2- بیان مسأله

4

3- اهمیت و ضرورت پژوهش

9

1-4- اهداف پژوهش

11

1-5- فرضیه های پژوهش

12

1-6- تعاریف مفهومی و عملیاتی

13

فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش

18

پیش درآمد فصل دوم

19

2-1- نمایش خلاق

19

2-1-1- نمایش

19

2-1-3- اهداف نمایش خلاق

22

2-1-4- آموزه های نمایش خلاق

23

2-1-5- اصول نمایش خلاق

24

2-1-6- مبانی نظری نمایش خلاق

27

2-1-7- انواع بازی

28

2-1-8- بازی و تئاتر _

43

2-2-1- تعریف تفكر انتقادی

44

2-2-2- ماهیت تفكر انتقادی

45

2-2-3- اهمیت برخورداری از تفكر انتقادی

46

2-2-4- چگونگی و نحوه تعامل هنر و تفكرانتقادی برای كودكان

47

2-2-5- هنر به عنوان محتوا و كنش در فكرپروری كودكان

54

2-3- پیشرفت درسی

55

2-3-1- نظریه های برنامه درسی برای پیشرفت درسی

56

2-3-2- عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی

59

2-43- پیشینه پژوهش

65

2-5- جمع بندی فصل دوم

69

2-6- مدل مفهومی پژوهش

71

فصل سوم: روش شناسی پژوهش

75

پیش درآمد فصل سوم_________________________________

76

3-1- روش پژوهش

76

3-2- طرح پژوهش

76

3-4- متغیر های مورد مطالعه

78

3-5- ابزار پژوهش

79

روایی و پایایی ابزار پژوهش

80

3-7- جامعه آماری

81

3-8- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات

81

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها

82

پیش در آمد فصل چهارم

83

4-1- آمار _

83

جمع بندی

106

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

108

پیش درآمد فصل پنجم

109

5-1- خلاصه پژوهش

پایان نامه

109

5-2- بحث و تفسیر نتایج

111

5-3- نتیجه گیری

117

5-4- محدودیت های پژوهش

119

5-5- پیشنهادات _

119

منابع __

122

پیوست

132

 

چکیده:

این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش به شیوه ی نمایش خلاق بر پیشرفت درسی و تفکر انتقادی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی انجام گرفت. روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. برای دستیابی به این هدف، نخست یک نمونه 40 نفری به شیوه نمونه گیری در دسترس از میان دانش آموزان دختر پایه سوم ناحیه یك شهرستان کرمانشاه انتخاب شد. این افراد در پیش آزمون که شامل آزمون استاندارد تفکر انتقادی واتسون و گلیزر و آزمون معلم ساخته پیشرفت درسی بود که پایایی آن در اجرای مقدماتی و اصلی به ترتیب 74% و87% به دست آمده است، شرکت کردند.در مرحله بعد، این عده به دو گروه 20 نفری تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه و با روش آموزش به شیوه نمایش خلاق، و گروه کنترل به شیوه معمول مدارس (سخنرانی) به فراگیری درس تعلیمات اجتماعی پرداختند. در پایان آموزش هر دو گروه در پس آزمون شرکت کردند. هم چنین به منظور تحلیل داده ها از روش آمار استنباطی – آزمون نرمال بودن کلموگروف و آزمون ناپارامتری من ویتنیuاستفاده شده است و نیز پردازش های آماری لازم بر روی نمره ها با استفاده از برنامه نرم افزاری spss (نسخه 18 ) انجام گردید نتایج بدست آمده در همه موارد نشان داد که آموزش به شیوه نمایش خلاق بر افزایش مهارت های تفکر انتقادی شامل استنباط، شناسایی مفروضات، مؤلفه استنتاج، مؤلفه تعبیر و تفسیر، ارزشیابی و پیشرفت درسی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد. تفکر انتقادی و پیشرفت درسی کودکان را مورد تأیید قرار داد.

کلیدواژه ها:نمایش خلاق، استنباط، شناسایی مفروضات، مؤلفه استنتاج، مؤلفه تعبیر و تفسیر، ارزشیابی و پیشرفت درسی.

مقدمه

امروزه شیوۀ تعلیم و تربیت از رویکرد سنتی و حافظه محور به سمت رویکرد تعلیم و تربیت تأملی و تفکرمحور جهت گیری کرده است. جان دیویی ماهیت تفكر انتقادی را «قضاوت معلق» یا «تردید سالم» تعریف می كند. او تفكر انتقادی را شامل بررسی فعال، پایدار و دقیق هر عقیده یا دانش می داند ( لطف آبادی، 1384: 45). «سازمان روان شناسی آمریكا» در زمینة ماهیت تفكر انتقادی بیان داشته است: «ما تفكر انتقادی را این گونه درك می كنیم كه باید قضاوت خودساخته و هدف مندی باشد كه به تفسیر، تحلیل، ارزیابی و استنباط منجر شود.» (هاشمیان، 1380: 142). بنابراین، آموزش تفكر انتقادی شامل ایجاد عمدی جو جدیدی است تا شاگردان بتوانند فرایندهای فكری خود را تعویض یا اصلاح كنند، یا آن را دوباره بسازند. در این میان « وساطت هنر در آموزش تفکر انتقادی به کودکان» موضوعی است که، با در نظر گرفتن برخی مبانی نظری تفکر انتقادی، ضرورت خود را تبیین می کند.

