرفه + خبر نکره
2ـ مبتدا معرفه + خبر معرفه
3ـ مبتدا معرفه + خبر جمله
4ـ مبتدا معرفه + توالی خبر
5ـ خبر مقدم + مبتدا مؤخر
همچنین در بحث جمله ی اسمیه، نواسخ و کاربرد آن نیز شرح داده شده است و کاربرد آن ها به گونه ی زیر بیان شده است:
1ـ اسم + خبر مفرد
2ـ اسم + خبر جمله
3ـ اسم + توالی خبر
4ـ خبر مقدم + اسم
در بیان اسلوب تأکید به موارد زیر اشاره شده است:
1ـ تأکید به تکرار
2ـ تأکید قصر
الف- قصر توسط «إنّما»
ب- قصر توسط «ادات نفی و إلّا»
3ـ تأکید به حروف
الف- حرف تحقیق «قَدْ»
4ـ تأکید معنوی
در بیان اسلوب عطف از «واو، ثُمَّ، أو، إمّا» سخن به میان آمده است زیرا این حروف بیشترین کاربرد را در صفحات بررسی شده داشته اند.
نویسندگان از اسلوب حال به دو شکل حال مفرد و حال جمله در بیان شکل مصرفی داروها به دفعات استفاده کرده اند که در این پایان نامه به این شکل ها توجه شده است.
شکل های اسلوب تمییز بعد از عدد و اسم های مقادیر، بعد از أفعل تفضیل، بعد از جمله ی ابهام دار که نویسندگان برای رفع ابهام استفاده می کرده اند بیان شده است.
در بیان اسلوب أفعل تفضیل، معمول ترین شیوه ی نویسندگان اصل قرار گرفت و به بررسی آن پرداخته شد.
و در بیان صفت به مواردی چون صفت مفرد، توالی صفت، صفت جمله، جا بجایی صفت و موصوف اشاره شده است.
در اسلوب تعلیل معمول ترین شیوه ی نویسندگان (حرف جر مِنْ و لام تعلیل) مورد بررسی قرار گرفت. و در اسلوب تقسیم به (مِنْ + ضمیر، حروف عطف أو، إمّا) توجه شده است.
و در بیان جمله ی فعلیه به موارد زیر اشاره شده است:
[چهارشنبه 1399-10-17] [ 04:08:00 ق.ظ ]
|