2-1-6- رویکرد های اخلاقی در تربیت.. 22

2-1-6-1- رویکرد مکتب فضیلت گرایی به تربیت اخلاقی.. 22

2-1-6-2- رویکرد مکتب وظیفه گرایی به تربیت اخلاقی.. 25

2-1-6-3-رویکرد منفعت گرایی به تربیت اخلاقی.. 26

2-1-6-4- رویکرد غمخواری…… 29

2-1-7- تربیت اخلاقی کودک… 31

2-1-8-زمان آغاز تربیت اخلاقی کودک از نظر روانشناسان و برخی از اندیشمندان اسلامی.. 33

فصل سوم : عاطفه به زمینه درونی در تربیت اخلاقی کودک

مقدمه ………. 52

3-1- فطرت 52

3-1-1- گرایش به خیر اخلاقی.. 54

3-1-2- گرایش به خدا 57

3-1-3- گرایش عاطفی در دوره کودکی و ارتباط آن با تربیت اخلاقی.. 60

3-1-3-1 عاطفه….. 64

3-1-3-2- حب ذات.. 65

3-1- 3-3- اعتماد به نفس… 66

3-1-3-4- حس خود کم بینی یا عقده حقارت.. 68

3-1-3-5- ترس. 70

3-1-3-6- خشم…….. 71

3-1-3-7- حسادت……. 72

3-1-3-8- لجبازی…. 73

3-1-3-9- امید و ناامیدی… 74

فصل چهارم: خانواده به عنوان زمینه بیرونی در تربیت اخلاقی کودک

مقدمه…. 77

4-1- نقش محیط به عنوان زمینه بیرونی در تربیت اخلاقی کودک… 77

4 -2- خانواده و ویژ گی های آن. 80

4-3- جایگاه فرزند در کانون خانواده 82

پایان نامه

4-4- اسلام و حقوق فرزند. 83

4-4-1- کیفیت وقت گذراندن با فرزندان. 86

4-5-نقش خانوادهدر تربیت اخلاقی کودک… 88

4-6- وظایف والدین درخانواده…. 89

4-6-1- محبت به فرزند و نقش آن در پایه ریزی شخصیت.. 92

4-6-2- مضرات افراط و تفریط در محبت.. 97

4-6-3- تکریم شخصیت کودک… 101

4-6-4- نقش خانواده و ضرورت آموزش نظم به کودک… 105

4-6-5- نقش خانواده در بیداری گرایش کودک به خداوند. 106

4-6-5-1- آموزش خداشناسی به کودکان با توجه به فطرت آنها 106

4-6-5-2- تربیت عملی 106

4-6-5-3- کمک گرفتن از طبیعت.. 107

4-6-5-4- استفاده از تجارب خود کودکان و بیان داستانهای مناسب دینی.. 108

4-6-5-5- آموزش قرآن. 108

4-6-5-6- ارائه پاسخ های درست و ساده به پرسش های دینی کودک… 109

فصل پنجم:نتیجه گیری

مقدمه. 111

5-1- نتیجه گیری.. 111

5-2-پیشنهادهای کاربردی: 120

5-3- پیشنهادهای پژوهشی.. 121

5-4- محدودیت های پژوهش… 122

منابع و ماخذ. 123

1-1-مقدمه

آدمی همواره در طول تاریخ با مسائل و ابهاماتی در زمینه تربیت اخلاقی روبرو بوده است که این مسائل و یافتن راه حل مناسب برای آنها دغدغه فکری او بوده است و برای یافتن پاسخ صحیح آن ها،کوشش های وسیعی نموده است. دراین زمینه مکاتب اخلاقی مختلفی ظهور کرده اند. دین اسلام نیز از این مساله چشم پوشی ننموده است. اسلام دین زندگی است كه به همه ابعاد بخصوص تهذیب نفس و اصلاح فكر و اندیشه و اعتقادات درونی هر فرد اهمیت می دهد. توجه به اخلاق و فضائل و كرامت های اخلاقی و به تبع آن توجه به تربیت اخلاقی سبب ایجاد نوعی منش و شخصیت در افراد می شود كه هم زمینه سعادت فردی افراد را هم زمینه سعادت جامعه را تضمین می نماید. علاوه بر آن پرورش شخصیت و منش نیكو از نیازهای مبرم و اساسی هر جامعه ای می باشد و نتیجه آن رفع بیماری های اخلاقی در آن جامعه است زیرا دچار شدن یك جامعه به بیماری های حسد،كبر و خود پسندی و…. سبب اختلالات جسمی و روحی شده و زمینه گسترش رفتارهای زشت را فراهم می آورد و آرامش فرد و جامعه را به خطر می اندازد. اگرچه ویژگی های اخلاقی در برخی افراد به طور ذاتی ظهور می یابد اما به طور كلی اخلاق اكتسابی و اساساً تربیتی بوده و افراد با شناخت و آگاهی تكرار و تمرین می توانند اخلاق را جزء شخصیت خویش ساخته و به این ترتیب خلق و خوی شایسته به عنوان ملكه می تواند عامل صدور افعال نیك به سهولت گردد. از طرفی درمتون دینی، تربیت اخلاقی کودکان زیرمجموعه ای از تربیت دینی آنها محسوب می شود و در روایات متعدد به این امر مهم سفارش شده است. عدم رعایت اصول اخلاقی نتیجه دور شدن انسان از اصل خود و خدای خود است. مكتب اسلام سعی در نزدیكی انسان به اصل خود دارد یعنی جهت دهی صحیح زندگی كه خداوند برای تحقق این امر، كتاب و هدایت و پیشوایان را فرستاده كه با تحكیم اخلاق در افراد بشر راه سعادت را به آنان نشان دهد و به سمت كمال هدایت كند.

