البته استدلال معامله 8 ده هزارم از سهام یک شرکت به عنوان عاملی برای تمایز شناور بودن یا نبودن سهام در صورتی درست خواهد بود که رابطه خطی و مستقیمی بین درصد سهام شناور آزاد و حجم معاملات سهام شرکت‌ها وجود داشته باشد و توزیع تعداد سهام معامله شده در تمام روزهای سال یکسان باشد.

به عنوان مثال شرکت‌هایی وجود دارند که تعداد اندکی از سهام آن‌ ها به صورت شناور آزاد است اما همین تعداد کم سهام تحت تأثیر فعالیت‌های سفته بازی قرار گرفته و قیمت آن‌ ها رشد زیادی نموده است، در حالی که درصد مالکیت سهامداران عمده تغییر محسوسی ننموده و فقط تعداد مشخصی از سهام بین چند سهامدار به منظور افزایش قیمت و فعالیت‌های سفته بازی دست به دست شده است.

موضوع دیگری که در بورس اوراق بهادار ایران مورد بررسی قرار گرفت و برای کاهش نوسانات به کار گرفته شد، موضوع قیمت پایانی در هر روز بود. تا قبل از مهرماه 1382 قیمت پایانی سهام، آخرین قیمت معاملاتی سهام اعلام می‌شد. اما مشکل اصلی این بود که قیمت سهام در لحظات پایانی یک روز توسط حجم کوچکی از معاملات تغییرات زیادی پیدا می‌کرد. این مسئله برای فعالان بورس محتوای اطلاعاتی داشت و بر روی رفتار سرمایه گذاران در روزهای معاملاتی آینده تأثیرگذار بود. بنابراین مسئولان بورس اوراق بهادار تصمیم گرفتند که با بهره گرفتن از میانگین موزون قیمت معاملاتی هر سهم، قیمت پایانی هر روز را اعلام نمایند. به این ترتیب قیمت سهام در هر روز به قیمتی نزدیک می‌گردد که حجم بیشتر معاملات در آن قیمت انجام شده است (همان منبع، 29).

پایان نامه

با توجه به عوامل حجم مبنا و میانگین موزون قیمت­ها، قیمت یک سهم تنها در صورتی حد نوسان 5 درصدی خواهد داشت که:

اولاً: تمام معاملات انجام شده بر روی قیمت سقف یا قیمت کف انجام شود.

ثانیاً: حداقل تعداد 8 ده هزارم از سهام شرکت مذکور معامله شود.

واضح است که با به‌کارگیری همزمان این دو شرط در بورس اوراق بهادار رسیدن به حد نوسان قیمت سهام 5 درصدی نسبت به قبل از آن سخت‌تر شده است.

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

 

 دو دیدگاه در مورد تغییرات گذشته قیمت سهام برای پیش بینی قیمت در آینده

دیدگاه اول: طرفداران این دیدگاه اعتقاد دارند که رفتار قیمت سهام در گذشته مملو از اطلاعات رفتار قیمت سهام در آینده است و تعبیرشان این است که تاریخ تکرار می‌شود، به طوری که الگوهای رفتار قیمت سهام در گذشته به رفتار قیمت سهام در آینده سرایت می‌کند. بدین ترتیب اگر شخص بر اساس نمودار قیمت از الگوهای قیمت آگاهی داشته باشد، می‌تواند رفتار قیمت سهام در آینده را تخمین بزند و در نهایت با بهره گرفتن از تحلیل آماری این داده‌ها، عایدی مورد انتظار خود را افزایش دهد. این گروه به چارتیست ها معروف می‌باشند.

دیدگاه دوم: این دیدگاه به تئوری تغییرات تصادفی قیمت‌ها معتقد بوده و می‌گویند همان طور که اگر یک سری اعداد تصادفی روی هم ریخته شوند انتخاب آن‌ ها خیلی قابل پیش بینی نخواهد بود، مسیر قیمت‌ها در آینده نیز چندان قابل پیش بینی نمی‌باشد. در اصطلاح آماری، تغییرات قیمت در آینده، متغیرهای تصادفی مستقلی هستند که به طور یکسان توزیع نشده‌اند. به عبارت ساده تر، سری زمانی تغییرات قیمت فاقد حافظه است، یعنی اینکه اطلاعات گذشته نمی‌تواند به طور معنی داری برای پیش بینی آینده به کار گرفته شود. البته این دسته معتقدند که بر اساس ابزار های آماری مناسب می‌توان احتمال رخ دادن قیمت‌ها را در سطوح مختلف بیان کرد. صاحب نظران این گروه برای به‌کارگیری مدل «گام زدن تصادفی» به منظور پیش بینی قیمت‌ها، دو مطلب را مطالعه می‌کنند:

  • تغییرات قیمت در آینده از قیمت‌های گذشته مستقل هستند.
  • تغییرات قیمت با بعضی از توزیع‌های احتمال تطابق دارند.

اما درباره‌ی برآورد قیمت سهام، روش‌های بسیاری مانند جریانات نقدی، سود سهام، ارزش ویژه، جریانات نقدی تنزیل شده، قیمت به درآمد و… ارزیابی شده‌اند. روش برآوردی ارزشیابی قیمت به درآمد قیمت سهام یک شرکت را به صورت محصولی از سود آن شرکت و ضریب قیمت به درآمد صنعت (شرکت‌های رقیب) برآورد می‌کند. امروزه بسیاری از تحلیل گران مالی ضریب قیمت به درآمد را به عنوان عامل تعیین کننده ارزش معرفی می‌نمایند. در حقیقت آنان قیمت سهام را با این روش با ضریب قیمت به درآمد صنعت هر شرکت و تغییرات کلی آن در بازار سنجیده و توسط آن، قیمت مورد انتظار دوره بعد شرکت را پیش بینی می‌کنند. به هر حال ارزیابی قیمت اوراق بهادار موضوعی است که سال‌هاست نظر متخصصین و محققین را به خود جلب کرده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...