هم زمان با طرح موضوع یادشده دو سؤال مطرح می شود: نخست چگونگی وساطت هنر (نمایش خلاق)، راهکارها و پیشنهادات احتمالی؛ دوم وضعیت کنونی و میزان واسطه گری هنر در برنامۀ آموزش تفکر انتقادی به کودکان. این پژوهش ضمن اشاره به موارد مطرح شده، تبیین ضرورت مسئله را بیشتر مدنظر قرار می دهد؛ زیرا نگارنده معتقد است ، به رغم بهره مندی از روش ها و محتوای اقدامات هنری، «ضرورت» وساطت هنر را، که به استفادۀ آگاهانه تری از این واسطه منجر می شود، به اندازۀ کافی کندوکاو نکرده است. هم چنین ممکن است در روند بیان این ضرورت این تلقی ایجاد شود که مطلب در پی آن است تا بگوید «هنر» زاییدۀ تفکر و مبنای خردورزی، پایۀ استدلال، خلاقانه ترین و برترین انتقادهاست.

یكی از راه های اساسی آموزش موفق تفكر انتقادی آن است كه به طور هم زمان به شیوه ای تدریجی تفكر شاگردان زیر سؤال قرار گیرد و از آن ها در ایجاد شیوه های جدید حمایت شود. در مراحل ابتدایی آموزش تفكر انتقادی به شاگردان، معلم مجرب از درگیری بیش از حد دانش آموزان با موارد پیچیده اجتناب می ورزد. در عوض توجه خود را به آموزش قالب های بنیادی رشتة مربوط، مانند واژه ها، مفاهیم، مشكلات و روش ها معطوف می دارد و به تهیة راه های كلی برای سازمان دهی دانش مربوط و پرسش در آن زمینه می پردازد.

بسیاری از معلمان، ایجاد مدل های تجسمی را برای درك فرایندهای فكری خود بسیار مفیدتر از تمرین های نوشتاری و شفاهی می دانند. این طرز تفكر، كاملاً مطابق با نظریة پیاژه است كه در آن یادگیری پیش از آن كه به حالت مطلق درآید، به صورت تجربة واقعی شروع می شود (حبیبی پور، 1385: 68). فراگیری تفكر انتقادی، شامل توسعة فرایندهای فكری از طریق سیر كردن در ماورای نگرش ها و تصورات خودمحور و تجربة حسی بی واسطه است. توانایی های تصمیم گیری برای دست زدن تجربیات جدید و تجسم امكانات فراتر از تجربیات آنی شخص، از عناصر مهم تفكر انتقادی به حساب می آیند. شاگردانی قادر به تفكر انتقادی خواهند بود كه بتوانند تصور و برداشت خود را از واقعیت دست كم به طور موقت كنار بگذارند و به واقعیت های جایگزین دیگر بیندیشند. این همان انتقال از تجربة عینی به درك یا فهم امور انتزاعی است.

از سویی دیگر، نمایش خلاق ترکیبی از تئاتر و تعلیم و تربیت است. توانایی های بلاقوۀ انسان را به فعل درمی‎آورد و تفکر در آن شهودی و هم منطقی است. در آزمایشگاه نمایش خلاق آدم‎ها بحران‎ها را می‎آزمایند، نگرش ها و توانایی های خود را محک می زنند، زندگی را در محیطی امن تمرین می‎کنند و به طور فی‎البداهه به آن عکس‏العمل نشان می‎دهند. از آن جا که در این نوع نمایش فشار اجرا در کار نیست، بچه ها در مراحل رشد از آن تجربه می‎آموزند و بزرگ‎سالان برای مشکلات خود راه‏حل پیدا می‏کنند.

بر خلاف سایر درس‏ها، درس نمایش خلاق امتحان و رتبه‏بندی ندارد. به همه فرصت ابراز وجود می‏دهد. درست و غلط در آن مطرح نیست. فعالیتی جاری، نمادین و برانگیزاننده است که در زمان حال روی می‎دهد و بداهه سازی در این نوع نمایش اهمیت خاصی دارد (ریچ، 1384: 30). که این ویژگی های نمایش خلاق می تواند زمینه ساز ایجاد تفکر انتقادی و موجب پیشرفت درسی دانش آموزان در کلاس را فراهم گرداند. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی نقش آموزش به شیوه ی نمایش خلاق در درس اجتماعی بر پیشرفت درسی و تفکر انتقادی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی می پردازد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...