با توجه به شرایط موجود جامعه می توان گفت تربیت اخلاقی بسیار مهم است و از دیرباز مورد توجه فیلسوفان، معلمان و والدین قرار داشته است. جوامع مختلف، نهادها و موسسات اجتماعی نیز در طول اعصار به صورت های گوناگون به این مهم توجه خاصی مبذول داشته اند. تربیت اخلاقی، بدون تردید از مهم ترین وظایف تعلیم و تربیت در هر جامعه است و هدف نظام تعلیم و تربیت پرورش شهروندانی است كه علاوه بر برخورداری از هوش و ذكاوت، افرادی با فضیلت و نیكوكار بارآیند. در جامعه کنونی كه بیشتر به تربیت جسمانی، اجتماعی و … اهمیت می دهند، باید به تربیت اخلاقی نیز كه ركن است اهمیت دهند تا فرد به خوبی تربیت شود و به کمال برسد و این نوع تربیت باید از کودکی آغاز شود، اما از آنجا که اخلاق مستلزم آزادی انتخاب است نمی توان در دوره کودکی مستقیماً به تربیت اخلاقی پرداخت، بلکه توجه به زمینه های تربیت اخلاقی مهم می باشد که مساله اساسی این پژوهش می باشد. از این رو پژوهشگر به دنبال تبیین پاسخ به این سوال است که زمینه های تربیت اخلاقی در دوره کودکی بر اساس دیدگاه اسلام کدامند؟

1-2- بیان مساله

تربیت شکوفا ساختن و به فعیلت رساندن یا پرورش دادن استعدادها در تمامی ابعاد وجود انسان است. لذا تربیت هرگز به معنای خلق استعدادهای جدید نمی باشد، بلكه به مفهوم پرورش استعدادهای موجود در انسان است (علوی،1386،ص46 -42) و تربیت اسلامی، شکوفا ساختن، به فعلیت رساندن و یا پروش دادن هماهنگ جمیع استعدادهای آدمی در کلیه ابعاد و جوانب شخصیتی وی یعنی جسمانی، عقلانی، اجتماعی، عاطفی، و اخلاقی-دینی در جهتی الهی و اسلامی است (همان، ص 124). بنابراین تربیت از نظر مکتب اسلام، شکوفایی توانایی های فطری انسان در جهت قرب به خداوند و رسیدن به کمال و تعالی انسان است.

یکی از ابعاد وجودی انسان که مبنای فطری و درونی دارد، بعد اخلاقی است. اخلاق جمع خلق است و عبارت است از هیات و حالت و ملکه ای راسخ در انسان که باعث صدور اعمال پسندیده و یا ناپسند از سوی انسان می گردد. با توجه به جایگاه بلند اخلاق و فواید بی شمار آن این حقیقت روشن می شود که چرا ادیان الهی، از آدم تا خاتم، برای مسائل اخلاقی و حفظ و رعایت آداب و سنن نیکو، اهمیت ویژه ای قایل شده اند، تا جایی که رسول اکرم(ص)، اساس نبوت و رسالت خویش را به تکمیل و رعایت مسائل اخلاقی دانسته و در سخن بسیار زیبا به تمامی جوامع بشری چنین فرمود: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق، همانا مبعوث شدم تا مکارم اخلاق را تکمیل کنم»(نهج الفصاحه/ ح944) و براساس همین اخلاق کریمانه و روش حسنه بود که پیامبر اکرم توانست به دلها راه یابد.

تربیت اخلاقی و بهینه سازی منش های انسانی، از جمله اموری است كه پیشینه ای به درازای تاریخ داشته است، لذا تربیت اخلاقی به معنای كاربرد وی‍ژه یافته های تعلیم و تربیت برای تحقق اهدافی است كه از حوزه علم اخلاق دریافت شده است و می توان گفت تربیت اخلاقی فرایند زمینه سازی و به كارگیری شیوه هایی جهت شكوفاسازی، تقویت و ایجاد صفات، رفتارها و آداب اخلاقی و از بین بردن صفات، رفتارها و آداب غیر اخلاقی در خود یا دیگری است. پس تربیت اخلاقی دو ركن دارد، یكی شناخت فضایل و رذایل و رفتارهای اخلاقی و غیر اخلاقی و دیگری به كارگیری شیوه هایی جهت تقویت یا تضعیف آنها. از این رو تربیت اخلاقی حیطه ای است كه وام دار دو حوزه اخلاق و تربیت است و از آنجا كه در اخلاق بیشترین تأكید بر خودسازی و در تربیت بر دیگرسازی است تربیت اخلاقی نیز خودسازی و دیگرسازی را شامل می شود (بناری، 1379، ص 541).

برای ایجاد تغییرات مطلوب و سازنده در اخلاق، تربیت اخلاقی را باید از دوره کودکی آغاز گردد. در مورد معیار سنی دوره کودکی اختلاف نظر است اما می توان بر اساس شکل گیری شخصیت کودک تا شش سالگی، تربیت اخلاقی را نیز در همین شرایط سنی یعنی 7-2سالگی مورد توجه قرار داد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...